اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است


پرتو نور خدا در دل انسان، عشق است
معنی دیگر دین داری و ایمان، عشق است 

روز میلاد رضا(ع) موسم عیش است و سرور
قدمش باد مبارک، لب خندان عشق است 

زینت کشور ایران،حرم پاک رضا(ع) ست
افتخار همه ی ملت ایران عشق است

عرش از مقدم او یکسره گل باران شد
خاک را بارش الطاف فراوان عشق است

آمد و هر دو جهان از قدمش روشن شد
تابش روز و شب نور درخشان عشق است

میهمان دل ما تا به ابد هست رضا(ع)
از سر شوق و رضا خدمت مهمان عشق است

زنده هستیم که جان در راه جانان بدهیم
دادن جان به ره حضرت جانان عشق است

همه ی سال بهاری شده از مقدم او
عشق بازی همه در فصل بهاران عشق است

چون گلستان شده از مقدم او باغ بهشت
باعث زینت هر باغ و گلستان عشق است

عاشقانیم و سراپا همه لبریز از عشق
حرف هر مومن و دیندار و مسلمان عشق است 

 نیست جز نام رضا(ع) بر لب ما نام دگر
ورد لب نام شهنشاه خراسان عشق است

مست مستیم و رضا(ع) باعث این مستی ماست
مستی از نام رضا(ع) بر همه مستان عشق است

از ازل تا به ابد ورد لب ماست رضا(ع)
مصرع اول و هم مصرع پایان عشق است

  • ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خوشا به حال من آقا،کنار من هستی
انیس و مونس و دلدار و یار من هستی

تو در حوالی من بوده ای تمامی عمر
چه سر خوشم که تو آقا، قرار من هستی

به دشت زندگی من همیشه تابیدی
تو ماه روشن شب های تار من هستی

سکوت و حسرت و سرما چقدر بی معناست
برای آن که تو آقا بهار من هستی

اگر چه در سر من آرزوی دیدن توست 
ز روی شوق، تو در انتظار من هستی !

مرا به کار جهان هیچ التفاتی نیست
تویی که در دو جهان افتخار من هستی

ز هیچ کمترم آقا، اگر نباشی تو 
تمام هستی من، اعتبار من هستی

مرا ز مرگ نباشد هراس آقا جان
چرا که فاتحه خوان مزار من هستی

  • ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کنج حرمش ذکر و دعا را عشق است
آوای خوش خدا خدا را عشق است

شیراز و کنار مرقد شاه چراغ
دست طلبی و ربنا را عشق است

اشکی ز دو چشم و ناله و سوز دعا
حال خوشی و شور و صفا را عشق است

از شاه چراغ صد کرامت دیدن
اوقات خوش شاه و گدا را عشق است

از نور چراغ اوست روشن ره ما
شیراز و چراغ رهنما را عشق است

ما در حرمش به صد امید آمده ایم
چشمان تر و خوف و رجا را عشق است

ای شاه چراغ مبتلای تو شدیم
زیرا که به دوست ابتلا را عشق است

جز راه ولایت ره دیگر نرویم
با دوست فقط راه ولا را عشق است

  • ۱۷ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

اولین روز ماه ذیقعده، زیر باران ترنم صبحی
گل زیبای نو رسیده سلام ، توی گلدان ترنم صبحی

تا گشودی دو چشم خود دیدی، اشک شوق دو چشم بابا را
 تو روی دست مهربان پدر، لب خندان ترنم صبحی

پادشاهان گدای در بارت، دست پروردگار هم یارت
انبیا یک به یک شده  در قم، بر تو مهمان ترنم صبحی

ذکر یارب همیشه ورد لبت، گریه ها، ناله ها نماز شبت
مثل یک مرغ روی شاخه ی گل، در گلستان ترنم صبحی

ای تو شان نزول آیه ی عشق، بر لبت روز و شب ترانه ی عشق
عشق یعنی خدا خدا گفتن، فخر ایران ترنم صبحی

