اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است


سلام من به محرم به فصل خون و شهادت
سلام من به محرم به شوق و شور و شهامت

سلام من به محرم به خون پاک شهیدان
سلام من به محرم به اشک و آه یتیمان

سلام من به محرم به آه سینه ی زینب(س)
سلام من به محرم به اشک دیده ی زینب (س)

سلام من به محرم به خشکی لب اصغر(ع)
به اشک چشم رباب و به سوز سینه ی مادر

سلام من به محرم به آه و غصه و اندوه
سلام من به عزایی عظیم تر ز دو صد کوه

سلام من به محرم به اوج عزت و ایمان
سلام من به محرم به داغ و درد اسیران

سلام من به محرم به گریه های رقیه(س)
سلام من به محرم به ندبه های رقیه(س)

سلام من به محرم به اشک مادر اصغر(ع)
سلام من به محرم به دیده ی تر اصغر(ع)

سلام من به محرم به کربلای معلی
سلام من به محرم به خاک تربت اعلی

سلام من به محرم به کربلا و فراتش
سلام من به حسین(ع) به وقت ظهر و صلاتش

سلام من به محرم به تشنه ی لب دریا
سلام به قد و قامت خمیده ی زهرا(س)

سلام من به محرم به کوه غصه و ماتم
به آه سینه ی زینب(س) به درد و داغ دمادم

سلام گفتم و دیده ز غصه چشمه ی خون شد
سلام گفتم کوهی به کوه غصه فزون شد

  • ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۱۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آن که بر زخم تنش دیده ی ما خون بار است
 او حسین (ع) است و گل سر سبد ابرار است

این سری که روی نی قاری قران شده است
تا قیامت به تمام شهدا سالار است

او به دانشگه ایثار به ما درس آموخت
درس او شیوه جانباختن و ایثار است

درس آزادگی آموخت به ما آن مولا
که حسین ابن علی(ع) تاج سر احرار است

به تن اهل جهان در غم او رخت غم است
دل پر از خون و دو دیده به عزایش زار است

به لبم صبح ومسا ورد حسین ابن علی (ع) است
ای خوشا آن که به مولای دو عالم یار است

طالب جنت و رضوان برود راه حسین(ع)
 راه او گر نروم مقصد من تا نار است


  • ۲۹ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۰۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی


یک شب بیا به تکیه ی ما، شورمان ببین
روی جبین تک تک ما نورمان ببین

ما مست جام باده ی قالوا بلی شدیم
اینجا بیا کرامت انگورمان ببین

نام حسین (ع) ورد لب ماست صبح و شام
صبح و مسا زیارت عاشورمان ببین

ما از بلا و حادثه ها در امان شدیم
موسای ما و معجزه ی طورمان ببین

بر روی قبر ما شده حک عاشق حسین(ع)
بگشای دیده خرمی گورمان ببین

ما همنشین حضرت عشقیم در بهشت
نزدیکتر بیا، افق دورمان ببین

ما شهره ایم در همه عالم به شیعگی
تاج سر و کرامت مشهورمان ببین

منظور ما ز آینه ها، پاکی دل است
 در خیمه گاه و تکیه تو منظورمان ببین

امروز  اگر چه سینه ی شیعه پر از غم است
فردا ولی تو خرم و  مسرورمان ببین

  • ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۴۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

من رود پر خروش ولی صاف و ساده ام
جز آل مصطفی(ص) به کسی دل نداده ام

راه بهشت میگذرد از مسیر عشق
من هم مسافری به همین شاه جاده ام

چون در سرم هوای به مقصد رسیدن است
تا نیل بر عقیده ی خود ایستاده ام

طوفان و سیل و زلزله و  رعد و برق هم
وارد نکرده اند خلل در اراده ام

در این مسیر گر چه مرا نیست مرکبی
خسته نمی شوم من اگر چه پیاده ام

مستانه گام می زنم اندر طریق عشق
نام علی(ع) و آل علی(ع) جام باده ام

هرگز زیان ندیده کسی در مسیر عشق
جنات عدن سود من و استفاده ام 

  • ۲۵ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۱۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

با همه ی پیری ام ، طفل دبستانی ام 
هیچ ندارم ولی غرق فراوانی ام

در همه ی عمر خود دم زدم از اهل بیت(ع)
هیچ نگفتم ولی گرم سخنرانی ام 

نیست مرا واهمه هیچ ز موج بلا 
کشتی امنی است چون در شب طوفانی ام

سود نبردم اگر نیست مرا هیچ غم
سود به عقبا دهد چون که مسلمانی ام

ساخته ام خانه ای در خور خود در بهشت
دار فنا را بخوان محفل مهمانی ام

من نروم یک قدم جز به ره اهل بیت(ع)
شیوه ی من شیعه گی است، شیعه ی قرانی ام

در همه ی عمر خود از غمشان سوختم
تا که به روز جزا نیک بخندانی ام

شکر که من شیعه ی آل محمد(ع) شدم 
کاش مرا ای خدا شیعه بمیرانی ام  

  • ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۴۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مومن نبودم طعم ایمان را نفهمیدم
کوشیدم و معنای قران را نفهمیدم

در پای منبرها نشستم بارها اما
یک جمله از حرف سخنران را نفهمیدم

تسلیم محض امر شیطان بوده ام یک عمر
من نقشه ها و مکر شیطان را نفهمیدم

در زیر باران گر چه خیس خیس بودم من
هر گز من اما حس باران را نفهمیدم

می داد هدیه شمس نورش را به من هر روز
من حس و حال شمس تابان را نفهمیدم

چون بره ای گم گشته و سرگشته در صحرا
حال و هوا و ترس چوپان را نفهمیدم

سر سبز شد باغ قشنگ زندگی اما
عطر خوش فصل بهاران را نفهمیدم

برگ درختان زرد شد،‌از شاخه ها افتاد
معنای فصل برگ ریزان را نفهمیدم

سرگرم بودم در خیال خویشتن از بس
سرمای سوزان زمستان را نفهمیدم

چون غرق نعمت بوده ام در طول عمر خود
لطف خدای حی سبحان را نفهمیدم

آیات قرانی همه در شان آل الله(ع)است
اما چرا من  قدر ایشان را نفهمیدم 
  • ۱۶ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


کیست حیدر(ع)؟ آمر بالعدل اوست
عقل کل است او و کل عقل اوست

اوست معنای صراط المستقیم
ناجی هر شیعه از نار و جحیم

معنی تقوا و ایمان است او
حجت الله است و برهان است او

کیست او؟ معنای حبل الله اوست
از همه اسرار حق آگاه اوست

جود و احسان از صفات حیدر(ع) است
در رکوعش بخشش انگشتر است

کیست حیدر(ع)؟ امن بالله  اوست
از همه اسرار حق آگاه اوست

کیست او؟ یعسوب الایمان است او
معنی آیات قران است او

در شباهت حضرت پیغمبر(ص) است
سوره ی طه و یاسین حیدر(ع) است

زائر اویند اهل آسمان
جای دارد او به قلب مومنان

انبیا پروانگان کوی او
قاب قوسین است چون ابروی او

دست نیرومند پیغمبر(ص) علی(ع) است
نور حق از چهره ی او منجلی است

چشم بینا و یدالله است او
روز ها خورشید و شب ماه است او

سر به فرمان رسول الله اوست
رهبری فرزانه و آگاه اوست

کیست حیدر؟ عالمی ربانی است
پای تا سر قامتش نورانی است

هازم الاحزاب جز حیدر(ع) مجو
لب گشا و مدح حیدر(ع) را بگو

هاجرالذات مولایم علی(ع) است
تارک الشهوات مولایم علی(ع) است

او ولی الاولیاء عالم است
اهل عالم چون نم و او چون یم است

او ولی امر احکام خداست
اهل عالم را به جنت رهنماست

اوست تسلیم خداوند احد
مشکند او عهد خود را تا ابد

باعث فیض خداوند است او
شیعیان دارند از او آبرو

آبرومند است نزد کردگار
حیدر(ع) است و مومنان را افتخار

اویدالله است و اسم الله اوست
نقطه زیر باء بسم الله اوست

تشنه ی عشقیم و او دریای ماست
شیعه هستیم و علی(ع) مولای ماست

  • ۱۵ شهریور ۹۶ ، ۱۰:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

اینجا سقیفه نیست، غدیر است دوستان
اینجا درست برکه ی شیر است دوستان

وقتی رسول(ص) دم ز اولوالامر می زند
حیدر(ع) به جمله هاش ضمیر است دوستان

دست علی(ع) بلند به دست رسول(ع) شد
یعنی علی(ع) وصی و وزیر است دوستان

هرکس مطیع امر خدا و رسول(ع) اوست
او را علی(ع) امام و امیر است دوستان

خرم نشد دلی اگر از نور مرتضی(ع)
آن دل چو شوره زار و کویر است دوستان

ما در تمام عمر دم از مهر او زدیم
در دام زلف او دل اسیر است دوستان

ما را به جز ولای علی(ع) نیست مایه ای
هر کس که این نداشت فقیر است دوستان

تفسیر آیه های خدا نام حیدر(ع) است
کوثر علی (ع) و خیر کثیر است دوستان

زیر لوای حیدر کرار(ع) زنده ایم
سرچشمه ی حیات، غدیر است دوستان
  • ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

اینجا غدیر نیست، بهشت برین ماست
نعمت تمام گشته و اکمال دین ماست

وقتی امام متقیان حضرت علی (ع) است
اینجا غدیر نیست، محل یقین ماست

ما جملگی به گرد علی(ع) حلقه بسته ایم
انگشتریم ما همه، حیدر(ع) نگین ماست  

ما راهیان کوی بهشت و سعادتیم
عهد غدیر هادی و نور مبین ماست

دار و ندار ما همه تقدیم حیدر(ع) است
بعد از رسول(ص) آل محمد(ص) امین ماست

چون شد علی(ع) وزیر و وصی رسول(ص) حق
بر خاک شکر تا به قیامت جبین ماست

میزان علی(ع) است ،جز به طریقش قدم مزن
چون هر که راه کج نرود، بهترین ماست

 مهر علی(ع) به شیعه ی او می دهد بها
هیچیم ما، محبت حیدر(ع) ثمین ماست

هر صبح ما به ورد علی(ع) لب گشوده ایم
ورد علی(ع) کلام دم واپسین ماست  

  • ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۱:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی