اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

خوش گردشی است گردش گرد مدار عشق
اوقات من خوش است فقط در جوار عشق

من عاشقم جز عشق ندارم انیس و یار
عشق است یاور من و من نیز یار عشق

نبض حیات و نغمه ی زیبای زندگی است
زیر درخت عشق و لب جویبار عشق

با عشق گشته است عجین تار و پود من
او شد قرار جان و منم بیقرار عشق

عاشق همیشه زنده دل و شاد و خرم است
فصلی ندارد عشق به غیر از بهار عشق

لبریز عشق گشته وجود من از ازل
هرگز سخن نگفته ام الّا شعار عشق

خاکی ولی به عرش خدا راه یافتن
اعجاز بی نمونه ی عشق است و کار عشق

عشق من است مهدی زهرا(س) قسم به عشق
جانم فدای مهدی(عج) و خونم نثار عشق

شکر خدا که قلب مرا عاشق آفرید
ساکن شدم به فضل خدا در دیار عشق

لبریز عشق بوده وجودم در این جهان
از لطف کردگار شدم من دچار عشق

 هست آرزوی من که شوم همنشین دوست
در جنت النّعیم شوم رستگار عشق

باغی که باقی است همین عاشقانه هاست
پس زنده باد زندگی پایدار عشق

  • ۳۰ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۴۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

سلام عطر خوش ربنای سجاده
سلام سوز و گداز دعای سجاده

سلام بر تو که هستی مسیح کشور عشق
حکیم حاذق دارالشفای سجاده

تمام درد بشر را فقط تو درمانی
طبیب درد تویی با دوای سجاده

تو عشق را بنمودی برای ما معنا
از آن زمان که نهادی بنای سجاده

خوش است نغمه ی جانسوز نیمه های شبت
نوای عشق شنیدن ز نای سجاده

سلام عطر خوش سفره ی دعای سحر
تو و خدای تو ای ناخدای سجاده

از آن زمان که شدم آشنای کوی شما
نشسته است به دوشم همای سجاده

تو ای تمامی اسلام، حق نگهدارت
که زنده مانده ز تو کربلای سجاده

تو کعبه ای و توئی قبله گاه اهل یقین
تو رکنی و تو مقام و منای سجاده

صفای کوی بهشت از صفای کوی شماست
صفا گرفته صفا از صفای سجاده

توئی که وحی خدا را یگانه مفهومی
سلام بر تو و حال و هوای سجاده

توئی که سجده گرفت آبرو ز سجده ی تو
تو عزتی و شرافت برای سجاده

سلام حضرت زین العباد(ع) یا سجاد
سلام بر تو و بر سجده های سجاده

سلام بر تو که سجاده را بها دادی
تو ارج و قدر و مقام و بهای سجاده

منم فقیر و تو هستی امیر فضل و کمال
دو دست من به امید عطای سجاده

از این که قدر ندانسته ام تو را مولا
ز شرم سر بگذارم به پای سجاده

  • ۲۸ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۳۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

میلاد علمدار وفادار حسین(ع) است
عباس(ع ) گل بی خس و بی خار حسین(ع) است

گردیده حسین(ع) از قدمش خرّم و مسرور
گلواژه ی لبخند به رخسار حسین(ع) است

بخشیده صفا گلشن دین را ز قدومش
زیبا گل زهرائی گلزار حسین(ع) است

آمد به جهان خنده کنان حضرت عباس(ع)
خوشحال که او همنفس و یار حسین(ع) است

تکرار شده بار دگر حیدر کرار(ع)
عباس(ع) همان حیدر کرار(ع) حسین(ع)است

افتاد نگاهش چو به رخسار برادر
فهمید که یک عمر گرفتار حسین(ع) است

سرباز حسین(ع) است و مددکار برادر
جان برکف و سرباز فداکار حسین(ع) است  

مدیون سلحشوری او لشکر اسلام
فرمانده و سردسته و سردار حسین(ع) است

عباس(ع) و حسین(ع) معنی یک روح و دو جسمند
عباس(ع) به حق محرم اسرار حسین(ع) است

عباس حسین است و حسین است ابوالفضل
عباس(ع) برادر نه، که تکرار حسین(ع)

