اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
پنجشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۳۵ ب.ظ

نفهمیدم

مومن نبودم طعم ایمان را نفهمیدم
کوشیدم و معنای قران را نفهمیدم

در پای منبرها نشستم بارها اما
یک جمله از حرف سخنران را نفهمیدم

تسلیم محض امر شیطان بوده ام یک عمر
من نقشه ها و مکر شیطان را نفهمیدم

در زیر باران گر چه خیس خیس بودم من
هر گز من اما حس باران را نفهمیدم

می داد هدیه شمس نورش را به من هر روز
من حس و حال شمس تابان را نفهمیدم

چون بره ای گم گشته و سرگشته در صحرا
حال و هوا و ترس چوپان را نفهمیدم

سر سبز شد باغ قشنگ زندگی اما
عطر خوش فصل بهاران را نفهمیدم

برگ درختان زرد شد،‌از شاخه ها افتاد
معنای فصل برگ ریزان را نفهمیدم

سرگرم بودم در خیال خویشتن از بس
سرمای سوزان زمستان را نفهمیدم

چون غرق نعمت بوده ام در طول عمر خود
لطف خدای حی سبحان را نفهمیدم

آیات قرانی همه در شان آل الله(ع)است
اما چرا من  قدر ایشان را نفهمیدم 
  • ۹۶/۰۶/۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.