اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۲۶ ق.ظ

شام غصه


به سوی شام می رفتیم و شام غصه ها در پیش
اسیر بند غم بودیم و دام غصه ها در پیش

اگر چه کاروان را سوی بزم شام می بردند
لب بابا و ضرب چوب و جام غصه ها در پیش

چو می بردند ما را رو به سوی خانه های شهر
غم و  زخم زبان و سنگ بام غصه ها در پیش

اگر چه کاروان سرتا به پا لبریز غمها بود
غم و درد و مصیبت ها، سلام غصه ها در پیش

در عالم هیچکس مانند ما نادیده رنج و غم
بلا بعد از بلا، درد و دوام غصه ها در پیش

اگر چه بارها مردیم در ظهر عطش اما
برای کشتن ما اهتمام غصه ها در پیش   

چنان بار مصیبت خم نموده قامت ما را
که تسلیم غمیم و احترام غصه ها در پیش

چهل منزل صبوری،غصه و اندوه و درد و غم
سپس تا بی نهایت ازدحام غصه ها در پیش  

از اول غصه ها با ما سر ناسازگاری داشت
شد از کوچه شروع و التزام غصه ها در پیش

  • ۹۵/۰۸/۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.