تقدیم برادر شده چشمان ابوالفضل(ع)
زیرا که فقط طالب دیدار حسین(ع) است

جانانه مدد کرد حسین ابن علی(ع) را
الگوی وفا، رهبر انصار حسین(ع) است

هر کس که شود زائر چشمان ابوالفضل(ع)
محبوبترین در صف زوّار حسین(ع) است

  • ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۱۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

وقتی میان عاشقان تقسیم شد عشق
بر یک یک ما شیعیان تقدیم شد عشق

از عشق آل الله شد لبریز دلها
ساده، صمیمی، بی ریا تکریم شد عشق

می خواست آل مصطفی(ص) محبوب باشند
با دست حق در جان ما ترسیم شد عشق

وقتی حسین ابن علی(ع) آمد به دنیا
از ابتدا تا انتها تقویم شد عشق

نام حسین(ع) با عشق وقتی خورد پیوند
در عرش پاک کبریا تعظیم شد عشق

عشق حسین ابن علی(ع) عشقی الهی است
یعنی که با نام حسین(ع) تفهیم شد عشق

استاد دانشگاه عشق آمد به دنیا
هر جا که شد حرف از حسین(ع) تعلیم شد عشق

عطر حسین(ع) پیچید در عرش الهی
در بین اهل آسمان تحکیم شد عشق

چون تشنه ی عشق حسین(ع) اهل بهشتند
در باغ رضوان چشمه ی تسنیم شد عشق

حق آفرید اول حسین ابن علی(ع) را
محصول و سرانجام این تصمیم شد عشق

 

  • ۲۵ اسفند ۹۹ ، ۱۸:۰۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

حرا مهمانپذیر و حضرت جبریل مهمانش
محمد(ص) میزبان شد یک جهان دل بر سر خوانش

خطاب آمد که یا احمد(ص) بخوان آیات قرآن را
محمد(ص) لب گشود و خواند آیاتی ز قرآنش

شد از صوت دل انگیزش ملائک یک به یک مدهوش
و جبریل امین هم محو سیمای درخشانش

پر از ایمان و باور بود قلب و جان پیغمبر(ص)
که تحسین ملائک را برانگیزید ایمانش

ز چشمان محمد(ص) شوق بی وصفش نمایان بود
ملائک در شگفت از این همه شوق فراوانش

محمد(ص) با خدا روز ازل عهد مودت بست
و بودی مرد و مردانه سر این عهد و پیمانش

محمد(ص) شد پیام آور و ابلاغ رسالت کرد
علی(ع) و فاطمه(س)هم یا علی گویان  مسلمانش

کسی را که خدایش رحمه للعالمین نامید
گلستان جهان سرسبز و خرم شد ز بارانش

اگر سلمان مسلمانش شد و محبوب او گردید
بده توفیق یارب تا که ما باشیم سلمانش

  • ۲۰ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

1

تا خاتم انبیاء برانگیخته شد
در ساغر ما عشق و صفا ریخته شد
تا خورد لب ما به لب ساغر عشق
با جان بشر عشق در آمیخته شد

2

ما بندگان خاص خداوند سرمدیم
ما شیعیان خاص علی(ع) و محمدیم
روز نخست شیعه ی حیدر(ع) شدیم ما
تا روز حشر جمله مسلمان احمدیم

3

یتیم مکه میدان دار عشق است
محمد(ص) دیده ی بیدار عشق است
شده او انتخاب ناب الله
محمد(ص)نقطه ی پرگار عشق است

4

جبریل به فرمان خدا می آید
آسیمه سر و برهنه پا می آید
او حامل پیغام نبوت باشد
بر اهل جهان راهنما می آید

5

به نام نامی زهرا(س) و مصطفی(ص) صلوات
به عشق ام ابیها و مرتضی صلوات
به افتخار محمّد(ص) که انتخاب خداست
به برگزیده شده از سوی خدا صلوات

6

او احمد(ص) است و افسر و تاج سر همه
مولا و رهنما و هدایتگر همه
خورشید راه کوی سعادت محمد(ص) است
شد انتخاب تا که شود رهبر همه

7

آفتاب حسنی و خورشید راه مؤمنان
برده ای دل از تمام خاکیان و قدسیان
انتخاب ویژه ی الله، خیرالمرسلین 
نام تو ورد مناجات همه افلاکیان

8

مژده مژده بهار شد یاران
همه جا خرّم است و گل باران
مبعث خاتم النبیین(ص) است
داده حق را خدا به حق داران

9

مبعث خاتم النبیین(ص) است
نفطه ی اوج رویش دین است
جبرئیل است میهمان رسول(ص)
این ضیافت چه خوب و شیرین است

  • ۲۰ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۱۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

تو انعکاس نور خداوند سرمدی
ختم رسل، پیمبر اعظم، محمدی

ای آب و آینه چه جمال تو دیدنی است
قرآن بخوان که صوت رسایت شنیدنی است

چیدی از آسمان گل مهتاب یا رسول(ص)
مهتاب شد ز عشق تو شاداب یا رسول(ص)

ای پاره کرده پرده ی شب را ز نور خویش
موسی صفت تو عازم سینای طور خویش

نوح نبی است محو تماشای روی تو
عطر بهشت شمه ای از عطر و بوی تو

ای روی تو سپیده ی صبح بهشتیان
خال لبت پرنده ی زیبا در آسمان

ای خلقت زمین و زمان از برای تو
جان تمام عالم و آدم فدای تو

باران گیسوان تو باران رحمت است
خاک قدوم تو همه احسان و نعمت است

جبریل تا به روی چو ماهت نظر نمود
از شوق آسمان و زمین را خبر نمود

قرآن بخوان که وقت تلاوت رسیده است
قرآن بخوان همای سعادت رسیده است 

وقت است تا به حرف تو ایمان بیاوریم
یعنی یقین به سنت و قرآن بیاوریم

مهتاب عاشقانه تماشگرت شده
خورشید محو صورت چون اخترت شده

بگشای لب بگو سخن ای یار مهربان
قرآن بخوان و دل ببر از اهل آسمان

قرآن بخوان که عاشق لحنت خود خداست
صوت رسای تو چقدر خوب و دل رباست

اصل الاصول و علت ایجاد خلقتی
تو احمد(ص) و محمد(ص) و ختم نبوتی

حالا بخوان به نام خدایت کتاب را
لطفی کن و نشان بده راه صواب را

روح الامین ز باده ی جام تو گشته مست
حق آفریده بهر تو هر آنچه را که هست

ای قبله گاه اهل یقین ایها الرسول
خورشید راه اهل زمین ایها الرسول

کمتر برای حضرت جبریل ناز کن
او را تو میهمان نوای حجاز کن

آوای توست فوق تمام تصورات
با صوت خویش،دل ببر از کل کائنات

روح الامین به شوق تماشا کند تو را
روح القدس عطیه ی زهرا(س) کند تو را

پیغمبری و معنی قرآن خود توئی
روشنگری و شمع فروزان خود توئی

ای ترجمان هرچه دعاهای مستجاب
ای مطلع تمام غزلهای شعر ناب

ای مطلع تمام غزلهای آب دار
دل برده ای ز خیل ملائک تو بی شمار

چون جبرئیل مژده رحمت به یاس گفت
حیدر(ع) به سجده رفت و خدا را سپاس گفت

تا سر به سجده برد علی(ع) انقلاب شد
از خاک پای مقدم تو بوتراب شد

قرآن بخوان که محشر عظمی بپا کنی
قرآن بخوان که دلبری از ما سوا کنی

  • ۱۹ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۳۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

