قمر بنی هاشم ع

ای ماه بنی هاشم(ع) جان ها به فدای تو
جاری است به لب نامت، دل کرده هوای تو

تو سرو گلستان سرسبز ولا هستی
بگرفته صفا عالم، از شور و صفای تو

ای اسوه ایمان و الگوی فداکاری
تاج سر هرشیعه ، نازم به وفای تو  

بگذاشته ام بر سر من تاج شهنشاهی
زیرا که شدم آقا یک عمر گدای تو

یک عمر صدا کردم یا ماه بنی هاشم (ع)
تا زنده ام آقا جان، دل هست سرای تو

تا چشم گشودم من، چشمم به دو دستت بود
بر ما نظری فرما، قربان عطای تو

ای سرو خرامان بستان خداوندی
عالم همه در ظل آن قد رسای تو

صدها گره بسته، بگشوده شود مولا
با یک نظر ساده، با دست جدای تو

ای جان مرا جانان، ای درد مرا درمان
درد است سراپایم، محتاج دوای تو

من از تو مدد جویم، تا راه تو را پویم
شاید برسم روزی چون تو به خدای تو

مدح امام حسین (ع)

قمری به سر شاخه غزلخوان حسین(ع) است
 مرغ دل ما طایر بستان حسین(ع) است

از آمدنش خنده ی شوق است به لب ها
صد جان به فدای لب خندان حسین(ع) است

آیات خدا وصف کمالات حسین(ع) است
جبریل امین قاری قران حسین(ع) است

هر متقی و مومن و دین دار و خدا جو
مدیون خداجویی و ایمان حسین(ع) است

خورشید به هر صبح زند تکیه به کوهی
مات رخ زیبا و درخشان حسین(ع) است

هر عاشق دلباخته و شیفته ی حق
شاگرد الفبای دبستان حسین(ع) است

از ظلم نماند اثری عاقبت ای دوست
این عاقبت و حاصل طوفان حسین(ع) است

هرجا که حسین(ع) است صفا نیز همان جاست
آری دو جهان روضه ی رضوان حسین(ع) است

فردوس برین گوشه ای از حسن جمالش
جنات شمیم گل بستان حسین(ع) است

در مدح حسین ابن علی(ع) من چه بگویم
وقتی که خداوند ثنا خوان حسین(ع) است

تنها نه بشر ریزه خور سفره ی او شد
ذرات جهان جمله سر خوان حسین(ع) است

آن کس که به فرمان حسین(ع) سر بسپارد
فردا به یقین همدم و مهمان حسین(ع) است

با دست حسین(ع) هر گره بسته شود باز
عاقل همه دم دست به دامان حسین(ع) است

رخ زیبای حسین (ع)

خورشید شعاع رخ زیبای حسین(ع) است
جبریل امین محو تماشای حسین(ع) است

سلطان جهان، میر عرب، حیدر کرار(ع)
دلبسته و دلداده ی زهرای حسین(ع) است

چون ماه شب چاردهم جلوه نماید
یک ذره ای از حسن دل آرای حسین(ع) است

آن سرو که در سایه ی او باغ بیاسود
آن سرو نشان از قد رعنای حسین(ع) است

کور است هر آن دیده که نادیده رخ او
بیناست هر آن دیده که بینای حسین(ع) است

آن هدیه که جبریل ز حق داد به احمد(ص)
آیات خدا بود که معنای حسین(ع) ‌است

آن بحر که سر چشمه ی الطاف الهی است
ای اهل جهان بحر تولای حسین(ع) است

تنها نه فقط برده دل از مردم دنیا
در عرش ملائک به تمنای حسین(ع) است

خوش آن که همه عمر حسینی است مرامش
یا عاشق و دلداده و شیدای حسین(ع) است

یا محمد(ص)

روح الامین ز روز ازل مبتلای توست
بال فرشتگان همگی فرش پای توست

وحی خدا به غار حرا می شود نزول
دل های مومنان همه غار حرای توست

پروردگار جهان را برای تو خلق کرد
آری تمام عالم امکان برای توست

گفتا بخوان بنام خدای خود ای رسول
روح الامین هم عاشق صوت رسای توست

دل برده ای ز اهل سما وات یا رسول(ص)
روح الامین فرشته ی وحی خدای توست

ای آن که هست کلید خزائن به دست تو
شاه جهان تو هستی و عالم گدای توست

بیمار خال روی لبت گشته عالمی
تو درد داده ای و دوا هم دوای توست

تنها رضای حضرت تو آرزوی ماست
زیرا رضای حضرت حق در رضای توست

هستی خلاصه می شود آقا به پنج نور
آن پنج نور پاک که زیر عبای توست

تاج سر ملائکه و انبیا تویی
ای افتخار هر که به زیر لوای توست

شعر شهادت امام موسی کاظم ع

دوباره در غم تو روضه خوان شدم مولا
بسان مادرتان قد کمان شدم مولا

به یاد آن همه زخمی که زیر زنجیر است
دو دیده خون شد و آتش فشان شدم مولا

به بند بوده ای آقا تو سالهای مدید
و من ز داغ تو بی خانمان شدم مولا

شکسته پهلوی تو مثل مادرت زهرا(س)
دلم شکست و به آه و فغان شدم مولا

شنیده ام که تو را هم کتک زده دشمن
ببین که از غم تو ناتوان شدم مولا

تو از شکنجه ی دشمن کبود بازویی
به یاد بزم غم و خیزران شدم مولا

ز ابر دیده خود اشک غصه می ریزم
بهار بودم و از غم خزان شدم مولا

تو رفتی و همه عالم شبیه زندان شد
اسیر بند غمی جاودان شدم مولا

تو سایبان سر شیعه بودی آقا جان
ببین که بی تو چه بی سایبان شدم مولا

ز داغ تو همه ی عمر گریه خواهم کرد
شبیه اهل جهان نوحه خوان شدم مولا

صلوات

 

بر احمد(ص) و بر آل محمد(ص) صلوات
بر منتخب خدای سرمد صلوات

شد عید سعید مبعث ختم رسل
بر احمد(ص) مختار بی حد صلوات

***
هنگام نزول برکات آمده است
حلال تمام مشکلات آمده است

شد منتخب خدای سبحان احمد(ص)
عید آمد و وقت صلوات آمده است

***
گر می طلبی راه سعادت صلوات
جویی تو اگر راه هدایت صلوات

شد منتخب خدای رحمان، احمد(ص)
ورد لب ماست تا قیامت صلوات

***
بر منتخب خدای سبحان صلوات
بر ناجی هر اسیر طوفان صلوات

معنای کتاب وحی جز احمد(ص) نیست
بر معنی آیه های قران صلوات

***
گوید همه دم خدای سرمد صلوات
گویند ملائکه به احمد صلوات

گر مومنی و مطیع فرمان خدا
بر احمد(ص) و بر آل محمد(ص) صلوات

گل فاطمه (س) کجایی؟

شده دیده چشمه ی خون،گل فاطمه(س) کجایی؟
چه شود که از ره لطف، نظری به من نمایی

من دردمند و مسکین، در خانه ی تو آیم
به امید آن که شاید به رویم تو در گشایی

تو که صاحب اختیار همه عالم وجودی
در خانه ات نشینم، به بهانه ی گدایی

ز فراق روی ماهت، شده درد و غم نصیبم
تو دلیل رفع غمها، تو به دردها دوایی

بنشسته از فراقت روی دل غبار غصه
تو بیا که دل بگیرد ز وصال تو جلایی

ز زمین بلا بخیزد، ز سما بلا بریزد
تو بیا، بیا بیا تو، تو که دافع بلایی

تو اگر که هیچ از من به جز از جفا ندیدی
به عوض ندیده ام من ز تو غیر با وفایی

به لبم همیشه نامت، همه دم دهم سلامت
که تو قبله گاه عشقی، که تو جلوه ی خدایی

تو بهشت آرزوها، تو حقیقت وجودی
چه غمم ز ظلمت شب، تو چراغ رهنمایی

ره تو ره سعادت،تو نهایت هدایت
تو ادامه ی رسالت، تو به عشق انتهایی

به روی دو دیده جایت، دل من حرم سرایت
چه شود ببیند آقا، رخ دوست مبتلایی

تو بیا بیا که بی تو شده دیده چشمه ی خون
شده دیده چشمه ی خون، گل فاطمه(س) کجایی؟

انتخاب ناب

علی (ع) فرمانروای ملک دین است
علی(ع) سر تا به پا نور یقین است

خدا از روح خود در او دمیده
علی(ع) را چون محمد(ص) برگزیده

علی معیار معروف است و آمر
علی(ع) یعنی که نهی از هر چه منکر

رسالت را علی(ع) باشد نشانه
میان بهترین ها او یگانه

ابوالائمه الاشراف حیدر(ع)
خدا را معنی اوصاف حیدر(ع)

ابی الائمه الاطهار حیدر(ع)
به شیعه نقطه ی پرگار حیدر(ع)

به راه رشد، حیدر(ع) رهنما شد
به هر مشکل، علی(ع) مشکل گشا شد

امیرالمومنین(ع) ابوالانام است
سلام است و به هر درد التیام است 

شکسته شد همه بتها به دستش
هزاران آفرین و ناز شستش

علی(ع) بگذاشت پا در راه معبود
و در راه خدا ثابت قدم بود

میان زاهدان او برترین است
میان عابدان عابدترین است

خدا ترس و خدا خواه و خدا جوست
همه گفتار و کردارش چه نیکوست

علی(ع) نور خدا در آسمان است
علی(ع) معنا و مفهوم اذان است

مقام قرب او بعد از محمد(ص)
رفیع و برترین در نزد ایزد

علی(ع) شیر و علی(ع) پیوسته غالب
علی(ع) مطلوب هر انسان طالب

تمام حکم های اوست محکم
علی(ع) یعنی که قران مجسم

ز اسم او خدا راضی است ، راضی
به دینداران دلیل سرفرازی

صبوری را علی(ع) معناست معنا
سلونی گفت، چون داناست دانا

امیرالمومنین (ع) اصل القدیم است
علی (ع) شیر خدا فرع الکریم است

علی(ع) فخر تمام اهل دین است
علی(ع) تاج سر اهل یقین است

به ملک دین علی(ع) اصل الاصول است
بشر مدهوش و حیرانش عقول است

امام الاوصیا و اتقیا اوست
امام الانبیا و اولیا اوست

امام و قائد الاخیار حیدر(ع)
امیر و سید الابرار حیدر(ع)

میان اهل عالم بهترین است
یدالله و امام اولین است

میان قائمین او برترین است
فقط حیدر(ع) امیر المومنین است

فضیلتهای حیدر(ع) بیشمار است
برای شیعه تاج افتخار است

به اهل هر دو عالم شهریار است
یگانه در تمام روزگار است

به هر کس حضرت حق کردگار است
علی(ع) مولا و صاحب اختیار است

امام مومنان است و حکیم است
به قلب شیعیان خود مقیم است

ذوی الالباب او را پیروانند
علی(ع) گویان ز لب در می فشانند

امام و پیشوای صالحین اوست
چراغ رهنمای مومنین اوست

به حق سوگند امام عادل است او
کمال عقل و عقل کامل است او

امام المخلصین، نورالمبین است
امام المتقین، حق الیقین است

یکی از شیعیان بوترابم
خدا را شکر از این انتخابم

آئینه ی حق نما

یارب تو را سپاس به ما مقتدا علی(ع) است
ما حق پرست و آینه ی حق نما علی(ع) است

ما رهرویم و مقصد ما جز بهشت نیست
یارب تو را سپاس به ما رهنما علی(ع) است

ما را برای شیعه شدن آفریده ای
یارب سپاس ورد لب شیعه یا علی(ع) است

باشد مقام قرب علی(ع)، فوق درک ما
از حق گرفته آن که دو صد مرحبا، علی (ع) است

گفتا علی(ع) وصی من است و برادرم
چون مرتضی(ع) است احمد(ص) و چون مصطفی (ص) علی (ع) است

چون خانه زاد حضرت حق است، مرتضی(ع)
رکن و مقام و کعبه و سعی و صفا علی(ع) است

در این جهان وظیفه ی انسان عبادت است
شرط قبولی همه طاعات ما علی(ع) است

وقتی که دست سوی خدا می شود بلند
فریاد عاشقانه و روح دعا علی(ع) است

آسوده ایم ما همه در کشتی نجات
برکشتی نجات بشر ناخدا علی(ع) است

ما را چه غم ز تلخی ایام روزگار
وقتی پزشک حاذق و درد آشنا علی(ع) است

یارب رضای حضرت تو آرزوی ماست
راضی تویی ز هر کسی از او رضا علی(ع) است

مژده مژده

مژده مژده که خدا داده رضا(ع) را پسری
پسری که شده او مایه ی فخر پدری

او جواد و نهمین اختر تابان خداست
روشنی بخش ره شیعه ی اثنی عشری

ببرد رشک بر او شمس درخشنده و ماه
که بسی اوست فروزنده تر از هر قمری

معدن فضل و کمال است و سخا را معناست
در سخاوت نرسد هیچ به پایش بشری

ثمری از شجر باغ ولایت چه خوش است
مژده که داده خدا باغ ولا را ثمری

رفت تلخی و شد از مقدمش ایام به کام
نیست شیرین تر از او هیچ نه شهد و شکری

قدسیان گرد سر او همه در حال طواف
بر تنش پوشش تقوا، زیر پا بال پری

روی هر شانه ی او مرغ سعادت بنشست
که مصون است مصون از همه چشم و نظری

هست دشمن به کمینش و حسودان بسیار
حافظش باش خدایا همه جا هر خطری