اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۰ مطلب با موضوع «حضرت معصومه س» ثبت شده است

معصومه ای و دختر موسی ابن جعفری
ثانی زینبی و رضا(ع) را تو خواهری

روح الامین به مدح تو گردیده نغمه خوان
یعنی که بر اهالی دنیا تو سروری

چون از مدینه آمده ای تا به شهر قم
گردیده این مسیر، مسیر معطری 

تو زینب(س) رضا(ع) و رضا(ع) هم حسین(ع) توست
تشبیه عاشقانه ی خواهر برادری

گر چه جهان ندیده دگر مثل فاطمه(س)
اما تو بعد فاطمه(س)، زهرای دیگری

تو ترجمان ساده ی قرآن احمدی
ام الکتاب و واقعه و تین و کوثری

معصوم و پاک جدّ و پدر با برادرت
یعنی تو نیز طاهره ای و مطهری

اشکت روان به گونه شد از داغ مصطفی(ص)
محزون تو در مصیبت عظمای حیدری

چشمان توست چشمه ی خون در تمام عمر
غمگین به یاد حادثه ی قتل مادری

با روضه های کرببلا گریه می کنی
تو غصه دار روضه ی عباس(ع) و اکبری

تیر سه شعبه و گلوی طفل شیر خوار
تو دل شکسته از غم عظمای اصغری

با روضه های زینب کبری(س) گریستی
تو غصه دار نیزه و سرها و خنجری

هم ناله با رقیه(س) و با عمه جان او
نالان برای روضه ی ویرانه و سری

عمر گران بهای تو شد صرف رنج و غم
پیوسته غصه دار و غمین و مکدّری

اهل جهان ز داغ تو خون گریه می کنند
بانو عزای توست عزایی سراسری

ما را چه غم ز سختی روز قیامت است
وقتی که تو شفیعه به صحرای محشری
 

  • ۰۲ آبان ۰۲ ، ۱۹:۲۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ملیکه ی ارض و سما حضرت معصومه سلام

شفیعه ی روز جزا حضرت معصومه سلام

ای همه ی وجود تو پر از محبت رضا(ع)
زینب کبرای رضا(ع) حضرت معصومه سلام

سلاله ی کوثری و فاطمه ی مکرری
سوره کوثر خدا حضرت معصومه سلام

مایه ی فخر هفتمین امام شیعیان تویی
مایه ی فخر اولیاء حضرت معصومه سلام

گرد ضریح حرم تو انبیاء به استلام
قبله ی جمله انبیاء حضرت معصومه سلام

ای که به دربار تواند مریم و ساره خادمه
مایه ی عزّت نساء حضرت معصومه سلام

آمدی و ز مقدمت همه جهان صفا گرفت
ای گل گلشن هُدا حضرت معصومه سلام

عرش خدا ز مقدمت محفل جشن و شادی است
فرشته ی فرشته ها، حضرت معصومه سلام

ای که تمام مؤمنین زائر چشمان تواند
وی تو به شیعه مقتدا حضرت معصومه سلام

ای که تویی نمونه ی عفاف و پاکدامنی
الگو و اسوی حیا حضرت معصومه سلام

ای که توسّلِ به تو دوای دردهای ماست
به دردهای ما دوا حضرت معصومه سلام

نام تو آمّین هر دعای مستجاب ماست
علت پاسخ دعا حضرت معصومه سلام

ملک زمین ز مقدمت مهبط قدسیان شده
زینت عرش کبریا حضرت معصومه سلام

خوش آمدی خوش آمدی مقدم تو مبارک است
بر لب ماست این نوا حضرت معصومه سلام

به روی لب ز مقدمت غنچه ی گل شکغته است
نغمه ی شیعه یک صدا، حضرت معصومه سلام

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۲۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ناگهان قم در غم بانوی خوبی ها نشست

از غم بانوی خوبی ها همه دل ها شکست

دختر موسی ابن جعفر(ع) بست تا چشم از جهان
چشمه سار خون شده از غصه چشم شیعیان

کیست این بانو که داغ او زده آتش به جان
و از غم او شد خزان فصل بهار مؤمنان

اوست معصومه(ی)ولی زینب(س) خطابش می کنم
جانشین حضرت زهرا(س) حسابش می کنم

دختری از جنس نور است و پر از شور و شعور
مظهر پاکی و عفت، از پلیدی ها به دور

الگوی پاکی و تقوا و عفاف و عفت است
مرقد پاکش یکی از غرفه های جنّت است

اشک چشمش پاکتر از چشمه سار سلسبیل
مثل مریم مثل حوا، او به خوبی ها دلیل

سرو باغ جنت است و عبد چشمش انبیاء
زائران مضجع پاکش تمام اولیاء

بال پروازش به سوی حق پَر روح الامین
بهر تشییعش روانه قدسیان سوی زمین

شیعیان را مرقدش باشد بهشت جاودان
بارگاهش قبله گاه خاکیان و قدسیان

کشتی وحی خدا را حضرت او لنگر است
مادرش زهرای مرضیه(س) گل پیغمبر(ص) است

شد رضا(ع) از داغ خواهر در خراسان روضه خوان
در عزایش دست غم دارند بر سر قدسیان

یاد او دل های ما را راهی قم می کند
داغ ایشان سینه را پر از تلاطم می کند

رفت و ‌روز شیعیان شد از غم او شام تار
داغ او باشد برای اهل عالم ناگوار

موج اندوه و عزا جاری شده با رفتنش
کار شیعه گریه و زاری شده با رفتنش

خون دل از دیده می ریزد به روی گونه ها
اشگ ها روی زمین پیوسته می ریزد عزا

کوچه ها، پس کوچه ها رخت سیه پوشیده اند
مردم از جام غم و رنج و عزا نوشیده اند

بر تن معصومه ی قم چون کفن پوشیده شد
جامه ی غم بر تن هر مرد و زن پوشیده شد

زائرانش ندبه می خوانند با اندوه و آه
چشم آنان چشمه سار خون، به تن رخت سیاه

بهر یاری برادر، کرده زینب(س) جان فدا
می زند دست عزا بر سر ز داغ او رضا(ع)

درد و داغ او ندارد تا قیامت التیام
شیعه می سوزد ز داغ او به روز و شب مدام

مرقد او تا قیامت قبله گاه شیعیان 
یاد و نامش در دل هر شیعه ای دارد مکان

مثل زهرا(س) بانویی بی مثل و بی همتاست او
شکر یارب چون شفیعه در صف فرداست او

من نخواهم گفت غیر از مدح این بانو سخن
تا که خون جاریست در رگ، تا که جان دارم به تن

  • ۱۲ آبان ۰۱ ، ۱۹:۵۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

معصومه(س) و ملیکه ی ارض و سماست او

زهرای ثانی و شفیعه ی روز جزاست او
او زینب(س)است، خواهر مولا رضاست او
معصومه(س) است و زینت عرش خداست او

او کیست؟ او سلاله ی زهرای اطهر است
شرح و بیان و معنی آیات کوثر است

او گوهر یگانه ی دریای عفّت است
سر تا به پا کرامت و ایمان و حکمت است
سر چشمه ی فضائل و باران رحمت است
نور است و شمع محفل شبهای ظلمت است

او عمّه ی چهار ولیّ الهی است
حصن حصین واقعه ی بی پناهی است

او دختر است و مادر حوّا و آدم است
معصومه(س) است و مادر عیسی ابن مریم است
بر درد و رنج آدمیان همچو مرهم است
او افتخار آل علی(ع) در دو عالم است

او مریم و خدیجه(س) و زهرا(س) و هاجر است
 معصومه(س) است و دختر موسی ابن جعفر(ع) است

معصومه(س) است و زینت گلزار احمدی است
سر تا به پاست نیکی و خالی ز هر بدی است
او جلوه ی حقیقت انوار سرمدی است
عطر حضور او صلوات محمدی است

خواهر عطا شده ز خداوند بر رضا(ع)
تبریک و تهنیت به همه آل مصطفی(ص)

عرش خدا گرفته صفا از ولادتش
شادند جمله اهل سما از ولادتش
لبریزِ شوق، آل عبا(ع) از ولادتش
جبریل گشته نغمه سرا از ولادتش

معصومه(س) و کریمه ی آل محمّد(ص) است
او بانوی عفیفه و ممدوح و امجد است

معصومه(س) است و زینت عرش خداست او
اُخت رضا(ع) و نو گل باغ هداست او
حمد و ثنا و ذکر و نماز و دعاست او
بر دردهای مردم دنیا دواست او

از یمن مقدمش همه عالم منوّر است
ورد لب ملائکه اللهُ اکبر است

معصومه(س) است و دختری از جنس آسمان
او دختر است و سیده ی جمله بانوان
معصومه(س) است و ترجمه ی ساده اذان
او با محبّت است و عطوف است و مهربان

