دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ق.ظ
زائر کربلا
از شام بلا به کربلا آمده است
همراه سری ز تن جدا آمده است
بر گونه ی او دو چشمه ی خون جاریست
بانو سر قبر شهدا آمده است
---
آمد به کنار قبر خود با اصحاب
انداخت خودش را روی قبر ارباب
چون با لب تشنه گشته ارباب شهید
می ریخت به روی قبراز چشمش آب
---
آن قافله انگار که کمتر شده بود
انگار اسیر ظلم کافر شده بود
در شام بلا دخترکی جا مانده است
از فرقت او چشم همه تر شده بود
---
ای کشته ی اشک خواهرت آمده است
آن خواهر زار و مضطرت آمده است
تو چشم به راه دخترت هم بودی
افسوس بدون دخترت آمده است
---
زائر کرب و بلا بوی محرم می دهد
بوی رنج و محنت و اندوه و ماتم می دهد
گر هزاران درد داری، کربلا درمان توست
چون حسین ابن علی(ع) بر درد مرهم می دهد
---
ای کشته ی اشک، شیعیان را دریاب
مستان خدا و مومنان را دریاب
با مهر تو جان و تن صفا می گیرد
هر عاشق بی نام و نشان را دریاب
- ۹۷/۰۸/۰۷