تا شدى پژمرده اى زیبا گل بستان من
قامتم خم شد ز غم، بیرون شد از تن جان من
ختم قرآن غیر ممکن شد برایم بعد تو
چون ندارد سوره ى کوثر دگر قرآن من
ای بهشت آرزوهای علی بی من مرو
می شود بعد از تو دنیا محبس و زندان من
درد پهلویت شود آرام اگر با رفتنت
بی تو میمیرد علی ای عشق بی پایان من
گر وجود من پر است از دین و ایمان و یقین
ای گل طه تو هستی مایه ی ایمان من
رفتی و با رفتنت کردی اسیر غصه ام
بی سرو سامان شدم بودی سر و سامان من
سینه مالامال درد است و دلم ماتم سراست
چشمه سار خون شد از غم دیده ی گریان من
خیمه ی اسلام و ایمان را تو بودی چون ستون
تا تو افتادی ز پا ویرانه شد بنیان من
- ۲۷ دی ۹۹ ، ۰۸:۵۳