اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۰ مطلب با موضوع «حضرت معصومه س» ثبت شده است

خاتون قم و بانوی آئینه و آبی
معصومه ای و اسوه تقوا و حجابی 
هستند اگر آل محمد(ص) همه چون گل 
 تو رایحه و نکهت عطری، تو گلابی 
---
ناموس بارگاه خداوند سرمدی
تو زیب و زیور و گل باغ محمدی
عید ولادت تو مبارک به شیعیان 
از عرش حق به عالم خاکی خوش آمدی 
---
بانو گدای لطف تواند اهل آسمان
ریز خور عطای تو هستند شیعیان
از یمن مقدم تو دل شیعه شاد شد
خوش آمدی به روی زمین ماه مهربان 
---
روز میلاد گل سر سبد عالم بود 
یک طرف آسیه و یک طرفش مریم بود
از زمین تا به سما شور و  صفا بود و سرور
شادمان خانه ی دل های بنی آدم بود
---
معصومه ای و بانوی اهل ولا تویی
زهرا(س) تویی و زینت عرش علی تویی
بی تو دعای ما به اجابت نمی رسید
آمین استجابت و روح دعا تویی 
  • ۱۱ تیر ۹۸ ، ۱۱:۵۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

باغ بهشت طره ی مژگان چشم توست
قمری به روی شاخه غزلخوان چشم توست

باران شوق چشم تو معنای زندگی است
زمزم همیشه تشنه ی باران چشم توست

نام تو گشته ذکر مناجات قدسیان
روح الامین که قاری قران چشم توست

روز حساب علت ویرانی جهان
یک نفحه از وزیدن طوفان چشم توست

خورشید هم عنان خود از دست داده است
مبهوت و مات و خیره، پریشان چشم توست

بانو خدای را به تماشا نشسته ای
دین ترجمان و معنی ایمان چشم توست

معنا گرفت با تو بهار ای گل وجود
فصل بهار غنچه ی بستان چشم توست

باران رحمتی که فرو ریزد از سما
از ابرهای فصل زمستان چشم توست

ماهی در آب و مرغ هوا و غزال دشت
با افتخار ریزه خور خوان چشم توست

جان ها فدای مقدمت ای اسوه ی عفاف
دل های شیعیان همه مهمان چشم توست

صحن و سرای حضرت تو شد نگین قم
یک قطعه از بهشت، خراسان چشم توست

مدیون توست هر که خدا را شناخته
هر کس موحد است، مسلمان چشم توست

معصومه ای و طاهره ای و محدثه
 مریم کنار  آسیه حیران چشم توست

از چشم زخم و طعن حسودان غمین مباش
وقتی خدای عشق نگهبان چشم توست 

  • ۱۱ تیر ۹۸ ، ۰۸:۱۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی


دوباره وقت عزا شد دوباره موسم غم شد
لباس غم به تن آسمان و لوح و قلم شد

عزای کیست؟ عزای امید حضرت موسی(ع)
عزای کیست؟ عزای عزیز حضرت زهرا(س)

عزای دختر موسی(ع) عزای خواهر قران
عزای معنی تقوا عزای گوهر ایمان

عزای وارث عز و شرافت است و کرامت
 عزای اسوه ی زهد و نجابت است و طهارت

عزای آن که پدرهم به او سلام نموده است
امام رضا(ع) به بانو صد احترام نموده است

عزای دخت پیمبر(ص) به پا شده است دوباره
لباس غم به تن انبیا شده است دوباره

عزای آن که حریمش حریم شور و شعور است
همان که مرقد پاکش حریم نور و حضور است

حریم او حرم یازده امام شهید است
برای ما حرم او حریم صبح امید است

عزای زینب ثانی عزای دخت بتول(س) است
عزای میوه ای از میوه های قلب رسول(ص) است

عزای آنکه زیارت کنند انبیا حرمش را
خریده اند ملایک به جان خویش غمش را

عزا عزاست، عزای تجلی  گل زهرا ست
عزای حضرت معصومه(س)است، ماتم عظماست

تمام اهل سماوات ز غصه سر به گریبان
تمام اهل زمین در غمش به ناله و افغان

به سر زنید عزیزان ز داغ عمه ی سادات
همان که خاک مزارش همیشه قبله ی حاجات

زنند درغم او قدسیان به سینه و بر سر
نشسته است به غم در بهشت دخت پیمبر

به شام زینبیون راهیان بزم شرابند
ولی اهالی قم  غصه دار و دیده پر آبند

عزای حضرت معصومه(س) است، موسم غم شد
دلم دوباره روان سوی قم، کنار حرم شد


  • ۲۵ آذر ۹۷ ، ۱۱:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مرغان پرشکسته ی بی آشیانه ایم
ما زائریم و رو به سوی قم روانه ایم