شادند از ولادت او جمله شیعیان
تبریک و تهنیت به همه مردم جهان

  • ۰۸ خرداد ۰۱ ، ۲۰:۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

معصومه جان داغ غمت سوزاند جان را
سوزاند جان و سوخت مغز استخوان را

در زیر تابوت تو حیدر(ع) گریه کرده
بالای قبر تو پیمبر(ص) گریه کرده

از داغ تو زهرای اطهر(س) ناله ها زد
زینب(س) هم از غم مثل مادر ناله ها زد

کعبه سیه پوش است از داغ تو بانو
کرب و بلا  بگرفته دست غم به زانو

قم در عزایت رخت غم پوشیده بر تن
ایران ما شال عزا دارد به گردن

مشهد عزادار است مانند مدینه
شیعه زند دست عزای خود به سینه

در عرش جبرائیل ریزد اشک ماتم
قلب تمام انبیاء لبریز از غم

هنگام مردن دور بود از تو برادر
دست عزا دارد ولی از غصه بر سر

جسم برادر را که تو بی سر ندیدی
آیا سراسیمه سوی جسمش دویدی؟

از مردم ایران ندیدی جز محبّت
در شام غم بشنیده زینب(س) صد ملامت

 بانوی قم دوری اگر چه از رضایت 
از داغی شن ها نشد آزرده پایت

هرگز نگشتی همنشین با می گساران
هرگز ندیدی روی نی قاری قرآن

بند ستم هر گز تو را بانو نیازرد
زینب(س) ولی در بند ظالم بارها مُرد

راس برادر را روی نی دیده ای تو؟
یا از رگ ببریده بوسه چیده ای تو؟

دست علمداری جدا از تن ندیدی
طفلی اسیر بند اهریمن ندیدی

سیلی زدن بر روی مادر را ندیدی
در طشت زر راس برادر را ندیدی

معصومه جان اما تو هم بانو غریبی
بانو تو مثل ضامن آهو غریبی

تو دیده ای رنج پدر را کنج زندان
تو دیده ای قرص قمر را کنج زندان

بانو تو هم دیدی مصیبت های بسیار
اما ندیدی مادر خود را تو بیمار

داغ  غم تو سوخت جان شیعیان را
بنگر  غم و درد و فغان شیعیان را

تا زنده ایم از داغ تو ما داغ داریم
از دیده از داغ تو اشک غم بباریم

نالیم چون مرغ سحر ما در عزایت
سوزیم از داغ تو تا صبح قیامت

خون شد اگر دلهای ما از مردن تو
دارالشفای شیعیان شد مدفن تو

  • ۲۴ آبان ۰۰ ، ۱۲:۲۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

بهشت جلوه ای از بوستان فاطمه هاست

کتاب وحی خدا ترجمان فاطمه هاست

خدا شناسی و زهد همه مسلمانان
نشانه ای ز حدیث اذان فاطمه هاست

تمام اهل جهان ریزه خوار زهرایند
ز سفره ای که ملقب به خوان فاطمه هاست

اگر چه روزی ما دست خالق یکتاست
بشر به لطف خدا میهمان فاطمه هاست

گذاشت پا به زمین زینب امام رضا(ع)
گلی که خرّمی گلستان فاطمه هاست

صفا گرفته زمین از قدوم حضرت او
که ماه روشنی از آسمان فاطمه هاست

رسید  و باعث  آرامش دل و جان شد
که سایبان سر شیعیان فاطمه هاست

به شان فاطمه نازل شده است کوثر وحی
کلام وحی که شرح و بیان فاطمه هاست

خلاصه آن که همه عالم است باغ فدک
تمام عالم هستی از آن فاطمه هاست

ستون خیمه ی اسلام جز ولایت نیست
ولایت علوی گفتمان فاطمه هاست 

دو فاطمه و دو معصومه و دو حجّت حق
تمام حرف من و داستان فاطمه هاست

چه غم ز سختی ایام چند روزه ی عمر
که سایه سار سرم سایبان فاطمه هاست

  • ۲۰ خرداد ۰۰ ، ۲۲:۳۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مرغ دل پر می کشد تا کربلای فاطمه(س)
می چکد از دیده اشکم در عزای فاطمه(س)
می زند دست عزا بر سر رضای فاطمه(س)
رخت غم شد بر تن عرش خدای فاطمه(س)

دختر موسی(ع)که الگوی عفاف و عفت است
مرقدش در قم یکی از غرفه های جنّت است

اوست معصومه(س) نماد پاکی و تقواست او
در فضیلت، در کرامت  تالی زهراست او 
بین نسوان جهان بی مثل و بی همتاست او
غم مخور ای شیعه زیرا شافع فرداست او

آفتاب بی غروب دین و ایمان است او
ترجمان و معنی آیات قرآن است او

در عزایش قامت پیغمبران گردیده خم
قدسیان دست عزا بر سر دو دیده همچو یم
بر تن اهل زمین پوشیده گشته رخت غم
 ناله بر می خیزد از نای خلایق دم به دم

این چه غوغائیست یارب آسمان ویران شده
اهل جنت هم ز غم چشمانشان گریان شده

خوبتر از مادران کرده رضا(ع) را مادری
بعد زینب(س) هیچکس نادیده چون او خواهری
راه و رسمش حیدری و شیوه اش پیغمبری
لوح و کرسی و قلم مبهوت چون او اختری 

ابر چشم آسمان می بارد از غم روز و شب
چشم ها شد چشمه ی خون سینه ها لبریز تب

هست داغش سخت و درد دوری اش بی التیام
مدفن او هست شهر خون و ایثار و قیام
از خدا و آل پیغمبر(ص) به ایشان صد سلام
پیکرش تشییع شد بانو ولی با احترام

تسلیت ای اهل عالم فاطمه(س) رفت از جهان
داغ او تا روز محشر در دل ماشیعیان

  • ۰۵ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ای مهربان که معدن حلم و فضیلتی
معصومه ای و گوهر دریای عفتی

در آسمان مجد و شرف چون ستاره ای
بانو برای اهل زمین، فیض و رحمتی

از مقدم تو گلشن دین با صفا شده 
معصومه ای و زینت باغ دیانتی

از نور توست روشنی آفتاب چرخ
کردی طلوع و ریشه کن هرچه ظلمتی

اخت الرضا و دختر موسی ابن جعفری
معصومه ای و زیور گلزار عصمتی

بانو ملک به نزد تو تعظیم می کنند
تو مظهر ستایش و حمد و عبادتی

آیات وحی ورد لب توست روز و شب
تو ترجمان وحی و نماد تلاوتی

ای زائر تو زائر عرش خدای عشق
دست مرا بگیر که تو باب حاجتی

سر تا به پا گناهم و دم می زنم ز تو
دارم به روز حشر امید شفاعتی

  • ۰۱ تیر ۹۹ ، ۱۹:۳۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

پاسدار ولایتی بانو
پای تا سر عبادتی بانو

در عزای تو ای ملیکه ی قم
خون بریزد ز دیده ی مردم

دختری هستی از قبیله ی نور
مظهر عفت و کمال و شعور

پس چرا آه خسته ای داری
ز چه از دیده اشک می باری

عبد چشمان تو ملائکه اند
سرو بستان تو ملائکه اند

قاب قوسین طاق ابرویت
مرغ دل طایر سر کویت

آسمان فرش راه تو بانو
شیعیان در پناه تو بانو

پر جبریل بال پروازت
عالمی گشته مات اعجازت

حرم تو بهشت رضوان است
چشم های تو شرح قران است

بانوی جود و فضل و احسانی
معنی آیه های قرانی

کشتی وحی را تویی لنگر
مادر توست دخت پیغمبر(ص)

در خراسان رضا(ع) برادر توست
قلب هر شیعه ای مسخّر توست

یاد تو میهمان نورم کرد
راهی جنت و قصورم کرد

رفتی و روز شیعیان شد تار
چشمشان در عزای تو خونبار

موج حزن و عزا شده جاری
شیعه در حال گریه و زاری

اشک قم بر زمین عزا ریزد
خون دل را ز دیده ها ریزد

کوچه پس کوچه ها سیه پوشند
کوچه هایی که سرد و خاموشند

تا کریمه به تن کفن پوشید
یاکریمی سیه به تن پوشید

زائران دست غم به سر دارند
همه از درد و غصه می نالند

تو شفا و شفاعتی بانو
روح صدق و صداقتی بانو

حال تو نیست رو به راه ای وای
کار ما نیست غیر آه ای وای

تا که در قم کریمه مدفون شد
چشم  هر شیعه چشمه ی خون شد

  • ۱۴ آذر ۹۸ ، ۰۸:۳۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

بهار آمد
شکوفا شد
گلی‌ زیبا
گلی‌برتر ز هرگل در گلستانی
گلی‌ خوشبو
که نامش زینت عرش الهی شد
همان بانو که نامیدند او را
حضرت معصومه(س)
طاهره
مرضیه
حمیده
رشیده
تقیه
رضیه
سیده
صدیقه
محدثه
عابده
سیده‌ نساء العالمین است او
نگینی‌ از بهشت‌ آمد
بهار آمد
نوای شادی و شور و شعف
پر کرد باغ‌ و راغ و بستان‌ را
نسیم‌از بوی ‌معصومش‌ به‌ جانها عطرگل‌ پاشید
معطر شدجهان‌
اینک ملائک پای کوبانند
زمینی ها
همه رقصان و پا کوبان
تمام شیعیان خوشحال‌ و خندانند
برای کشور ایران نشان افتخار آمد
مبارک‌باد میلادش
خوش آمد
حضرت معصومه (س)
میلادش مبارک باد 
مبارک باد 

  • ۱۳ تیر ۹۸ ، ۱۱:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی