اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۴۵ ق.ظ

عاشقانه های من

در بند غمم زغم نجاتم بدهید
چون تشنه لبم آب حیاتم بدهید

سردیم شده، دوای دردم گرمی است
از لعل لب دوست نباتم بدهید

***
در خانه ی خود کمی دعا کم دارم
دستی که رود سوی خدا کم دارم

ای دوست بدون توست دنیا زندان
با آنکه توانگرم تو را کم دارم

***
تو پادشه عالم و من نیز غلام
هر صبح فرستمت من از دور سلام

با آنکه درون قلب من جا داری
در زندگی ام جای تو خالی است مدام

***
برگرد که ما چشم به راهت هستیم
محتاج به یک گوشه نگاهت هستیم

ره گمشدگانیم و در این ظلمت شب
در آرزوی صورت ماهت هستیم

***
هنگام سحر به وقت تعقیب نماز
دستم به سوی خدا و در راز و نیاز

از حق طلب امر فرج می کردم
با سوز صبا و شور در اوج حجاز

  • ۹۶/۱۱/۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.