السلام ای حضرت موسی ابن جعفر(ع) السلام
ای که هستی معنی الله اکبر السلام

ای چراغ روشنی بخش طریق بندگی
ای که هستی شیعه را مولا و رهبر السلام

ای اسیر بند ظلم و کفر و الحاد و ستم
مثل زهرا(س) خورده سیلی از ستمگر السلام

دانه ی زنجیر شد هم صحبت مولای عشق
در غمت خم شد قد سرو و صنوبر السلام

حفظ اسلام مبین سر لوحه ی افکار توست
گوشه ی زندان تو را مانند سنگر السلام

معجز عیسی اگر احیای جان مرده بود
یک تنه، ای صد هزار عیسای دیگر السلام

بحر را بشکافت گر یک روز موسای نبی
کشتی اسلام را هستی تو لنگر السلام

گوشه ی زندان هم از اسلام بنمودی دفاع
ای که شد زندان تو را مانند منبر السلام

می شود در کنج زندان حیدر کرار(ع) شد
حضرت موسایی و تکرار حیدر(ع) السلام

بار سنگین رسالت هست بر دوش شما
جانشین و وارث خاص پیمبر(ص) السلام

شرح و تفسیر همه آیات قرآن کریم
حمد و الرحمن و رعد و تین و کوثر السلام

تو پر از توحیدی و لبریز از نور خدا
شمع جمع عاشقان، خورشید انور السلام

ای سراپای وجودت شور و شوق و اشتیاق
ای که هستی معنی ایمان و باور السلام

در عزای تو سیه پوش است فردوس برین
دست غم بر سر ز داغت گشته مادر السلام

زانوی غم در بغل دارد علی موسی الرضا(ع)
ای غمین از داغ تو خورشید خاور السلام

بانوی قم حضرت معصومه(س) می گرید ز غم
ای عزادار تو آن دردانه دختر السلام

در عزایت خون دل از چشم ما جاری شده
ای که از داغت شده چشمان ما، تر السلام

حضرت جبریل در عرش الهی نوحه گر
شیعه غمگین در غمت تا روز محشر السلام

  • ۱۷ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۳۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

می روم از این دیار این شعر از من یادگار
مقصد من کوی یار این شعر از من یادگار

از قصیده تا غزل از مثنوی تا شعر نو
می سرودم بی شمار این شعر از من یادگار

می سرودم شعر در صحرا اگر یا کوهسار
یا کنار جویبار این شعر از من یادگار

گر به تابستان سرودم یا به فصل برگ ریز
یا زمستان یا بهار این شعر از من یادگار

گر بگریاندم شما را یا اگر خندانده ام
بوده رسم روزگار این شعر از من یادگار

گاه شرحی مختصر بر آیه های وحی بود
شمع ره در شام تار این شعر از من یادگار

اغلب ابیات شعرم وصف آل الله(ع) بود
با کلامی استوار این شعر از من یادگار

اولویت داشت در شعرم رضای کردگار
تا که باشم رستگار این شعر از من یادگار

از خدا می خواهم عمری لا اقل چون عمر نوح
تا سرایم وصف یار این شعر از من یادگار

حق مدد کرد و زدم یک عمر دم از مرتضی(ع)
چون حصان و شهریار این شعر از من یادگار

هر چه در وصف علی(ع) گغتیم و بنوشتیم ما
تازه شد یک از هزار این شعر از من یادگار

  • ۱۵ اسفند ۹۹ ، ۱۶:۱۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کوه صبر و استقامت زینب(س)است
یک جهان شوق و شهامت زینب(س)است

دیده سرهای بریده روی نی
دیده گریان در اسارت زینب(س) است

دشمن زینب(س) حقیر است و زبون
مثل کوهی با صلابت زینب(س) است

جدّ او آموزگارش بوده است
خبره در امر رسالت زینب(س)است

خطبه اش ویرانگر کاخ ستم
دختر شیر شجاعت زینب(س) است

گفته های اوست شیوا و فصیح
مثل حیدر(ع) در بلاغت زینب(س) است

خواند قرآن بر سر نیزه حسین(ع) 
اشکبار از این تلاوت زینب(س) است

آن که در بند اسارت بارها
طعنه بشنید و ملامت زینب(س) است

با نماز شب انیس و همدم اوست
مظهر شرع و دیانت زینب(س) است

اوست فرزند علی مرتضی(ع)
مثل زهرا(س) در طهارت زینب (س) است

الگوی زن های عالم باشد او
اسوه ی مجد و نجابت زینب(س) است

تازیانه خورد مثل مادرش
آن که کرد از حق حمایت زینب(س)است

گر چه رحلت کرد و رفت از این جهان
باده و شهد شهادت زینب(س) است

ما عزادار حسین(ع) و زینبیم
شافع ما در قیامت زینب(س) است

گر سعادت آرزوی مؤمن است 
معنی خیر و سعادت زینب(س) است

  • ۰۸ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی