اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۸ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

ما غیر قلب ساده که چیزی نداشتیم

عاشق شدیم و سر به بیابان گذاشتیم
دیوان عشق را همه با هم نگاشتیم
در باغ دل مودّت احمد(ص) بکاشتیم

احمد(ص) رسید و علت یک انقلاب شد
شد  انقلاب و سینه پر از عشق ناب شد
فصل نزول وحی  خدا و کتاب شد
از حق چنین به احمد مرسل(ص) خطاب شد

قرآن بخوان و دین خدا را بقا بده
قرآن بخوان و قلب بشر را جلا بده
قرآن بخوان و درد بشر را شفا بده 
قرآن بخوان به عالم هستی صفا بده

قرآن بخوان که قافله سالار دین تویی
قرآن بخوان که قبله ی اهل یقین تویی
قرآن بخوان که خیر همه مرسلین تویی
قرآن بخوان برادر روح الامین تویی

بگشای لب تلاوت قرآنم آرزوست
بگشای لب سعادت انسانم آرزوست
بگشای لب اطاعت و ایمانم آرزوست
بگشای لب عدالت و میزانم آرزوست

یا ایها الرسول(ص) رسالت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) تلاوت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) هدایت شروع شد
یا ایها الرسول(ص) سعادت شروع شد

تو مصطفی شدی و مسلمان تو علی(ع) است
تو مصطفی و معنی قرآن تو علی(ع) است
تو مصطفی و شمس فروزان تو علی(ع) است
تو مصطفی به منزله ی جان تو علی(ع) است

تو احمدی و کوثر قرآن تو بتول(س)
تو احمدی و گلشن و بستان تو بتول(س)
تو احمدی و ماه درخشان تو بتول(س)
تو احمدی و باور و ایمان تو بتول(س)

ای عقل کل تو تاج سر انبیا شدی
ای عقل کل تو منتخب و مصطفی شدی
ای عقل کل تو بر همگان رهنما شدی
ای عقل کل تو جلوه ی نور خدا شدی

ای همسر خدیجه بخوان آیه های نور
ای همسر خدیجه تویی مقتدای نور
ای همسر خدیجه تویی منتهای نور
ای همسر خدیجه تویی کیمیای نور

قرآن بخوان ملائکه را مستفید کن
قرآن بخوان و طالع ما را سپید کن
قرآن بخوان و شکر خدای حمید کن
قرآن بخوان و لطف خدا را مزید کن

ای انتخاب ناب خداوند سرمدی
ای آن که از تمامی عالم سرآمدی
اوج کمال و معرفت و لطف بی حدی
بر تو ز عمق جان صلوات محمّدی

  • ۲۸ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کنج زندان بلا اوقات را سر می کنم

در غل و زنجیر هم تسبیح داور می کنم 

مادرم زهرا(س) که از داغ پدر خون می گریست
مثل او من گریه از داغ پیمبر(ص) می کنم

مادرم زهرا(س) شده آزرده از مسمار در
کنج زندان گریه بر احوال مادر می کنم

دست بسته چون علی(ع) را سوی مسجد برده اند
ناله ها از سوز دل بر حال حیدر(ع) می کنم

لخته های خون که از حلق حسن(ع) در تشت ریخت
من ز خون دل به یادش دیده را « تر » می کنم

بر سر نیزه سر سبط رسول الله(ص) شد
آه و ناله در غم آن ماه انور می کنم

یا عزاداری کنم بهر ابوالفضل(ع) رشید
یا که گریه در غم شش ماهه اصغر(ع) می کنم

با رقیه(س) می کنم احساس همدردی مدام
گریه ها بر عمه، آن بانوی مضطر می کنم

اشک می ریزم ز داغ حضرت زین العباد(ع)
شیون و فریاد هم از داغ اکبر(ع) می کنم 

در اسارت بوده جدم باقر(ع) علم نبی(ص)
در غم او سینه ی خود را مکدّر می کنم 

من در این زندان غم می سوزم ار داغ پدر
با غم بابا عزاداری مکرّر می کنم

بسکه با این روضه ها فریاد غم سر می دهم
شام زندان بلا را صبح محشر می کنم

  • ۲۵ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۳۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دانلود کتاب دیوان عشق 

 دریافت

  • ۱۷ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

جبریل مرغ عشق به بستان زینب(س) است

جنّت گلی ز باغ و گلستان زینب(س) است

در راه شام رأس حسین(ع) ابن فاطمه(س)
بالای نیزه قاری قرآن زینب(س) است

افتاده بود زیر سم اسب ها تنی
آن جسم پاره پاره شده جان زینب(س) است

آب روان ز چشمه ی جوشان سلسبیل
محصول اشک و دیده گریان زینب(س) است

ایوب آن که شهره به صبر است در جهان
شاگرد درس صبر دبستان زینب(س) است

زینب(س) نشد نماز شبش ترک هیچگاه
این جلوه ای ز باور و ایمان زینب(س) است

نام حسین(ع) و کرب وبلا زنده است اگر
مدیون جهد و کار درخشان زینب(س) است

حبل المتین قافله ی اشک و آه و درد
موی سپید و زلف پریشان زینب(س) است

هر کس که میهمان بزم عزای حسین(ع) شد
محزون و دلشکسته و مهمان زینب(س) است

از آتشی که سوخت در خانه ی علی(ع)
تا حشر شعله ور دل سوزان زینب(س) است

بعد از حسین(ع) هر شب و روزی که بگذرد
روز عزا و شام غریبان زینب(س) است

پهلو شکسته حضرت زهرا(س) به پشت در
با قلب خسته دست به دامان زینب(س) است

آن مؤمنی که شیعه ی زهرا(س) و حیدر(ع) است
تسلیم امر حق و مسلمان زینب(س) است

از ابتدای عمر الی روز واپسین
پیوسته شیعه زائر چشمان زینب(س) است

تا زنده است شیعه غم آب و نان چرا؟
او ریزه خوار سفره ی احسان زینب(س) است

گفتند: دختر علی(ع) و فاطمه(س) است او
گفتم: که کاینات به فرمان زینب(س) است

رفت از جهان و در غم او شیعه خون گریست
عالم به غم نشسته و نالان زینب(س) است
 

  • ۱۶ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۰۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستم؟ مولود کعبه قبله ی اهل یقینم

کیستم؟ من معنی آیات قرآن مبینم
کیستم؟ تسلیم امر و یار خیرالمرسلینم
کیستم؟ یعسوب دین و وجه رب العالمینم
ترجمان آیه ی وحدت منم، حبل المتینم
من علی ابن ابی طالب امیر المؤمنینم

کیستم؟ دانای اسرار خدا، علم الکتابم
کیستم؟ ای اهل عالم شافع یوم الحسابم
من صراط المستقیمم، من همان راه صوابم
کیستم؟ خورشید تابان هدایت، آفتابم
عالم هستی به نازم خلق شد، من بوترابم
کیستم؟ آمین برای هر دعای مستجابم

در رکوعم می دهم انگشتر خود را به سائل
کیستم؟ من شرح و تفسیرم به توضیح المسائل
نیست در من جرم و تقصیری، منم انسان کامل
کیستم؟ معیار و میزان عدالت، شخص عادل
کیستم؟ حق و حقیقت، دشمنم با هر چه باطل
آیه های وحی حق در شان من گردیده نازل

کیستم؟ حلال مشکلهای اهل این جهانم
کیستم؟ محبوب قلب شیعیان و مؤمنانم
بر سر اهل ولا در روز محشر سایبانم
کیستم؟ من سربلند از آزمون و امتحانم
 من ولی الله اعظم هستم و اصل اذانم
آگه از اسرار حق از خاک تا هفت آسمانم

اهل عالم کیستم؟ من هم یکی از بندگانم
بنده ای هستم که تسلیم خدای مهربانم
تابع امر خدا در هر مکان و هر زمانم
یاری از پیغمبر(ص) او می کنم تا می توانم
من حمایت می کنم از دین حق تا پای جانم
غیر مدح خالق سبحان نمی گوید زبانم

کیستم؟ من شیعه ای مانند ابراهیم(ع) دارم
حضرت عیسی و موسای نبی هستند یارم
صاحب شمشیر برّانی به نام ذوالفقارم
کیستم؟ شیر خدا و حیدر(ع) مرحب شکارم
این منم که از ضربه شمشیر دشمن رستگارم
کیستم؟ من واسط هر گونه لطف کردگارم

کیستم؟ آن کس که می داند همه علم البلایا
کیستم؟ آن کس که سرشار است از حُسن و سجایا
این منم حیدر(ع) شجاعت را منم مفهوم و معنا
کیستم؟ آن کس که می لرزد ز نامم جان اعدا
من خبر دارم ز حال مردگان و حال احیا
کیستم؟ لبریز از علم المنایا و قضایا

حجت اللهم کلام الله ناطق، مرتضایم
من برادر با رسولم، من وصی مصطفایم
کیستم؟ من بنده ای تسلیم فرمان خدایم
مؤمنین را رهبرم من، متقین را مقتدایم
من تمام دردهای دردمندان را دوایم
ظاهرم من باطنم من، ابتدا و انتهایم

  • ۱۲ بهمن ۰۱ ، ۰۸:۳۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ای صفاتت همه پسندیده

باعث روشنی هر دیده

یا جواد الائمه ادرکنی

تو عزیزی و بهتر از جانم
قدم تو به روی چشمانم
یا جواد الائمه ادرکنی

سرو باغ ولایتی مولا
پای تا سر عبادتی مولا
یا جواد الائمه ادرکنی

زینت افزای عرش اعلایی
وحی را ترجمان و معنایی
یا جواد الائمه ادرکنی

در حقیقت تو اصل ایمانی
شارح آیه های قرآنی
یا جواد الائمه ادرکنی

تو همه فضل و جود و احسانی
واسط فیض حیّ سبحانی
یا جواد الائمه ادرکنی

سبط پیغمبر خدایی تو
پسر حضرت رضایی تو
یا جواد الائمه ادرکنی

ما همه جسم و همچو جانی تو
مایه ی فخر شیعیانی تو
یا جواد الائمه ادرکنی

تو چراغ هدایتی آقا
پای تا سر کرامتی آقا
یا جواد الائمه ادرکنی

رهبر و مقتدا تویی آقا
فضل بی منتها تویی آقا
یا جواد الائمه ادرکنی

انبیا را تو تاج سر هستی
تو هدایتگر بشر هستی
یا جواد الائمه ادرکنی

ای ملائک غلام دربارت
قدسیان یک به یک هوادارت
یا جواد الائمه ادرکنی

سخنانت کلام نورانی است
همگی آیه های قرآنی است
یا جواد الائمه ادرکنی

ای که هستی مبلّغ قرآن
هدف تو سعادت انسان
یا جواد الائمه ادرکنی

مرغ جان پر زند سوی کویت
قدسیان سر به سر ثنا گویت
یا جواد الائمه ادرکنی

آمدی تا جهان شود گلشن
چشم ما بر جمال تو روشن
یا جواد الائمه ادرکنی

  • ۱۰ بهمن ۰۱ ، ۰۷:۱۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ای آن که از داغ تو دلها غرق خون است
کشتی دین با رفتن تو واژگون است

آل عبا(ع) هستند از داغ تو نالان
چشم ملائک باشد از داغ تو گریان

در باغ جنت داغ تو بر دوش زهراست
از رفتنت داغ عظیمی در دل ماست

تو هادی و ما پیرو راه تو هستیم
هستیم با تو بر سر عهدی که بستیم

برج نبوّت را تویی شمس هدایت
دل های ما دریای غم شد در عزایت

هادی امت هستی و ابن الجوادی
امید شیعه در صف حشر و معادی

ای سامرایت طور سینای محبّان
ای پاک تر از آیه ی تطهیر قرآن

ما از غم تو تا قیامت اشکباریم
با پیروی از راه تو ما رستگاریم

از داغ تو آواره ی صحرا و دشتیم 
آباد بودیم و ز غم ویرانه گشتیم

بر دوش ما داغ تو سنگین تر ز کوه است
زنجیر غم بر گردن و جان در ستوه است

بازوی تو آزرده از بند ستم شد
دل های ما از داغ تو لبریز غم شد

تو آیه ی تطهیر قرآن کریمی
تو واسط فیض خداوند رحیمی

قدر تو را نشناختیم افسوس افسوس
سرمایه ی خود باختیم افسوس افسوس

آقا به حق ما لایق این سرگذشتیم
ای کاش در راه تو از جان می گذشتیم

از داغ تو بر تن ردای غصه پوشیم
در راه یاری شما ما سخت کوشیم

داغ تو قد کوه را کرده کمانی
باشد غم و داغ تو در دل جاودانی

پنهان به زیر خاک شد ماه جمالت
اما تویی روشنگر راه سعادت

آزرده از تیغ زبان دشمنانی
اما برای شیعیان مانند جانی

تو معنی آیات قرآن مبینی
آقا به حق تو قبله ی اهل یقینی

باشد ضریحت کعبه ی اهل عبادت
راه تو راه نیکبختی و سعادت 

ای روشنی بخشنده ی راه الهی
کشته شدی تنها به جرم بی گناهی

آتش زده زهر جفا آقا به جانت
نفرین و لعنت بر جمیع دشمنانت

ما شیعه ایم و هم عقیده با شمائیم
بر این عقیده تا قیامت با وفائیم

در روز رستاخیز ما را چون شفیعی
از سختی آن روز ما را نیست بیمی

  • ۰۳ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۵۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستم؟ گنجینه ی آیات قرآن مبینم

کیستم من؟ رهنما و مقتدای مؤمنینم
من تداوم بخش راه و رسم خیر المرسلینم
باقر علم نبیّ و قبله ی اهل یقینم

می شکافم من علوم آسمان ها و زمین را
کیستم؟ در من بجو تفسیر قرآن مبین را 
اندکی بر من نظر کن تا ببینی اصل دین را
یاد من لبریز شادی می کند هر دل غمین را

سربلند از آزمون های خداوند حکیمم
واسط فیض خدا و حجت حیِّ رحیمم
حق پرستان را امام و پیشوا هستم، زعیمم
ساکن قلب تمام اهل ایمان از قدیمم

کیستم؟ آئینه ای هستم که حق در آن هویداست
معجزات من بسی معجز تر از اعجاز عیساست
نکته آموز کلاس درسم ابراهیم و موساست
گلشن ملک ولایت از وجود من مصفّاست

 مؤمنان، چون وقت قد قامت رسد رکن اذانم
من ستونی از ستون های زمین و آسمانم
کیستم؟ تاج سر افلاکیان و خاکیانم
ذکر تسبیح و مناجات و دعای مؤمنانم

کیستم؟ خورشید و ماه آسمان علم و دانش
کیستم؟ باران رحمت روز و شب در حال بارش
معدن فضل و کرامت هستم و احسان و بخشش
مشکلات این جهان گیرد ز دست من گشایش

غرق نور از مقدمم شد کوه طور و طور سینا
ماه و خورشیدند محو و مات من وقت تماشا
کیستم من؟ واسط فیض خداوند توانا
کیستم؟ سبط رسول اللهم و فرزند زهرا(س)

نام من روز نخستین زینت عرش خدا شد
ذکر تسبیح و مناجات تمام انبیا شد
دردهای اهل عالم را مداوا و شفا شد
باعث پاسخ گرفتن از خدا وقت دعا شد

ذکر تسبیح و مناجات ملائک گشته نامم
کیستم من؟ آن که می گوید خدا هردم سلامم
همطراز آیه های وحی می باشد کلامم
نزد حق بالاتر از روح الامین باشد مقامم

کیستم؟ بحر العلومم معنی ام الکتابم
شارح احکام دین و شافع روز حسابم
من به حق قرآن ناطق، من همان اسلام نابم
کیستم؟ من بر فراز ملک هستی آفتابم

اهل عالم در حقیقت من صراط المستقیمم
من همان راه نجات خلق از نار و جحیمم
کیستم؟ من دشمن سر سخت شیطان رجیمم
من همان معنای بسم الله الرحمن الرحیمم

کیستم؟ سرتا به پا لبریز از نور الهی
ریشه کن گردد به دستم ظلمت و جور و تباهی
دشمنانم یک به یک محکوم ننگ و روسیاهی
بر سر هر کس گدای خانه ام شد، تاج شاهی

  • ۰۱ بهمن ۰۱ ، ۰۷:۳۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی