اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

تا وقت سحر برادرش را می دید
خورشید و مه برابرش را می دید

وقتی که برادرش به خون غلطان شد
او آه و فغان مادرش را می دید
---
با حمد و سلام و صلوات سقای حرم
می رفت سوی فرات سقای حرم

گفتم به کجا می روی ای باب نجات
برگرد تویی آب حیات سقای حرم
---
با ذکر و مناجات سحر کن شب را
ای قبله ی حاجات سحر کن شب را

فردا سر تو بر سر نی خواهد بود
با حمد و عبادات سحر کن شب را
---
بوسید حنجر را ولی خون گریه می کرد
دید او برادر را ولی خون گریه می کرد

بالای تل وقتی که می زد ناله مادر
می دید مادر را ولی خون گریه می کرد
---
در زیر پا چون دست و پا می زد برادر
خاک عزا بر فرق خود می ریخت خواهر

مغلوبه ای شد گرد و خاکی بود انگار
کرب و بلا آن روز شد صحرای محشر
---
راس برادر را به دامان داشت آن روز
در سینه درد و چشم گریان داشت آن روز

پیش از برادر جان به جانان داده بود او
هرگز مپندارید که جان داشت آن روز
---
چون پیکر بابا به روی خاک بدیدند
ازعالم فانی همگی دست کشیدند

در بند اسارت، همه با داغ فراوان
با پای برهنه روی خاشاک دویدند

  • ۲۷ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۲۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

در ظهر حادثه همه عالم به خون نشست
دنیا برای عالم و آدم به خون نشست

لب تشنه سر بریده شد از پیکر حسین(ع)
چشم فرات و چشمه ی زمزم به خون نشست

دخت رسول (س) دست عزا چون که زد به سر
شادی به غم نشسته و ماتم به خون نشست

از آن سه شعبه ای که گلو را نشان گرفت
یک باره هر چه ماه محرم به خون نشست

وقتی که دست های علمدار شد جدا
هر جا که بود بیرق و پرچم به خون نشست

چون شد نگون به روی زمین پیکر حسین(ع)
هفت آسمان نگون شد و کم کم به خون نشست

اول به خون نشست زمین بعد آسمان
یعنی که کائنات منظم به خون نشست

نام حسین(ع) بردم و شد سینه غرق غم
آتش گرفت سینه ولی غم به خون نشست

از بار غم که قامت زینب (س) خمیده شد
آدم گریست، حضرت خاتم به خون نشست

شد پاره مشک و آب روان ریخت بر زمین
شد مشک پر زغصه و نم نم به خون نشست

شب بود و اشک دیده ی اطفال می چکید
ای وای من که که اشک چو شبنم به خون نشست

عالم سرای غصه شد از بعد حادثه
هر جا که بود تازه و خرم به خون نشست

دردی که هیچ چاره ندارد همین غم است
زیرا ز غصه چاره و مرهم به خون نشست  

مقتل نویس حادثه را چون که شرح داد
از اشک دیده، ابن مقرم به خون نشست

یارب سپاس ما همه همدرد زینبیم
یارب سپاس دیده ی ما هم به خون نشست


  • ۲۶ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۲۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دستان خود بلند به سوی خدا کنیم
آنگاه خالصانه خدا را صدا کنیم

مولای ما به دشت بلا بی کس و غریب
باید برای یاری او جان فدا کنیم

آتش گرفته خیمه و در بین خیمه ها
زین العباد(ع) مانده برایش دعا کنیم

خون می چکد ز گونه ی اطفال تشنه لب
باید که جای سیلی دشمن دوا کنیم

یا لیتنا بس است دگر وقت آن رسید
تا دٍین خود به دین خدا را ادا کنیم

تاول زده است پای اسیران به راه شام
خود را برایشان همه همچون عصا کنیم

امروز وقت یاری آل محمد(ص) است
باید مدد به خامس آل عبا(ع) کنیم

ما را اگر رضای خداوند در سر است
باید که اهل و بیت ولا را رضا کنیم

یعنی که یار و یاور دین خدا شویم
یعنی مدد به نور دل مصطفی(ص) کنیم

جان داد تا که زنده بماند ولای او
شیعه بیا به حضرت او اقتدا کنیم

با قطره های اشک و نواهای جانگداز
با یا حسین(ع) روح و روان با صفا کنیم

هر روز روز حادثه هر کوی کربلاست
باید هوای کوی خوش کربلا کنیم

بستیم عهد و شیعه ی آل علی(ع) شدیم
باید به عهد خویش همیشه وفا کنیم

ماه محرم آمد و هنگام شیون است
باید بساط غصه و ماتم بنا کنیم


  • ۲۲ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۵۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

حی علی العزا که زمان محرم است
هنگام اشک و ناله و اندوه و ماتم است

در خاک و خون فتاده حسین ابن مرتضی(ع)
گر واژگون شود همه عالم ز غم کم است

قد قامت العزا شد و هنگام  گریه شد
هر دو جهان اسیر غم و دام گریه شد

اسلام دین شادی و عیش و سرور بود
از ظهر حادثه همه اسلام گریه شد  

حی علی العزا که بنالیم روز و شب
از دیده خون دل بفشانیم روز و شب

در ظهر روز حادثه دین سر بریده شد
ما داغدار اصل اذانیم روز و شب

قد قامت العزا که بسوزیم شمع وار
شد سالها خزان و ندارد دگر بهار

این غصه ای که سوخت سراپای شیعه را
از ظهر روز حادثه مانده به یادگار

حی علی العزا بشتابید شیعیان
رخت عزا کنید به تن اهل آسمان

شیعه اگر زغصه بمیرد کم است کم
آزرده گشته چون لب مولا ز خیزران

قد قامت العزا شد و وقت عزا شده
هر جا خیام غصه و ماتم به پا شده

آتش زدند خیمه ی آل رسول(ص) را
ای وای من ببین چه به آل عبا(ع) شده

حی علی العزا که سر از تن جدا حسین(ع)
افتاده است زیر سم اسبها حسین(ع)

بر سر زنید و ناله ی ماتم دهید سر
چون سر بریده گشته ولی از قفا حسین(ع)

قد قامت العزا سر نی شد امام دین
زین غم تمام اهل جهانند دلغمین

از روی نیزه نغمه قران شنیدنی است
وقتی که هست قاری قران امام دین 
 





  • ۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۰۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آقا سلام، ماه محرم رسید باز
فصل عزا و گریه و ماتم رسید باز

در طول سال در غمتان نوحه خوانده ایم
ماه عزا و غصه ی اعظم رسید باز

آقا سلام، در غم تو نوحه خوان شدیم
از غصه مثل دختر تو قد کمان شدیم

گفتند خورده بر لب تو چوب خیزران
ما در غمت ز دیده ی خود، خون چکان شدیم

آقا سلام، ماه عزاداریت رسید
ماه عزا و درد و گرفتاریت رسید

هل من معین بگو که تو را یاریت کنند
فصل عزا و وقت هواداریت رسید

آقا سلام، مقدمتان روی چشم ما
اینجاست غاضریه همان خاک کربلا

اینجاست کربلا و شود کربلای خون
وقتی که سر ز پیکر تو می شود جدا

آقا سلام، لب بگشا آیه ای بخوان
وقت نماز از سر نی سر بده اذان

سر داده ای که سربلند بر آیی ز آزمون
هر گز نداده هیچکسی چون تو امتحان

آقا سلام، خوب ببین ازدحام را
از ما سلام از تو علیک السلام را

ما عامیانه در غم تو گریه می کنیم
سخت است سخت غصه ی بی التیام را

آقا سلام، ماه عزا ماه ماتم است
ماه به خون نشستن و ماه محرم است

از داغ سخت و غصه ی جانسوزت ای امام
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

آقا سلام، مادر تو داغدار توست
چون شام تار، روز تو و روزگار توست

خون تو ریخت در ره حفظ و بقای دین
ای اصل دین، که جان جهانی نثار توست

آقا سلام، رخت عزا بر تنم ببین
بنگر که که در عزای تو هستیم غم نشین

می خورد چون که سنگ جفا بر جبین تو
از روی نیزه خون تو می ریخت بر زمین

آقا سلام، نوحه سرایت شدیم ما
پا تا به سر شریک عزایت شدیم ما

چون در غمت ز دیده ی خود خون گریستیم
ممنون لطف و مهر و عطایت شدیم ما


  • ۱۹ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۵۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دست پیغمبر(ص) به دست اهل بیت خویش بود
قلب نجران مسیحی هم پر از تشویش بود

حق و باطل رو به روی یکدگر صف بسته بود
لعنت حق باد بر هر کس که او بد کیش بود
---
یک طرف اهل کسا بودند ثم نبتهل
یک طرف قوم دغا بودند ثم نبتهل

قوم باطل پای تا سر غرق رعب و وحشتند
مومنان غرق رضا بودند ثم نبتهل 
---
حق تجلی کرده در آل عبا(ع)
هست در این آینه پیدا خدا

هر که با این قوم در افتاده است
او ور افتاده است بی چون و چرا
---
یک طرف حق یک طرف هم باطل است
یک طرف آگاه یک سو جاهل است

شیعیان ما را چه غم از موج طوفان بلا
یاور مردان حق وقتی خدای عادل است
---
قوم شیطان یک طرف جمعند ثم نبتهل
اهل ایمان یک طرف جمعند ثم نبتهل

مومنان از این شکست لشکر کفر و عناد
شاد و خندان  یک طرف جمعند ثم نبتهل 

  • ۱۳ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۱۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

صبح شد صبح وقت بیداریست
باز هم از لبم علی(ع) جاریست

اسبق السابقین علی(ع) است علی(ع)
حافظ ملک دین علی(ع) است علی(ع)

او مقرب ترین به سوی خداست
معنی وحی و شوهر زهراست

مظهر اسم اعظم است علی (ع)
همه قطره و چون یم است علی(ع)

اوست اعلم به شرع و دین و کتاب
بوتراب و شفیع  روز حساب

می شناسد علی(ع) به لطف خدا
همه ی راههای ارض و سماء

در عمل حیدر(ع) است اعلی الناس
هست شاگرد مکتبش عباس (ع)

به قناعت علی(ع) است چون معنا
 به دو نان راضی است از دنیا

چون علی(ع) پیشوای خلق و ولی است
بازگشت همه به سوی علی(ع) است

اوست میزان سنجش اعمال
اوست سرتا به پا کمال و جمال

او گل است و صفای هر گلزار
قاسم جنت و قسیم النار

او امام است و پیشوای بشر
جانشین و وصی یغمبر(ص)

شد ز مین از وجود حیدر(ع) امن
راه دین از وجود حیدر(ع) امن

به خدا حیدر(ع) است امیر کلام
زنده شد از کلام او اسلام

او امین خدای سبحان است
به رسول خدا، علی(ع) جان است

به رسول خدا(ص) برادر اوست
معنی آیه های کوثر اوست

اولین مومن و مسلمان است
حافظ و عامل به قران است

اولین سامع کلام خداست
به علی(ع) دم به دم سلام خداست

مورد رحمتند یارانش
همه حیران لطف و احسانش

همه عالم به او چو مدیونند
دشمنانش تمام ملعونند

مثل خورشید او فروزان است
روشنی بخش راه ایمان است

تابع امر احمد(ص) است علی(ع)
پای تا سر محمد(ص) است علی(ع)

بحر قمقام زاخر است علی(ع) 
اولین است و آخر است علی(ع)

غاصب حق او لئیمانند
کافر و دشمنان قرانند


  • ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۴۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی