اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۳۱ ق.ظ

خاطره های شام


قافیه های شعر من رنگ صفر گرفته است
ز کاروان کربلا دلم خبر گرفته است

به سوی شام غصه ها روانه کاروان غم
 و ساربان سنگ دل به نیزه سر گرفته است 

دخترکی سه ساله با موی سپید دیده اید؟
از چه دو دست خویش را او به کمر گرفته است؟

بود سر عموی او به نیزه در مقابلش
پیش دو چشم دخترک قرص قمر گرفته است

دختر قد خمیده ای که دور بوده از پدر
هوای دیدن پدر وقت سحر گرفته است

اگر چه در غم پدر ز دیده خون گریسته
ولی به روی دامنش درّ و گهر گرفته است

در عجبم که آسمان چرا نگشته واژگون
دیده شده پر از غم و سینه شرر گرفته است

از آن سفر گذشته است اگر چه سال ها ولی
چه اشکها ز چشم ما از آن سفر گرفته است

خاطره های دخترک تمام رنگ غصه داشت
قصه به سر رسیده و دیده ی تر گرفته است

  • ۹۵/۰۸/۱۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.