اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

دارم به سر هوای تو یا ایها العزیز
هر شیعه مبتلای تو یا ایها العزیز

هستم همیشه بر سر خوان کرامتت
ریزه خور سخای تو یا ایها العزیز

بر سر مراست تاج شرافت تمام عمر
چون بوده ام گدای تو یا ایها العزیز

شد با صفا ز مقدم تو عرش کبریا
ای جان من فدای تو یا ایها العزیز

من در تمام عمر زدم دم ز اهل بیت(ع)
در سایه ی لوای تو یا ایها العزیز

باشد رضای حضرت حق در رضای تو
من در پی رضای تو یا ایها العزیز

پوشیده اند بر تن من جامه ی بقا
چون گشته ام فنای تو یا ایها العزیز

غیر از جفا ندیده ای از من تو سالهاست
شرمنده ی وفای تو یا ایها العزیز

دردم بده که درد تو درمان دردهاست
من تشنه ی دوای تو یا ایها العزیز

گردد میسر امر فرج یا امام عصر(عج)
با ذکر ربنای تو یا ایها العزیز

عیدی شیعه دیدن رخسار ماه توست
دست من و عطای تو یا ایها العزیز

  • ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۰۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

1

آقا بیا که بی تو جهان جز سراب نیست
ما تشنه ایم و هیچ نشانی ز آب نیست

پر شد جهان ز ظلم و ستم در غیاب تو
آقا بیا که چاره به جز انقلاب نیست
2
آمد خبر که شیعه تو را جان رسیده است
بر درد شیعه دارو و درمان رسیده است

بگذشت شام تیره و هنگام صبح شد
خورشید صبح نیمه ی شعبان رسیده است
3
سید و سرور و سالار می آید روزی
جلوه ی حضرت دادار می آید روزی

ظلمت شب ابدی نیست گذر خواهد کرد
روشنی بخش شب تار می آید روزی
4
عمریست اسیر ظلم شبها هستیم
گمگشته ی در کویر و صحرا هستیم

بگذشت تمام عمر در تاریکی
ما منتظران صبح فردا هستیم
5
طی شد شب ما، طلوع خورشید آمد
شد صبح سپید و نور توحید آمد

آنکس که جدایی اش غمی سنگین بود
با آمدنش برای ما عید آمد
6
گردیده همه عرش خدا گلباران
از خاک زمین تا به سما گلباران

بگذاشت گل فاطمه(س) چون پا به زمین
در مقدم او شد همه جا گل باران
7
ای فصل بهار جلوه ی رخسارت
سرسبزترین باغ جهان گلزارت

ما تشنه ی دیدار تو هستیم آقا
ما را بچشان جرعه ای از دیدارت
8
تو بر سر شیعه سایبانی آقا
معنایی و مفهوم اذانی آقا

لولاک لما خلقت الافلاکت گفت
زیرا که تو صاحب الزمانی آقا
9
تو معدن اسرار خدایی آقا
قران تویی و روح دعایی آقا

بیمار غم فراق رویت هستیم
تنها تو به درد ما دوایی آقا
10
ای آن که یکی ولی برای همه ای
آمینی و پایان دعای همه ای

بی روی تو مردم جهان بیمارند
باز آی که درمان و دوای همه ای
11
بی روی تو روزگار ما ظلمانی است
چون ابر بهار چشم ما بارانی است

باز آی که در فراق رویت آقا
هر شیعه اسیر هجر و سرگردانی است
12
تو وارث ذوالفقار حیدر(ع) هستی
تو ترجمه ی سوره کوثر هستی

ای یوسف زهرا(س) قدمت بر دیده
احیاگر اسلام پیمبر(ص) هستی

 

  • ۱۸ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۴۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

می رسد از راه و دنیا را گلستان می کند
از زمین تا آسمان را نور باران می کند

مردگانیم و دم عیساست ما را آرزو
یوسفی ما را ولی لبریز از جان می کند

معنی و مفهوم ایمان است مانند علی(ع)
با نگاهی قلب ها را پر ز ایمان می کند

یوسف زهراست درد دردمندان را دوا
درد و رنج و غصه را یکباره درمان می کند

سال ها عامل به قرانی در این عالم نبود
عالمی را عامل آیات قران می کند

می کند لبریز آرامش قلوب خلق را
زندگی را چون عسل از بهر انسان می کند

روزگاری روزگار ما اگر تاریک بود
او ولی شبهای ما را هم فروزان می کند

هر کسی جز در طریق عشق بگذارد قدم
بانگاهی مهربان او را پشیمان می کند

کفر و الحاد و ستم را ریشه کن خواهد نمود
او تمام اهل عالم را مسلمان می کند

سفره ی احسان و فضلش پهن باشد روز و شب
اهل عالم را سر این سفره مهمان می کند

سر به فرمان خدا باید که باشد آدمی
هر که سر برتافت او را سر به فرمان می کند

عدل و انصاف است معیار قضاوت های او
حکم را صادر فقط بر طبق میزان می کند

غصه می بندد دگر بار سفر از این جهان
اشک را او پاک از هر چشم گریان می کند

خانه دل باید از نور خدا روشن شود
او منور، خانه را از نور رحمان می کند

هر زبانی باز شد باید بگوید ذکر حق
او زبان را ذاکر خلاق سبحان می کند

خورده از ابلیس، انسان ضربه هایی بی شمار
او شکستی سخت را تحمیل شیطان می کند

این جهان بی روی او غیر از کویری خشک نیست
او جهان را سبز  همچون باغ و بستان می کند

سال ها غیر از بدی چیزی ندید از ما ولی
باز هم در حق ما لطف فراوان می کند

  • ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

روزی که ولادت امام سجاد(ع) شده
دلها همه از بند غم آزاد شده

صیاد دل ماست از این پس رخ او
شادیم که دل اسیر صیاد شده
---
غم نیست چو دردها دوا خواهد شد
حاجات بشر همه روا خواهد شد

از یمن ولادت گل باغ رسول(ع)
درهای بهشت نیز وا خواهد شد
---
چشم بگشود و زمین یکسره نورانی شد
چشم ها شوق زده ابری و بارانی شد

باز شد از قدم او در رحمت روی خلق
و همه خاک زمین رحمت رحمانی شد
---
تا زین العابدین(ع) به روی خاک پا گذاشت
از شوق و شور خاک  به افلاک پا گذاشت

شد خاک پاک و گشت یکی از مطهرات
بر روی خاک تا پسری پاک پا گذاشت
---
پیشانیت از نور خدا نورانی است
الحان تو در وقت دعا رحمانی است

سرتا به قدم معنی قران هستی
در وقت سخن کلام تو قرانی است
---
عید میلاد گل سجاده ها ست
در دل ما شیعیان شوری به پاست

شاد و خندانیم از میلاد او
شکر یارب چون به ما او رهنماست
---
تو سجادی و زین العابدینی
تو نوری در دل اهل یقینی

گلی از باغ یاسینی و طه
تو فرزند امیر المومنینی
----
ای تشنه ی نماز تو شب زنده دارها
حیرت زده ز اشک تو شد جویبارها

دست دعا که سوی خدا می کنی بلند
در سایه ی دو دست تو ما رستگارها

  • ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۰۹:۱۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آمد بهار و  وقت تماشا یکی یکی
گل های باغ گشته شکوفا یکی یکی

بگذاشت پا به عالم خاکی گل بهشت
شد شاد قلب اهل تولا یکی یکی

ام البنین گرفته روی دست ماه خویش
خرسند و شاد همره مولا یکی یکی

این ماه حیدر (ع) است و یا ماه آسمان
باید کنیم حل معما یکی یکی

آمد پس از حسین(ع) و حسن(ع) ماه دیگری
بهتر ز ماه جمله پسرها یکی یکی

در جنت است جشن ولادت برای او
 شادی کنند احمد و زهرا(س) یکی یکی

قد قامت الصلوه که سروی قیام کرد
 دل می برد ز مردم دنیا یکی یکی

شادی کنان به سجده شکرند اهل بیت(ع)
اما کنار زینب کبری(س) یکی یکی

خورشید روی او دل هر ذره را ربود
دل برده او ز قطره و دریا یکی یکی

آنان که دم زدند ز او در تمام عمر
شادند جمله موسم فردا یکی یکی

یارب به حق ماه بنی هاشمت قسم
از مشکلات ما گره بگشا یکی یکی

  • ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۰۷:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شیعه را شوق تماشای رخ جانان است
اشک شوقش ز دو دیده به روی دامان است

بر لبش خنده و از دیده ی او اشک روان
قلب او شاد از این واقعه صد چندان است

خبری تازه به راه است خبر دار شوید
باغ دل خرم و لبها همگی خندان است

گام بگذاشت به دنیا چو حسین ابن علی(ع)
 گل لبخند شکوفا به لب انسان است

غصه ها بار سفر بست و برفت از دل ما
شادی از مقدم او در دل ما مهمان است

دردمندان جهان مژده که درمان آمد
نام او بر همه آلام  بشر درمان است

دیگر از ظلمت شب ها خبری نیست که نیست
روی او مثل مه چهاردهم رخشان است

به لبش زمزمه ی وحی خدا دارد او
گر چه خود معنی آیات همه قران است

زینت عرش خداوند شده نام حسین(ع)
 عالم خاک هم از مقدم او رضوان است

مادرش فاطمه(س) باشد پدرش نیز علی(ع) است
بی سبب نیست که سر تا به قدم  ایمان است

نیست ما را به دل از روز جزا هیچ غمی
شافع روز جزا اوست که خود میزان است

  • ۰۶ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی