اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۹ مطلب با موضوع «حضرت امام حسن عسکری ع» ثبت شده است

روز نخست طالب دیدارتان شدیم
با یک نگاه مست و گرفتارتان شدیم

مائیم اهل طاعت و تسلیم امر وحی
قرآن رسید و جمله هوادارتان شدیم

یوسف شدی و مصر تو شد شهر سامرا
شیعه شدیم و راهی بازار

روز نخست طالب دیدارتان شدیم
با یک نگاه مست و گرفتارتان شدیم

مائیم اهل طاعت و تسلیم امر وحی
قرآن رسید و جمله هوادارتان شدیم

یوسف شدی و مصر تو شد شهر سامرا
شیعه شدیم و راهی بازارتان 

تان شدیم

ما دست خود بریده و دل داده ات شدیم 
خواهان و خواستار و خریدارتان شدیم

سر تا به پا کمال و فضیلت شدید و ما 
با افتخار سائل در بارتان شدیم

یک عمر لطف و رحمتتان شد نصیب ما
مدیون و وامدار و بدهکارتان شدیم

ما را برای شیعه گری آفریده اند
در آزمون عشق سزاوارتان شدیم 

داروی درد اهل جهان است نامتان
تسکین طلب نموده و بیمارتان شدیم

ما مست جام باده ی آل محمدیم
مست شما شدیم که هشیارتان شدیم

وقت سخن کلام تو باشد طلای ناب
مسحور گفته های گهربارتان شدیم

رفتار تو برای بشر درس زندگی است
حیران رسم و شیوه ی رفتارتان شدیم

ایثار جان به راه خدا عادت شماست
ما محو جانفشانی و ایثارتان شدیم

در سایه سار پرچم تو زنده مانده دین
مات دلیری و شجاعت و پیکارتان شدیم

گفتیم شیعه ایم و ره کفر رفته ایم 
شرمنده ایم باعث آزارتان شدیم

  • ۳۰ مهر ۰۲ ، ۱۷:۲۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مولای دلشکسته ی ما شیعیان سلام

ای داغدار و غم زده و خسته جان سلام

تو در تمام عمر عزادار بوده ای
بر درد و رنج و غصه گرفتار بوده ای

این روز ها هزار برابر شکسته ای
آخر به داغ حضرت بابا نشسته ای

رخت عزاست بر تن تو ایها العزیز 
آتش گرفته گلشن تو ایها العزیز

در کودکی به داغ پدر مبتلا شدی
لبریز داغ و حسرت و رنج و عزا شدی

در این غم عظیم خدا صبرتان دهد
آقا شدی یتیم خدا صبرتان دهد

آقای من تو بی کس و بی یار تر شدی
 لبریز غصه بودی عزادار تر شدی

هم داغدار مادر پهلو شکسته ای
هم در کنار مرقد بابا نشسته ای

گر دست می زنی به سر از داغ عسکری
دل در مدینه داری و غمگین مادری

امروز با تمام توان گریه می کنی
هم در نهان و هم به عیان گریه می کنی

بوده لباس تو همه ی عمر رخت غم
در زیر بار غصه شده قامت تو خم

هم در عزا و داغ پیمبر(ص) گریستی
هم در عزای حضرت حیدر(ع) گریستی

روزی ز داغ حضرت مادر گریستی
تو پا به پای زینب(س) مضطر گریستی

از داغ مجتبی(ع) جگرت پاره پاره شد
قلبت کباب از غم و رنجی دوباره شد

دست عزا به سر زده ای در غم حسین(ع)
خون دلت همیشه روان بوده از دو عین

با یاد خشکی لب اصغر(ع) گریستی
با یاد نیزه و سر اکبر(ع) گریستی

با یاد تشنه کامی سقای تشنگان
خون گریه کرده ای تو به هر وقت و هر مکان

داغ رقیه(س) قلب تو را می کند کباب
با غصه های عمه ی خود می کشی عذاب

با یاد داغ و درد و غم آل مصطفی(ص)
یک عمر بوده ای به غم و غصه مبتلا

تنهاتر از همیشه ای ای صاحب عزا
داغ پدر برای تو سخت است و جانگزا

یابن الحسن(ع) امام زمان عرض تسلیت
قدت ز بار غصه کمان عرض تسلیت

عرش خدا سیاه پوش غم شماست
چشمان شیعه در غمتان چشمه ی بُکاست

زانوی غم گرفته بغل خیل قدسیان
راهی به سوی سامره اند اهل آسمان

افزوده شد به داغ تو یک غصه ی دگر
تنها تو ماندی و غم و این شام بی سحر

  • ۳۱ شهریور ۰۲ ، ۱۷:۵۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آیات قرآن بار دیگر گشته نازل

آمد به دنیا شرح و توضیخ المسائل

آمد کسی لبریز ایمان و فضائل
تا اهل عالم را رساند او به ساحل

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

فرزند هادی(ع) و ابوالمهدی(عج) است ایشان
معنا و تفسیر است بر آیات قرآن
سر تا به پا نور است این الگوی ایمان
در ظلمت دنیاست شمس راه انسان

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بر کل موجودات عالم اوست رهبر
باشد مرام او همان رسم پیمبر(ص)
نامش حسن(ع) باشد صفاتش مثل حیدر(ع)
آمد به دنیا تا شود عالم معطر

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

او حجت الله است و مولا و امیر است
در بین خوبان جهان او بی نظیر است
مانند حیدر(ع)، او محمّد(ص) را وزیر است
باغ جِنان هم بی وجود او کویر است

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

شایسته ی امر ولایت بود از اوّل
روشنگر راه هدایت بود از اوّل
او مقصدش کوی سعادت بود از اوّل
میزان و معیار عدالت بود از اوّل

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بی او نماز جنّ و انسان هست باطل
با او عبادت می شود مطلوب و کامل
بر درگه او پادشاهانند سائل
باران رحمت اوست، بر ما گشته نازل 

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

تاج سر و امید دل ها، ماه نور است
باشد مطهّر، از بدی ها او به دور است
او زینت عرش خداوند غفور است
شیعه به یمن مقدمش لبریز شور است

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

بیت الحرام و خانه ی امن خدا اوست
مولای شیعه، رحمت بی منتها اوست
شرح مناجات و اذان، روح دعا اوست
ما را چه غم چون شافع روز جزا اوست

چون دیده بگشوده ابوالمهدی(ع) به دنیا
تبریک گوید حضرت حیدر(ع) به زهرا(س)

  • ۱۰ آبان ۰۱ ، ۰۶:۵۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

زهرا(س) کنار نعش پسر گریه می کند

مهدی(عج) کنار نعش پدر گریه می کند

زانوی غم گرفته بغل خیل قدسیان
روح الامین به دیده ی تر گریه می کند

باشد رسول(ص) چون که عزادار عسکری(ع)
دست عزا و غصه به سر گریه می کند

چشم علی(ع) است چشمه ی خون در عزای او
 ظهر و مسا و شام و سحر گریه می کند

خورشید شعله ور شده از داغ عسکری(ع)
با درد و رنج، نجم و قمر گریه می کند

جن و ملک اسیر غم و رنج و غصه اند
وحش و طیور و حوت و بشر گریه می کند

عالم به غم نشسته و پوشیده رخت غم
دنیای دون شکسته کمر گریه می کند

« شد کشته عسکری (ع) » خبری تلخ و جانگداز
هر کس شنیده است خبر گریه می کند

یابن الحسن(عج) امام زمان عرض تسلیت
شیعه به شوقِ گوشه نظر گریه می کند

  • ۱۲ مهر ۰۱ ، ۱۱:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

میلاد با سعادت آقای سامراست

او حجت خداست که زیبا و دلرباست

آن دلربا عزیز دل بی نظیر ما
تا پا گذاشت روی زمین شد امیر ما

نامش حسن(ع) شد و لقبش نیز عسکری
شایسته ولایت و استاد رهبری

خورشید روشن سحر سامرا شد او
روشنگر طریق بشر تا خدا شد او

بی او نماز جنّ و بشر کار باطل است
با او ولی عبادت ما تامّ و کامل است

او حجت و امین خداوند قادر است
هرکس مطیع او نشود کور و کافر است

زنجیره ی ولایت زهرا(س) و حیدر(ع) اوست
تاج سر و امید دل و ماه انور اوست 

جان مریض را نفس او دوای درد
پیروز لشکر خدائی ایشان به هر نبرد

بیت الحرام و خانه ی امن خداست او
مولای ما و رحمت بی منتهاست او 

بر چشم ما گذاشت قدم آن امام عشق
تقدیم شد به حضرت ایشان سلام عشق

خم شد به پیش پای حسن(ع) جبرئیل نیز 
نوشد ز آب چشمه ی او (ع) سلسبیل نیز

زیر لوای او بشود خاکها طلا
دنیا به یمن مقدم او گشته با صفا

از پای تا به سر همگی خیر و رحمت است
خورشید راه شیعه به شب های ظلمت است

باشد نگین عالم امکان امام ما
وحی خدا و معنی قرآن امام ما

در بند دامهای بت عشق او اسیر
هستند شیعیان همه از مُنعِم و فقیر 

بر دام زلف او همه هستیم مبتلا
حاجات ما ز مقدم او می شود روا

او جلوه ی جمال خداوند سرمد است
همچون علی(ع) وصی و وزیر محمد(ص) است

بی شک خدا به روی زمین لشگری نداشت
وقتی دوازده نفر حسن عسکری(ع) نداشت

از پای تا به سر همه لطف و کرامت است
درمان ماست، پس به طبیبان چه حاجت است

مهرش تمام هستی ما را فرا گرفت
از یمن مقدمش همه عالم صفا گرفت

  • ۲۱ آبان ۰۰ ، ۱۶:۴۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

حجت اللّه ولی ساکن زندان بودن

کنج زندان ستم شمع فروزان بودن

واسط فیض خداوند و به کنج زندان
شاهد ظلم و ستم های فراوان بودن

گر چه آزار و شکنجه است نصیبش هر روز
شاکر دم به دم خالق سبحان بودن

مثل جدش که سرش بر سر نی قرآن خواند
کنج زندان بلا قاری قرآن بودن

زهر نوشیده و دارد جگرش می سوزد
لب خشکیده ولی یاد فقیران بودن

نیمه جان گوشه ی زندان بلا افتاده
بر همه عالمیان خوبتر از جان بودن

معنی تک تک آیات خداوند شدن
مرکز ثقل همه عالم امکان بودن

حسن رویش بسی از یوسف کنعان خوشتر
اسوه نیکی و تقوای جوانان بودن

فاطمه(س) گونه اگر زود شهیدش کردند
مقتدای همگان در همه دوران بودن

هدفش گسترش عدل و عدالت بوده
شرح و تفسیر همه سوره رحمان بودن

یادگارش پسری هست سراپا همه نور
عاقبت منجی این عالم امکان بودن

دل هر شیعه شده خانه ی دربست غمش
در غمش نوحه سرا نوح و سلیمان بودن

ابر دیده پس از این تا به ابد بارانی است
غم او علت این ریزش باران بودن

  • ۲۱ مهر ۰۰ ، ۲۱:۳۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

خدا را شکر من هستم سراپا عاشقی ممتاز 
منم آن عاشقی که دیده ام از عشق صد اعجاز 
دوباره عاشقی داده مرا بال و پر پرواز 
من از عمق وجودم عشق خود را می کنم ابراز

امام عسکری(ع) آمد که مستم از می نابش
چه توفیقی از این بهتر که من هستم ز اصحابش

سراپای وجودم مملو از عشقی نهانی شد 
شدم عاشق که مرغ جان مسیرش آسمانی شد
به گردن، گردن آویزی ز جنس قهرمانی شد
خدا را شکر در سر شور و شوقم جاودانی شد

امام عسکری(ع) آمد که مرغ دل هوایی شد
پرید از خانه ی دل مرغ جان و سامرایی شد

کند مرغ دل من استلام کعبه ی جان را
دمادم مرغ دل دارد به لب آوای قرآن را
ز آوای خوشش پر کرده صد باغ و گلستان را
تماشا می کند با شوق، او لبهای خندان را

امام عسکری(ع) آمد همه عالم مصفّا شد
سرور و عیش و شادی تا ابد مهمان دلها شد

ملائک دست افشان و زمینی ها همه شادند
بهشتی ها همه لبریز شور و شوق و فریادند
طیور و وحش و ماهی جملگی در دام صیادند
همه اهل جهان خرّم از این مولود و میلادند

امام عسکری(ع) آمد که عالم نور باران شد
غم از دلها برفت و شادمانی ها فراوان شد

نسیم شهر پیغمبر(ص) وزید و بُرد دلها را
شمیمی جانفزا خوشبو نموده کل دنیا را 
نشاط و خرّمی بخشیده کوه و دشت و صحرا را 
جهان شد زنده، با خود گوئیا آورده عیسی(ع) را 

امام عسکری(ع) آمد دوباره زنده شد اسلام
بپوشید ای مسلمانان به تنها جامه ی احرام

  • ۰۳ آذر ۹۹ ، ۰۰:۵۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

زمین ناله کن، آسمان گریه کن
بریز اشک غم، کهکشان گریه کن

جهان داغدار غم عسکری(ع) است
دلا همنوا با جهان گریه کن 

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

چو آتش فتاده به باغ حسن(ع)
دل آتش گرفته ز داغ حسن(ع)

در اندوه و ماتم بسوزد چو شمع
هر آن کس که گیرد سراغ حسن(ع)

امام زمان تسلیت تسلیت

شده رخت غم بر تن ماسوی
به جنت غمین حضرت مصطفی(ص)

به سر می زند دست غم مرتضی(ع)
همه اهل عالم به غم مبتلا

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

شده فاطمه(س)زار و ماتم نشین 
به تن رخت غم سید المنرسلین (ص)

ملائک همه غصه دار و غمین
شده نوحه خوان جبرئیل امین(ع)

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

تمام جهان غرق ماتم شده
دل شیعیان مملو از غم شده

ز هر دیده جاری است اشک عزا
مگر بار دیگر محرم شده

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

شده حضرت حجت ابن الحسن(عج)
اسیر غم و درد و رنج و محن

چه سخت است وقتی به دستان خود
ولی خدا را بپوشد کفن

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

حسن(ع) آن که بودی ولی خدا
شد از جانب حق به ما مقتدا

از آن دم که نوشید زهر جفا
شده عالم از داغ او در نوا

امام زمان(عج) تسلیت تسلیت

  • ۰۳ آبان ۹۹ ، ۱۷:۳۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

جشن ولادت حسن عسکری(ع) رسید
از لطف حق برای بشر گوهری رسید
بر کشتی نجات بشر لنگری رسید
ای شیعیان برای شما دلبری رسید

ما در نماز عشق به تو اقتدا کنیم
یعنی به پیش مقدم تو جان فدا کنیم

دنیا به یمن مقدم تو گلستان شده
شادی برای اهل جهان رایگان شده
لبریز عشق قلب همه شیعیان شده
نام تو نقل محفل اهل جهان شده

دلهای شیعیان همه لبریز نور توست
چشمان شیعیان همه فرش عبور توست

با افتخار کعبه کند استلام تو
با شوق و ذوق جمع ملائک غلام تو
مانند آیه آیه ی قران کلام تو
تسبیح اهل هر دو جهان است نام تو

از ما سلام محضر تو یابن فاطمه(س)
مستیم ما ز ساغر تو یابن فاطمه(س)

وقتی تو آمدی گل و گلزار زاده شد
گویا که باز حیدر کرار(ع) زاده شد
 وقت پگاه و مطلع الانوار زاده شد
آری امید احمد مختار(ص) زاده شد

از شیر مادر است که ما حیدری شدیم
 انگور خورده مست می عسکری شدیم

خورشید محو صورت نورانی تو شد
ذکر ملک حدیث سخندانی تو شد
ضرب المثل حکایت قرانی تو شد
جبریل محو حالت رحمانی تو شد

شکر خدا که رهبری و مقتدای ما
ما شیعه ایم و حضرت تو رهنمای ما

  • ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۷:۳۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ای گل سر سبد باغ ولا مهدی جان
به کنار پدر خویش  بیا مهدی جان

سوزد از زهر هلاهل جگر بابایت
ای به درد من دلخسته دوا مهدی جان

از سر مهر سرم را تو به دامان بگذار
کن پدر را ز سر مهر دعا مهدی جان

زهر آتش زده بر جان من و می سوزد
همچو شمعی ز سرم تا کف پا مهدی جان

روزم از زهر هلاهل شده همچون شب تار
جگرم سوخته از زهر جفا مهدی جان

گرچه سوزد جگرم ز آتش این زهر ولی
من بمیرم ز غم کرب و بلا مهدی جان

خانه ی حضرت زهرا (س) که ز آتش می سوخت
سوخت از درد و غم و غصه مرا مهدی جان

در غم مادر خود تا به ابد می سوزم
در دلم گشته به پا بزم عزا مهدی جان

حرمت مادر ما را بشکستند دو بت
هر دو لبریز دوصد ظلم و خطا مهدی جان

لعن کن آن دو بتی را که دو گم کرده رهند
لعنشان کرده خدا هم به خدا مهدی جان  

پسرم ای که تویی منتغم مادر خود
شافع شیعه  تویی روز جزا مهدی جان

ای گل سر سبد باغ ولا مهدی جان
به کنار پدر خویش  بیا مهدی جان

سوزد از زهر هلاهل جگر بابایت
ای به درد من دلخسته دوا مهدی جان

از سر مهر سرم را تو به دامان بگذار
کن پدر را ز سر مهر دعا مهدی جان

زهر آتش زده بر جان من و می سوزد
همچو شمعی ز سرم تا کف پا مهدی جان

روزم از زهر هلاهل شده همچون شب تار
جگرم سوخته از زهر جفا مهدی جان

گرچه سوزد جگرم ز آتش این زهر ولی
من بمیرم ز غم کرب و بلا مهدی جان

خانه ی حضرت زهرا (س) که ز آتش می سوخت
سوخت از درد و غم و غصه مرا مهدی جان

در غم مادر خود تا به ابد می سوزم
در دلم گشته به پا بزم عزا مهدی جان

حرمت مادر ما را بشکستند دو بت
هر دو لبریز دوصد ظلم و خطا مهدی جان

لعن کن آن دو بتی را که دو گم کرده رهند
لعنشان کرده خدا هم به خدا مهدی جان  

پسرم ای که تویی منتغم مادر خود
شافع شیعه  تویی روز جزا مهدی جان

  • ۱۲ آبان ۹۸ ، ۱۲:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی