اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۹ مطلب با موضوع «حضرت امام حسن عسکری ع» ثبت شده است

کبوتر دل ما باز هم هوایی شد
ز بیخودی بخود آمد سپس خدایی شد

رسید مژده که میلاد عسکری (ع) آمد
به شوق دیدن دلدار سامرایی شد
---
هزار شکر که مثل تو رهبری دارم
میان لشکر دین چون تو افسری دارم

اگر که آرزوی جنت است در سر من
هوای خوردن انگور عسکری دارم
---
شیعه از روز ازل مولا و رهبر داشته
بر سر خود آسمانی پر ز اختر داشته

چهارده خورشید تابان رهنمای راه اوست
از ازل شافع برای روز محشر داشته
---
شیعیان تبریک میلاد امام عسکری است
هست دین انگشتر و او گوهر انگشتری است

اوست خورشیدی که عالم از وجودش روشن است
معنی نور علی نور است و تاج هر سری است
---
ملک هستی از قدوم او چراغانی شده
ورد لبهای ملک آیات قرانی شده

اهل عالم دست افشانند و پا کوبان همه
دل پر از شادی و چشم از شوق بارانی شده
---
دوباره شمس درخشان دیگری آمد
به باغ دین گل خندان دیگری آمد

برای آنکه شناسیم حق و باطل را
هزار شکر که فرقان دیگری آمد
---
کیست این آقای نورانی؟ ابوالمهدی(عج) است این
چیست این آیات قرانی؟ ابوالمهدی(عج) است این

این که از نور جمالش روز روشن شد جهان
مظهر انوار رحمانی ابوالمهدی(عج) است این

  • ۲۲ آذر ۹۷ ، ۰۹:۲۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


همچو ابر بهار می گریم در عزای شهید سامرا
روز و شب زار زار می گریم از برای شهید سامرا

دست غم می زنم به سر زغمش تا که جانم ز تن برون آید
جان چه باشد که عالم هستی به فدای شهید سامرا

همه دارایی دوعالم را داده بر من خدای بی همتا
چون که افتاده بر سرم سایه از لوای شهید سامرا

همه ی درد های عالم را می خرم من به جان خود ز غمش
تا که درمان کنم همه را با دوای شهید سامرا

هر که آمد به زیر پرچم او  ارجمند و گران بها بشود
عزت شیعیان ز اعجاز کیمیای شهید سامرا

شکر یارب که شیعه ی اویم  در تلاشم  که راه او پویم
شکر یارب که بوده ام همه عمر مبتلای شهید سامرا

مثل اجداد طاهرینش او معدن فضل و جود و احسان است
ای خوشا آن که فیض بگرفته از سخای شهید سامرا

می کشم گرچه انتظار فرج در همه عمر خود یقین دارم
می رسد عاقبت زمان فرج با دعای شهید سامرا

همه ی سعی و کوششم این است که شود او ز دست من راضی
که رضای خدای بی همتاست در رضای شهید سامرا

حضرت جبرئیل می خواند روضه از داغ عسکری امشب
عرشیان جمله تسلیت گویند به خدای شهید سامرا

کرده واجب محبت او را حضرت حق به مردم دنیا  
من نفس می کشم خدا را شکر با ولای شهید سامرا

چشمه چشمه ز چشم می ریزم خون دل را ز داغ حضرت او
همچو ابر بهار می گریم در عزای شهید سامرا

  • ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۳:۴۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

خدا را شکر دین همچون محمد(ص) رهبری دارد
خدا را شکر قران محمد(ص) کوثری دارد

وصی و جانشین مصطفی(ص) شد حیدر کرار(ع)
خدا را شکر شیعه تاج فخر و حیدری دارد

به دل حب علی(ع) و آل حیدر(ع) دارم از اول
خدا را شکر شیعه مثل حیدر(ع) دلبری دارد

امام عسکری(ع) آمد که عالم را کند گلشن
خدا را شاکرم شیعه امام عسکری(ع) دارد

همه عالم اگر چه در پی نابودی دینند
هنوز از لطف حق، دین محمد(ص) مشتری دارد

اگر موج حوادث در مسیر کشتی دین است
چه غم وقتی که کشتی ناخدا و لنگری دارد

به می ما را چه حاجت، مست جام باده ی عشقیم
خوشا آنکس که از پیمانه ی دین ساغری دارد

علی(ع) یعنی کتاب و معنی قران علی(ع) باشد
بنازم شیعه را، به به، چه زیبا باوری دارد

من از آل علی(ع) دم می زنم تا جان به تن دارم
که باید توشه بردارد هر آنکس محشری دارد

ندارم در دلم تشویش و خوف از روز رستاخیز
چه غم آن را که در صحرای محشر یاوری دارد

خدا یک لحظه هم از بندگان خویش غافل نیست
خطا ممنوع، دنیا دادگاه و داوری دارد

  • ۰۲ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


غم ندارم  ز ظلمت شب تار، ماه و خورشید و اختری دارم
در نمازم به شکر این نعمت، ذکر الله و اکبری دارم

من که سرمست روی دلدارم، درد او را به جان خریدارم
مست جام ولای مولایم، من که انگور عسکری دارم

تاجر شهر می پرستانم ، شهره بین تمام مستانم
می خرم عشق و می فروشم جان،من که درعرش مشتری دارم

راه من رو به  سوی خوشبختی است، کوی دلدار، کوی خوشبختی است
نروم یک قدم به گمراهی، چون که مولا و رهبری دارم

روز میلاد عسکری(ع) آمد، بار دیگر پیمبری آمد
مست مستم به یمن میلادش، باده نوشم، چه ساغری دارم

روز تسبیح و حمد یزدان است، به لبم آیه های قران است
شکر یارب که من مسلمانم، حمد و توحید و کوثری دارم

ذره ام ، هیچ هیچ هستم من، دل به گیسوی یار بستم من
هیچم و عالمی از آن من است، دلبر ذره پروری دارم

چهارده نور جملگی واحد، همه بر خلقت بشر شاهد
حجت الله کردگار ودود، پیشوایان اطهری دارم

به یقین رستگار خواهم شد، شهره روزگار خواهم شد
به خدا و رسول و آل الله، چون که ایمان و باوری دارم

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


دیده بینا شد امام عسکری (ع) آمد خوش آمد
مژده مژده با ردای حیدری آمد خوش آمد

این ابالمهدی (عج) است منت بر سر عالم نهاده
بار دیگر وارث  پیغمبری آمد خوش آمد

از قدوم او جهان یک بار دیگر شد مصفا
بار دیگر ملک دین را گوهری آمد خوش آمد

معنی و مفهوم آیات گهر بار الهی است
وحی را شمس و ضحی و کوثری آمد خوش آمد

آمد آن قامت قیامت آمد آن زیباتر از ماه
قامت او کرده بر پا محشری آمد خوش آمد

بار دیگر باز شد ای مومنین درهای رحمت
مژده مژده، رهنما و رهبری آمد خوش آمد

کشتی ایمان به مقصد می رسد با یاری حق
کشتی اسلامیان را لنگری آمد خوش آمد

گر که می جویید ای اهل جهان یاری وفادار
عاقلان، زیبا پسندان، دلبری آمد خوش آمد

شیعه ام هرگز ننوشم جز می ناب ولایت
مست مستم شیعیان را ساغری آمد خوش آمد

جشن میلاد است شادی هایتان افزون تر از پیش
تهنیت، مولا امام عسکری(ع) آمد خوش آمد

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۱۶ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خوش آمدی و جهان را پر از صفا کردی
و  دست های بشر را پر از دعا کردی

به روی غنچه لبها ترانه ها روئید
تو آسمان و زمین را پر از نوا کردی

تو آمدی و جهان رنگ و بوی تازه گرفت
تو آمدی و جهانی دگر بنا کردی

به درد های فراون چو مبتلا بودیم
تو درد و رنج و غم و غصه را دوا کردی

تو بین خوبترین ها چو بهترین بودی
به خویش اهل زمین را چه مبتلا کردی

امام عسکری(ع) و پیشوای اهل زمین
مس وجود بشر را تو کیمیا کردی

تو آمدی و به عشق تو عشق احیا شد
تو آمدی و به ما عاشقی عطا کردی

بدون تو همه اهل جهان فنا بودند
به جسم آدمیان، جامه ی بقا کردی

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۱۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


یا ابا المهدی(ع) بهار ما خزان شد در غمت
رخت غم بر قامت پیر و جوان شد در غمت

یا ابا المهدی(ع) تویی مفهوم اذکار اذان
رفتی و غصه عجین با هر اذان شد در غمت

شیعه یک بار دگر درد یتیمی را چشید
خار غم در دیدگان شیعیان شد در غمت

گر چه زهرا(س) در جوانی قامتش خم گشته بود
بار دیگر قامتش همچون کمان شد در غمت

چشم ها شد چشمه ی خون، سینه ها لبریز غم
ناله از دل، ورد لبها الامان شد در غمت

حضرت صاحب زمان (ع) با چشم های اشک بار
دست غم بر سر زد و زانو کشان شد در غمت

عرشیان رخت سیاه غم به تن پوشیده اند
حضرت جبریل آنجا نوحه خوان شد در غمت

چون ولی نعمت به اهل آسمانی و زمین
رخت غم بر قامت هفت آسمان شد در غمت

از زمین جوشد عزا از آسمان بارد فغان
غصه و اندوه و ماتم جاودان شد در غمت

  • ۱۷ آذر ۹۵ ، ۰۹:۴۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


مارا بیافرید که ما کوثری شویم
تسلیم امر حق شده و حیدری شویم

یک عمر ورد صبح و شب ما علی(ع) شدن
مشمول  لطف و مرحمت داوری شویم

دل را جلا دهیم به انوار ایزدی
از خویشتن برون شده و دیگری شویم

در جستجوی عشق به دریای عاشقی
 گوهرشناس گشته، همه گوهری شویم

تاج ولای آل علی(ع) را به سر نهیم
با ذکر یا علی (ع) همگی خیبری شویم

سر ها به کف گرفته خریدارشان شده
بازار عاشقی است همه مشتری شویم

بالای قصر دل بنویسیم یا حسن(ع)
یعنی که شیعه ی حسن عسکری(ع) شویم

  • ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی


ای به هادی(ع) پسر و ای که به زهرا(س) ثمری
بحر فضلی و به دریای ولایت گهری

تویی آن بدر تمامی که شبم روشن از اوست
و تو آن شمس درخشنده که شب را سحری

چون خداوند هنرمند هنرمندان است
تو به دستان توانای الهی هنری

حیدری(ع) مذهبم و شاه دو عالم هستم
تا که مانند تویی گشته مرا تاج سری

دل من بیت ولایت شده و خانه ی توست
خانه ی دل شده روشن که تو قرص قمری

پدرت هادی(ع) و فرزند تو مهدی(س) باشد
ای گل باغ ولا، تاج سر هر بشری  

چشم ما بسته به دستان تو باشد آقا
قدمی رنجه بفرما و به چشمم گذری

شیعه عسکری ام،هر دو جهان مال من است
تو همه دار و ندارم ، تو همه سیم و زری

با تو از تلخی ایام خبر نیست که نیست
به خداوند قسم هم عسلی هم شکری

کی توان وصف تو گفتن به زبان الکن
ای غزلتر ز غزل وصف تو شد مختصری

  • ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی