اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ق.ظ

زائر کربلا

از شام بلا به کربلا آمده است
همراه سری ز تن جدا آمده است

بر گونه ی او دو چشمه ی خون جاریست
بانو سر قبر شهدا آمده است
---
آمد به کنار قبر خود با اصحاب
انداخت خودش را روی قبر ارباب

چون با لب تشنه گشته ارباب شهید
می ریخت به روی قبراز چشمش آب
---
آن قافله انگار که کمتر شده بود
انگار اسیر ظلم کافر شده بود

در شام بلا دخترکی جا مانده است
از فرقت او چشم همه تر شده بود
---
ای کشته ی اشک خواهرت آمده است
آن خواهر زار و مضطرت آمده است

تو چشم به راه دخترت هم بودی
افسوس بدون دخترت آمده است
---
زائر کرب و بلا بوی محرم می دهد
بوی رنج و محنت و اندوه و ماتم می دهد

گر هزاران درد داری، کربلا درمان توست
چون حسین ابن علی(ع) بر درد مرهم می دهد
---

ای کشته ی اشک، شیعیان را دریاب
مستان خدا و مومنان را دریاب

با مهر تو جان و تن صفا می گیرد
هر عاشق بی نام و نشان را دریاب


  • ۹۷/۰۸/۰۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.