اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

دیده از داغ تو دریاست،گل باغ بهشت
دل ما خیمه ی غمهاست، گل باغ بهشت

دست های تو چو دستان علی(ع) بسته شده است
غصه ها در دل زهراست، گل باغ بهشت

در غمت سوخته جان همه ی اهل سما
غم تو چون غم مولاست، گل باغ بهشت

وای من طعنه و دشنام شنیدی ز عدو
در دل شیعه چه غوغاست، گل باغ بهشت

با زمین خوردن تو کوچه ی غم شد تکرار
این همان ماتم عظماست، گل باغ بهشت

تو گل سر سبد باغ ولایت بودی
ظلمها بر گل طاهاست، گل باغ بهشت

ناسزاها به تو گفتند خدانشناسان
این همان شیوه اعداست، گل باغ بهشت

چون کشاندند تو را پای برهنه سوی قصر
خیمه ی غصه مهیاست، گل باغ بهشت

انبیا بر سر خود دست عزا می کوبند
داغدار تو مسیحاست، گل باغ بهشت

تو حسین(ع) دگری بودی و از داغ غمت
خونجگر زینب کبراست، گل باغ بهشت

 

  • ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۰۶:۱۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ما فقیرانه به درگاه خدا آمده ایم
دردمندیم و به دنبال دوا آمده ایم

ما نداریم امید مدد از غیر خدا
مضطرانه و به امید و رجا آمده ایم

صاحب خانه پر از لطف و عطا و کرم است
ما گدائیم و به امید عطا آمده ایم

دست خالی کسی از درگه او باز نگشت
ای خدا شکر که ما نیز به جا آمده ایم

بین یک کاف و یکی نون همه گنجینه ی اوست«1»
ما به سر چشمه ی احسان و سخا آمده ایم

با دل پر ز امید و بصر اشک آلود
دست خالی و لب پر ز دعا آمده ایم 

ما نداریم اگر منزلتی پیش خدا
لیک با واسطه ی آل عبا(ع) آمده ایم

نرویم از در حق تا نستانیم صله
بی نوائیم و گدائیم و کجا آمده ایم 

 

1_إنَّما أمْرُهُ إذا أرادَ شَیْئا أنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فیکون  «سوره مبارکه یس آیه 82»

  • ۲۲ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۴۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آتش گرفته جان من از التهاب قبر
احوال من خراب ز حال خراب قبر

کردم سیاه نامه ی اعمال خویش را
می ترسم از سیاهی برگ کتاب قبر

کردار من بدون حساب و کتاب بود
حالا روم چگونه به پای حساب قبر

قبر گذشتگان همه اندرز و پند بود
کر بود گوش من به بیان و خطاب قبر

عمری گناه و سرکشی و ظلم بی حساب
حالا تنم به لرزه شد از اضطراب قبر

ترس از عذاب قبر عذابی است جانگزا
بدتر از آن عذاب، عذاب عذاب قبر

ای وای از آن دمی که فرو می شوم به قبر 
بسته شده است بر کمر من طناب قبر

تنها میان قبر بمانم به زیر خاک
تن ها به روی خاک ببندند باب قبر

این جسم خاکیم که به خاک آرمیده است
عکسی است یادگاری در بین قاب قبر

حب علی(ع) و آل علی(ع) هست در دلم
دارم امید لطف من از انقلاب قبر

در وقت احتضار، علی(ع) بود بر سرم
پس نیست هیچ غصه و غم از عتاب قبر

با ذکر یاعلی(ع) که به لب داشتم مدام
روشن چو روز، قبر من از آفتاب قبر

قبر من است خرم و سرسبز چون بهشت
جانم معطر است ز عطر و گلاب قبر

  • ۲۰ خرداد ۹۹ ، ۰۸:۵۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

عید الله اکبر است امروز
دل و دیده منور است امروز

رمضان ماه ختم قران است
جشن رحمان و کوثر است امروز

هر که بوده است میهمان خدا
تاجی از فخر بر سر است امروز

آن که بوده مطیع حضرت حق 
از همه خلق برتر است امروز

آن که از او خدا شده راضی
همه را میر و سرور است امروز

شوق شکرانه ی اطاعت حق
چشمها دیده ی تر است امروز

از ولای امیر عشق علی(ع)
به لب شیعه ساغر است امروز

صلوات خدا و اهل سما
به علی(ع) و پیمبر(ص) است امروز

هر کسی که مطیع یزدان شد
دل و جانش معطر است امروز

آن که یک ماه بندگی کرده است
سرفراز و مظفر است امروز

دلش از نور حق شده لبریز
آن که لبریز باور است امروز

مومنان جمله شاد و خرسندند
چون خداوند داور است امروز

مومنان را چه غم ز بی یاری
که خداوند یاور است امروز

به امید وصال یوسف عشق
دیده ها باز بر در است امروز

عید فطر است و همچو عید غدیر
عید الله اکبر است امروز

 

  • ۰۳ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی