اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
شنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ق.ظ

کیمیای اشک

شاعر بخوان غزل، غزلی با نوای اشک
ما را ببر به کرببلا، کربلای اشک

بگشای لب برای دعا با دلی غمین
چون مستجاب می شود آنجا دعای اشک

با درد و غم قرین شدگان را خبر بکن
 درمان کنند مشکل خود با دوای اشک

مادر به من نداده به جز شیر غصه را
یک عمر مدح غصه گفتم و خواندم ثنای اشک  

یک لحظه غم به اوج سعادت برد مرا
کوشم تمام عمر برای رضای اشک

تا اوج آسمان برسد نغمه های غم
پروردگار می شنود نغمه های اشک

یک لحظه اشک دیده، رهایم نمی کند
صد آفرین به لطف و صفا و وفای اشک

با اشک چشم خانه دل را صفا دهیم
از ما هزار حمد و سپاس از خدای اشک

از بار غصه پیر و زمین گیر گشته ایم
شد تکیه گاه پیری ما این عصای اشک

از داغ کشته گان و اسیران کربلا
شد کار ما به چشمه ای از خون شنای اشک

از بعد روز حادثه اشک است یار ما
ای وای اگر  که دیده بگیرد عزای اشک

یک یا علی(ع) بگفتم شد عاشقی شروع
یک یاحسین(ع) گفتم و شد کیمیای اشک

هر قطره اشک گوهر ناب است ای عزیز
جانها بها گرفته همه از طلای اشک

یک قطره اشک چون که جلا می دهد به دل
صیقل بده به خانه ی دل با جلای اشک

  • ۹۵/۰۷/۱۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.