قم دیار تو شهر مهر و صفاست، حرمت قطعه ی بهشت خداست
کاش بودم کبوتر حرمت،گل ریحان ترنم صبحی

مثل خورشید می درخشی تو، زینت لوح و عرش و فرشی تو
عالم از نور روی تو روشن، تو فروزان ترنم صبحی

آمدی و بهار پیدا شد، شادمانی دوباره معنا شد
گل زیبای گلشن زهرا(س)، در بهاران ترنم صبحی

اختر آسمان شیعه تویی، الگوی دختران شیعه تویی
روز میلاد تو مبارک باد، مثل قران ترنم صبحی

  • ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خاتون قم سلام ، سلام اشفعی لنا
با عز و احترام تمام اشفعی لنا

عیسی دمی و دختر موسی ابن جعفری(ع)
پیغمبری و دخت امام اشفعی لنا

معصومه ای و فاطمه هستی و زینبی
در کوچه، یا کنار خیام اشفعی لنا

ای ماه مهربان قدم تو به روی چشم
مولا تویی و شیعه غلام اشفعی لنا

وقتی رضا (ع) کند به وجود تو افتخار
تا عرش هست اوج مقام اشفعی لنا

پیغام تو  ولایت و تقوا و شیعگی است
آمد به گوش شیعه پیام اشفعی لنا

راه بهشت می گذرد از حریم تو
بی لطف تو بهشت حرام، اشفعی لنا

دلهای ماست تا به ابد میزبان تو
تا صبح روز حشر  مدام اشفعی لنا

  • ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


آن را که چشم، تشنه ی دیدار می شود
دل هم به زلف یار گرفتار می شود 

چشم انتظار یار بماند تمام عمر
تا لحظه ای که موسم دیدار می شود

تسبیح و استخاره و نذر و نیاز ها
هر روز کار اوست که تکرار می شود

چشمی که نیست لایق دیدار روی یار
گر شسته گشت و پاک، سزاورا می شود

در راه وصل یار ، صبوری است شرط عقل
پس صبر کن که راه تو هموار می شود

باید گشود لب به سخن در کنار یار
وقتی که یار محرم اسرار می شود

پیوسته قلب و دیده نگه دار پاک پاک
 صیقل بزن به آن چه که زنگار می شود

دوری کن از ریا و کینه و بغض و حسد مدام
  با این صفات قلب تو بیمار می شود

دلدار گر قدم بگذارد به چشم ما
صحرای دیده گلشن و گلزار می شود

آقا بیا که کشت مرا درد انتظار
این زندگی بدون تو دشوار می شود

آقا بیا که آمدنت آرزوی ماست
هر خفته ای به شوق تو بیدار می شود

خوش آن زمان که اذن ظهورت دهد خدا
نام تو برگزیده ی اخبار می شود 

پروانه وار بچرخم به گرد یار
وقتی که یار نقطه ی پرگار می شود 

  • ۰۷ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۳۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی


قافیه های شعر اگر قافیه های غم شود
غصه و اندوه و بلا نهفته در قلم شود

شاعر اگر که غصه را قرین شعر خود کند
سروده های او همه چو شعر محتشم شود

خبر دهد اگر که او کشته شده امام دین
چشم همه جهانیان، ز غصه  همچو  یم شود

شعله زند شرار غم  ز بیت بیت شعر او  
چنان که از شرار  غم سوخته صد حرم شود

شاعر دل شکسته گر  لب بگشاید به سخن
سینه ی اهل معرفت پر از غم و الم شود

خانه ی پیشوای دین سوخت از آتش ستم
تا به دل جهانیان شعله از این ستم شود

امام مومنان اگر بست دو چشم  از این جهان
رخت عزا به قامت هر عرب و عجم شود

بانی فقه جعفری شهید راه حق که شد
قامت اهل آسمان ز بار غصه خم شود

  • ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۴۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی