اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
پنجشنبه, ۲ دی ۱۴۰۰، ۱۰:۲۱ ق.ظ

دوبیتی هجران

شبی را تا سحر بیدار بودم

من آن شب میهمان یار بودم

نمی گنجیدم آن شب هیچ در پوست
که مست دیدن دلدار بودم
*
خداوندا اسیر زلف یارم
در این زندان شده طی روزگارم

نمی خواهم رهائی من از این بند
که از این بند دارم هرچه دارم
*
خداوندا منم محزون و مضطر
دو چشمونم شده دریای احمر

گذشت عمر و ندیدم روی مهدی(عج)
نکن محرومم امّا روز محشر
*
پر از غم گشته آوازم خدایا
غمینه نغمه ی سازم خدایا

پُرم از درد و اندوه جدائی
شکسته بال پروازم خدایا
*
من از روز ازل چشم انتظارم
به فکر دیدن رخسار یارم

شدم محروم از دیدار دلبر
به مانند همه ایل و تبارم
*
خداوندا پر از درد فراقم
پر است از آتش هجران اجاقم

هوای کوی دلبر دارم، افسوس
پرم بشکسته، از پا هم چلاقم
*
به امید وصال قرص ماهی
نشستم در کنار کوره راهی

گذر هرگز نکرد یارم از آن راه
بهار عمر من طی شد الهی
*
نگار ماه رخسارم نیامد
انیس و یار و غمخوارم نیامد

نرفتم یک قدم هم سوی دلبر
فقط گفتم بیا، یارم نیامد
*
نیامد یار اگر، تقصیر از ماست
اگر شد دیده تر، تقصیر از ماست

به جای گریه باید چاره ای کرد
که اشک بی ثمر...، تقصیر از ماست
*
به یارب یارب شب زنده داران
به امید دل امیدواران

نشستن را نباشد حاصلی هیچ
به سوی یار باید رفت یاران
*
به اشک و ناله و آه شبانه
به تسبیح و دعای عاشقانه

به سوی یار باید رفت دائم
نه آن که روز و شب عذر و بهانه
*
الا ای یوسف زهرا(س) کجائی
که مُردم از غم و درد جدائی

به هر دردی دوائی باشد اما
نباشد درد هجران را دوائی

  • ۰۰/۱۰/۰۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.