پروانه وار گرد ضریح کریمه ای
شوریده حال در طلب آب و دانه ایم
---
با پای دل روانه سوی قم اگر شدیم
ما زائر بهشت خدا زین سفر شدیم

طوف ضریح حضرت معصومه(س) گشته ایم
صد شکر که از زیارت او مفتخر شدیم
---
معصومه ای و مایه ی فخر بشری
خورشید رضا(ع)، تو نیز همچون قمری

ما در شب میلاد تو شادیم همه
ای تاج سر شیعه ی اثنی عشری
---
معصومه ای و کریمه ی آل الله
در شام سیاه ما تویی همچون ماه

هرکس که ترا شناخت گمراه نگشت
ای سوی بهشت راه تو تنها راه
---
ای حرمت باغ بهشت خدا
ای که تویی منبع جود و سخا

ما همه هستیم گدایان تو
لطف کن و دست بگیر از گدا
----
بانوی کریمه ای خدا یارت باد
دستان خداوند نگهدارت باد

باشد حرمت نمونه ی باغ بهشت
سرسبز همه گلشن و گلزارت باد


  • ۲۳ تیر ۹۷ ، ۱۱:۲۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

بانوی آئینه ها تفسیر ناب کوثری
از همه نسوان تو بعد از حضرت زهرا(س) سری

آمدی تا عالم هستی بگیرد بوی گل 
حضرت معصومه ای و عطر و مشک و عنبری

دختر موسی بن جعفر(ع)، تاج فخر عالمین
پای تا سر لؤ ?ؤ و مرجانْ سراسر گوهری

سروران بر درگهت دائم گدایی می کنند
مایه ی فخر جهانی، سروران را سروری

حضرت زهرای ثانی هستی و معصومه ای 
مادر گیتی به مانندت نزاده دختری

جشن میلاد تو را در عرش برپا کرده اند 
آسمان گشته چراغان از قدوم اختری

جمله اجداد تو معصومند و خود معصومه ای
هدیه داده ایزد منان رضا را خواهری

می درخشد نام تو دربین نسوان جهان
مثل خورشیدی درخشان ، مثل اختر انوری

آنقدر خوبی که توصیف تو غیر ممکن است
گر چه می گویند شرحی مختصر از کوثری

  • ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۲:۳۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دختر موسی ابن جعفر(ع) تا روان سوی جنان شد
از غمش خاک عزا بر سر، همه پیر و جوان شد

چون خبر آمد که او رخت سفر از این جهان بست
هر که بشنید این خبر از بارغصه قد کمان شد

بعد از او ایام ما رنگ سیاه شب گرفتند
فصل های سال هم همرنگ با فصل خزان شد

در زمین خون می چکد از دیده های غم گرفته
و از مصیبت اشک غم از چشم اهل آسمان شد

بسکه جانسوز است داغ دختر موسی بن جعفر (ع)
ناله های اهل عالم نیست پنهانی، عیان شد

می زند از غصه دست غم به سر اهل سماوات
تا قیامت رخت غم بر قامت اهل جهان شد

کوچه کوچه شهرها رنگ سیاه غم گرفته
ساده می گویم که غصه از کران تا بیکران شد

گریه کن دیده، بنال ای دل که جانسوز است این غم
نیست پایانش، یقین دارم که این غم جاودان شد


به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۲۰ دی ۹۵ ، ۰۹:۲۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی


به گوش می رسد اخبار غصه ای جانکاه
پر است شهر ز گفتار غصه ای جانکاه  

دو باره عالم هستی پر از غم و اندوه 
به دوش اهل جهان بار غصه ای جانکاه

ز اشک ، دامن هر مومنی پر از خون است
دو دیده خون شده و زار غصه ای جانکاه

ز غصه و غم و اندوه و گریه های مدام 
شده است دیده ی ما تار غصه ای جانکاه  

قرار جان اگر از دست آدمی برود  
به چشم ها برود خار غصه ای جانکاه

بریز خاک عزا را به سر تو ای شیعه
که گشته ایم  گرفتار غصه ای جانکاه  

بیا که اشک بریزیم  و ناله سر بدهیم
که سینه ها شده انبار غصه ای جانکاه  

درون سینه پر از آتش است و  دل پر خون  
و شیعیان همه تب دار غصه ای جانکاه

عزای دختر موسی ابن جعفر(ع) است بسوز
که عالمی است عزادار غصه ای جانکاه

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۱۹ دی ۹۵ ، ۱۰:۴۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

اولین روز ماه ذیقعده، زیر باران ترنم صبحی
گل زیبای نو رسیده سلام ، توی گلدان ترنم صبحی

تا گشودی دو چشم خود دیدی، اشک شوق دو چشم بابا را
 تو روی دست مهربان پدر، لب خندان ترنم صبحی

پادشاهان گدای در بارت، دست پروردگار هم یارت
انبیا یک به یک شده  در قم، بر تو مهمان ترنم صبحی

ذکر یارب همیشه ورد لبت، گریه ها، ناله ها نماز شبت
مثل یک مرغ روی شاخه ی گل، در گلستان ترنم صبحی

ای تو شان نزول آیه ی عشق، بر لبت روز و شب ترانه ی عشق
عشق یعنی خدا خدا گفتن، فخر ایران ترنم صبحی

قم دیار تو شهر مهر و صفاست، حرمت قطعه ی بهشت خداست
کاش بودم کبوتر حرمت،گل ریحان ترنم صبحی

مثل خورشید می درخشی تو، زینت لوح و عرش و فرشی تو
عالم از نور روی تو روشن، تو فروزان ترنم صبحی

آمدی و بهار پیدا شد، شادمانی دوباره معنا شد
گل زیبای گلشن زهرا(س)، در بهاران ترنم صبحی

اختر آسمان شیعه تویی، الگوی دختران شیعه تویی
روز میلاد تو مبارک باد، مثل قران ترنم صبحی

  • ۱۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خاتون قم سلام ، سلام اشفعی لنا
با عز و احترام تمام اشفعی لنا

عیسی دمی و دختر موسی ابن جعفری(ع)
پیغمبری و دخت امام اشفعی لنا

معصومه ای و فاطمه هستی و زینبی
در کوچه، یا کنار خیام اشفعی لنا

ای ماه مهربان قدم تو به روی چشم
مولا تویی و شیعه غلام اشفعی لنا

وقتی رضا (ع) کند به وجود تو افتخار
تا عرش هست اوج مقام اشفعی لنا

پیغام تو  ولایت و تقوا و شیعگی است
آمد به گوش شیعه پیام اشفعی لنا

راه بهشت می گذرد از حریم تو
بی لطف تو بهشت حرام، اشفعی لنا

دلهای ماست تا به ابد میزبان تو
تا صبح روز حشر  مدام اشفعی لنا

  • ۱۲ مرداد ۹۵ ، ۰۸:۲۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خاتون قم ز داغ غمت سوخت جان ما
رفتی و رفت از غمت از تن توان ما

ای بانوی کرامت و تقوا ز داغ تو
شد خانه ی عزا دل پیر و جوان ما

رفتی و رخت غم به تن ماسوا شده
رنگ عزا گرفته تمام جهان ما

ار ماذنه نوای عزا می رسد به گوش
شد روضه در عزای تو حتی اذان ما

با تو فصول سال  یکایک  بهار بود
حالا تمام سال ز داغت خزان ما

چشمان ما ز داغ تو دریای خون شده
بارانی است در غم تو آسمان ما

ما سا کنان کوی غمت تا به روز حشر
شادی گشود بال و برفت از میان ما

از حال شیعه گر که بپرسد کسی ز لطف
در شهر غم به کوچه غصه نشان ما

یک کاروان دل از پی تابوت تو روان
راهی به سوی قم شده این کاروان ما

  • ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۸:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی