سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۱ ق.ظ
آتش عشق
ما را پس از این دیگر،دیوانه شدن هرگز
دور از می و از جام و پیمانه شدن هرگز
عمریست که می نوشم از جام لب دلدار
من با لب پیمانه بیگانه شدن هرگز
چون آتش عشق یار سوزانده پر و بالم
دیگر پس از این غیر از پروانه شدن هرگز
هر روز هزاران بار میمیرم از عشق یار
چون زنده ی عشقم من، افسانه شدن هرگز
آباد شدم زیرا ویرانه نشین بودم
ویرانه نشینان را ویرانه شدن هرگز
من با مژه ی دلدار، گر کشته شوم صدبار
گر زنده شوم دور از میخانه شدن هرگز
مستم من و هستم من، هستم من و مستم من
چون مستم و هستم من، فرزانه شدن هرگز
بتخانه ی میخانه شد کعبه ی حاجاتم
طوف حرمی غیر از این خانه شدن هرگز
- ۹۸/۰۷/۰۲