اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۹۷ مطلب با موضوع «سایر موضوعات» ثبت شده است

پیغام خدا برای انسان هستم

روشنگر راه هر مسلمان هستم

گر در طلب چشمه ی ایمان هستید ؟
من چشمه ی پاک دین و ایمان هستم

سر چشمه ی نور و عشق و امیدم من
خورشید هُدا، ماه درخشان هستم

سرسبزی باغ عشق مدیون من است
من فصل بهار هر گلستان هستم

من چشمه ی فیاضم و پایانم نیست
من باعث فیض حی سبحان هستم

شادابی و خرمی ره آورد من است
بر گلشن دین بارش باران هستم

من حیدر(ع) ثانیم که در روز حساب
مانند علی(ع) دلیل و میزان هستم

بر درد بشر اگر شفا می خواهید
بر درد شما دوا و درمان هستم

خوانده است نبی(ص) مرا یکی از ثقلین
بر اهل زمین شمع فروزان هستم

من جز سخن حق به لبم نیست سخن
حق گویم و حق جویم و فرقان هستم

شیوا و رساست آنچه می گویم من
حیدر(ع) صفتم، بسی سخندان هستم

در روز حساب میزبان خواهم بود
امروز اگر که بر تو مهمان هستم

من ترجمه ی ساده ی آل اللهم(ع)
پیغام خدا، کتاب قران هستم

  • ۲۱ اسفند ۰۲ ، ۱۴:۱۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

امشب همه جا محفل شادی است که بر پاست

امشب شب  یلداست
خوش باش بساط طرب و عیش مهیاست
امشب شب یلداست

یاران بشتابید شب عیش و سرور است
هنگامه ی شور است

لبخند بزن خنده و شادی تو زیباست
امشب شب یلداست

برخیز شب غصه و اندوه سر آمد
وقت سحر آمد

شادی پس از این ساکن دل هاست
امشب شب یلداست

شادند در این جشن همه ملت ایران
این کشور شیران

خنده روی لبهای همه مردم دنیاست
امشب شب یلداست

در را به روی غصه و اندوه ببندید
تا صبح بخندید

خیزید و برقصید، نه هنگام تماشاست
امشب شب یلداست

امشب شب سیب و شب کیوی و انار است
غم ها به کنار است 

خنده روی لب های زن و مرد شکوفاست
امشب شب یلداست

ما خربزه داریم و عرب رگّی و بطّیخ
جوجه شده بر سیخ

آغاز زمستان و شب اول سرماست
امشب شب یلداست

امشب شب دور همی و خوشگذرانی است
جشنی همگانی است

شادی و نشاط و طرب و عیش هویداست
امشب شب یلداست

ای ملت ایران بخندید و بخندید و بخندید 
با غصه بجنگید

از خنده ی ما غصه و غم در دل اعداست 
امشب شب یلداست

شادی و نشاطند دو آموزه ی دینی
پس از چه غمینی

خیزید و برقصید و بخندیدکه فتواست
امشب شب یلداست

  • ۲۸ آذر ۰۲ ، ۰۷:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

به روز رسانی شد

 دریافت

  • ۲۵ آبان ۰۲ ، ۰۷:۵۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

امیر کشور جان سید الکریم آمد

صفای هر دو جهان سید الکریم آمد

اذان ترانه ی عشق علی و آل علی است
برای نشر اذان سیدالکریم آمد

بهار می شود از یمن مقدمش همه سال
گذشت فصل خزان سید الکریم آمد

به یمن مقدم او شد جهان چراغانی
خوشند پیر و جوان سید الکریم آمد

شده است خانه ی دل ها پر از نشاط و‌سرور
قد غم است کمان سید الکریم آمد

تویی که مادح آل محمدی شب و روز
به شور و شوق بخوان سید الکریم آمد

کریم ابن کریم است مقدمش روی چشم
قرار روح و روان سید الکریم آمد

  • ۲۶ مهر ۰۲ ، ۱۸:۴۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

گفت: عید حضرت زهراست گفتم: شاد باش

شادی ما حال ظالم را مکدّر می کند
*
گفت: رفع القلم یعنی چه؟ گفتم: توبه است
از همه اعمال بد باید که استغفار کرد
*
گفت: در این عید می بخشد خدا جرم و گناه
گفتمش تا می توانی پس تو استغفار کن
*
گفت: در عید برائت لعن دشمن جایز است؟
گفتمش لعن عدوی حضرت زهرا(س) سزاست
*
گفت: در این عید جمعی بد دهانی می کنند
گفتمش این کار مؤمن نیست، یک کار خطاست
*
گقتمش گر بد دهانی، نیستی با فاطمه(س)
هر که با زهراست می پرهیزد از گفتار زشت
*
ظالمان را لعن کن در اوج اخلاص و ادب
بد دهانی نیست هرگز شیوه ای زهرا(س) پسند
*
گفت: حبّ اهل بیت(ع) اولیٰ است یا بغض عدو
گفتمش مرغ سعادت را خدا داده دو بال 
*
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا «نساء 148»
خدا بلند کردن صدا را به بدگویى دوست ندارد، مگر از آن کس که به او ستمى شده باشد، و خدا شنوا و داناست. 

آن که می گوید مکن تو ظالمین را سبّ و لعن 
در حقیقت دشمنی با نصّ قرآن می کند

  • ۰۲ مهر ۰۲ ، ۰۸:۱۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شاعر: علی اسماعیلی وردنجانی

ذاکر:علی اسماعیلی وردنجانی

مدت برنامه: ۱۰ دقیقه

حجم فایل:حدود ۷ مگابایت

 دریافت

 

 

  • ۰۳ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۴۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مرو تو شتابان ز پیش پدر (عزیز دلم)۲

ز داغ تو خون می چکد ز جگر (عزیز دلم)۲

اگر بروی مادر از غم تو دل غمین بشود
ز داغ تو عمه ی تو ماتم نشین بشود
رقیه(س) در حسرت دیدارت حزین بشود
ز داغت شوم من خمیده کمر (عزیز دلم)۲

چگونه برم من سوی خیمه نعش اصغر(ع) را
چگونه دهم دست مادرش این گونه پیکر را
چگونه دهم شرح واقعه و روز محشر را
مرو اینقدر زود سوی سفر (عزیز دلم)۲

بریزم به سر در عزای تو خاک ای عزیز دلم
فدای تو و حنجر شده چاک ای عزیز دلم
ز داغ تو غصه دار افلاک ای عزیز دلم
به خیمه چگونه رسانم خبر (عزیز دلم)۲

بمان پیش من ای عزیز دلم اندکی دیگر
که من هم شوم همسفر با تو ای گل پر پر
اگر بروی می شوم تنها بین این لشکر
بمان تو کنارم در این سنگر (عزیزم دلم)۲

گل سرخی که ز تیر سه شعبه شده پر پر
بیا تا ببویم تو را ای گل این دم آخر
ز داغ تو، خون جگر گشته زینب(س) مضطر
کشد از دل آه ویران گر (عزیز دلم)۲

گل بابا تو ز سنگ ستم گشته ای پر پر
اگر بروی می زند غم تو بر دلم اخگر
برم شکوه در مصیبت تو نزد پیغمبر(ص) 
بنوش آب از چشمه ی کوثر (عزیز دلم)۲

اگر بروی بعد تو‌ دیگر می شوم تنها
بمانم تنها میان این لشکر اعدا
رَود بر بالای نیزه سرت کودک بابا
عزادار تو شود مادر (عزیز دلم)۲

طلب کردم من برای تو از دشمن دین آب
ولی با تیر سه شعبه شدی ناگهان سیراب
از آن تیری که به سوی گلوی تو شد پرتاب
ز خون دل گشته چشمم تر (عزیز دلم) ۲

بمان در پیشم مرو ز بَرَم زندگانی من
تو می روی و می رسد وقت جان فشانی من
مرو از پیشم تو ای یار آسمانی من 
شدم من بی یار و بی یاور (عزیز دلم)۲

شدی سیراب ای عزیز دلم چشم من روشن
نپوشیدم لا اقل به تنت کهنه پیراهن
سرت بر بالای نیزه شود همسفر با من
بخواب ای زیبا گل پر پر (عزیز دلم)۲

تو‌ در کودکی یک مجاهد و سرباز ممتازی
برای رقیه(س) سرت روی نی گشته هم بازی
تو در اوج آسمان ها در حال پروازی
خدا حافظ ای نسیم سحر (عزیز دلم)۲

  • ۰۱ مرداد ۰۲ ، ۱۷:۲۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

تا که در کوفه حسین ابن علی(ع) مهمان شد 

قیمت آب به یک باره گران چون جان شد

طلبید آب برای لب عطشان علی(ع)
حنجر اصغرش امّا هدف پیکان شد

گلوی نازک اصغر(ع) هدف تیر که شد
وای من حنجر او پاره و خون ریزان شد

خونش از حنجره و جان ز تنش شد بیرون
ز روی دست پدر هم، سرش آویزان شد

چون حسین(ع) خون علی(ع) را به هوا می پاشید
آسمان دست عزا زد به سر و ویران شد

بر زمین ریخت چو خون علی(ع) شش ماهه
جاری از دیده ز غم، خون دل یاران شد

ماند نعش علی اصغر(ع) به روی دست حسین(ع)
به چه رو خیمه رَوَد، وای که سرگردان شد

 ز غمش گشت عزاخانه همه عرش خدا
چشم عالم ز غم و غصه ی او نالان شد

آفرینش همه پوشید به تن رخت سیاه
همه جا محفل اندوه و غم و احزان شد

رخت بست از همه ی عالم هستی عشرت 
جامه ی غصّه لباس تن هر انسان شد

نه فقط از غم او اشک بشر شد جاری
هفت گردون ز غمش تا به ابد گریان شد

انبیاء(ع) سینه زنان، نوح نبی(ع) نوحه سرا
پُر ز اندوه و عزا در غم او رضوان شد

از غمش شعله کشان قلب همه اهل سماء
‌پایه ی عرش خدا نیز ز غم لرزان شد

دل هر شیعه به یاد غم اصغر(ع) خون شد
نه فقط شیعه که خونین دل هر انسان شد 

سر اصغر(ع) که روی نیزه روان شد سوی شام
در پی اش کار رقیه(س) تعب و افغان شد

بر سر نیزه ز غصه سر خونین حسین(ع)
با غم و درد عجین، ورد لبش قرآن شد

قصه وقتی که به «سر» شد به لب آمد جان ها
غصه آغاز شد و قصه ی ما پایان شد

  • ۰۱ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۵۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

تمامی مطالب منتشر شده در وبلاگ اشک شفق شامل

بیش از ۱۲۳۰ شعر مناسبتی، مذهبی، آیینی، نوحه و.... در قالب های مختلف شعری از جمله غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، شعر نو و... با عنوان دیوان عشق، بدون نیاز به اینترنت در یک فایل کم حجم فقط ۲ مگابایتی قابل نصب روی سیستم های اندروید

نام کتاب: دیوان عشق
موضوع: اشعار مناسبتی، مذهبی، آیینی
سراینده:علی اسماعیلی وردنجانی
قالب اشعار:غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، شعر نو
تعداد صفحات: ۱۲۳۱
نوع فایل:اندروید
حجم فایل:۲مگابایت

 دریافت

  • ۰۹ خرداد ۰۲ ، ۰۷:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شهر شیراز است و ایران است و یک شاه چراغ

یک جهان جان است و جانان است و یک شاه چراغ

حُسن یوسف می بَرد دل از زنان مصر اگر
دلربای اهل ایمان است و یک شاه چراغ

عرشیان گِرد حریمش روز و شب پر می زنند
قدسیان و عرش رحمان است و یک شاه چراغ

نور باران از وجود اوست این ایران ما 
ماه و خورشید فروزان است و یک شاه چراغ 

دردمندان را به لطف حق شفا می بخشد او
چون طبیب دردمندان است و یک شاه چراغ

فکر و ذِکرش شرح آیات کتاب وحی بود
عامل آیات قران است و یک شاه چراغ
.
در میان جمله انسان هاست او شاه چراغ
یک جهان و هر چه انسان است و یک شاه چراغ

فضل و احسان از صفات نیکِ مردان خداست
معدن اکرام و احسان است و یک شاه چراغ

در طریق نیکبختی او چراغ راه ماست
راه میلیون ها مسلمان است و یک شاه چراغ

کم نباشد در جهان افراد خوب و نیک نام
نیکی و خیر فراوان است و یک شاه چراغ

شرح خوبی های او افزون شود از صد کتاب
کار من تالیف دیوان است و یک شاه چراغ

  • ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۰۶:۵۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی