اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۵ مطلب با موضوع «حضرت ابوالفضل ع» ثبت شده است

ای علی اکبر(ع) که تو محبوب قلب شیعیانی
ای علی اکبر(ع) که تو فخر زمین و آسمانی
در کویر بی پناهی بر سر ما سایبانی
«ای علی(ع) صولت که شبه خاتم پیغمبرانی
بازوی خیبر گشا داری و حیدر(ع) را نشانی»

ماه سیمای تو شد روشنگر هر شام ظلمت
   چون علی ابن ابی طالب(ع) تو هستی کوه غیرت
مرتضی(ع) خو، مصطفی(ص) سیما و سیرت
« یوسف از جان شد خریدار تو در بازار فطرت
فطرتت نازم که هم جانی و هم آرام جانی »

ظلمت شبهای عالم، ظلمت موی تو باشد
چشمه ی عشق دو عالم زیر ابروی تو باشد
حضرت جبریل(ع) محو چشم جادوی باشد
«آن ید بیضای موسی(ع) پرتو روی تو باشد
آفتاب چرخ عشقی، رشک ماه آسمانی»

هست در گردش به گردت روز و شب پرگار هستی
یوسف مصری خریدارت سر بازار هستی
ای تراشیده تو را زیبا چو گل معمار هستی
«شد گل رخسار تو آرایش گلزار هستی
در جهان آفرینش چون بهشت جاودانی»

شد به یمن مقدمت فصل خزان ما بهاران
شد به یمن مقدم تو عالم هستی گلستان
پیش ماه عارضت شرمنده شد خورشید تابان
نور چشمان حسینی و چراغ بزم ایمان
در طریق عشق بازی، رهنمای کاروانی  

 در خدا گشتی فنا تا که بدست آری بقا را 
می توان در چشمهایت دید ایمان و رضا را
قامت رعنای تو باشد ستون ارض و سما را
«ارغوانی کرده ای با خون خود دشت بلا را
در گلستان شهادت چون درخت ارغوانی»

گلشن اسلام و قران از وجود تو معطر
چهره ی زیبای تو ترسیم سیمای پیمبر(ع)
لشکر اسلام را در کربلا بودی تو یاور
ای که مردانه به میدان می خروشی همچو حیدر(ع)
«آفرین، در بیشه ی ایجاد چون شیر ژیانی»

میر سد تا آسمان هفتمین اوج مقامت
حضرت روح الامین هر صبح و شب گوید سلامت
قدسیان پیوسته قد قامت برای احترامت
جان خود را کرده ای با شوق تقدیم امامت
ای شهید راه قران،زندگی را ترجمانی  
  • ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۰۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

سر تا به پا نوحند و از نسل خلیلند
از خاندان وحی هستند و اصیلند
هریک برای حق پرستی صد دلیلند
یوسف تر از یوسف، جمیل و بی بدیلند

آل محمد(ص) جملگی از این قبیلند

  رود خروشانند فرزندان زهرا(س)
چون آب پاکند و به قران نیز معنا
ناجی تر از نوح و مسیحا تر ز عیسی
«جاری ترین رودند در رگهای دنیا

بهتر بگویم صد هزاران رود نیلند»

بر هر سر کوی علی های قبیله
بر هر لب جوی علی های قبیله
بر خال ابروی علی های قبیله
«بر هر نخ موی علی های قبیله

صدها فرشته با وضو هر شب دخیلند»

شیرین تر از قندند با آن که ملیحند
زنده ولی در راه حفظ دین ذبیحند
ما زائریم و جمله ی آنها ضریحند
«بی پرده گویم کمترین هاشان مسیحند

در معرفت استاد درس جبرئیلند»

یک خانواده شیعیان را رهنما شد
یک خانواده درد عالم را دوا شد
در این میان یک تن شبیه مصطفی(ص) شد
او هم علیِ(ع) خانه ی ارباب ما شد
در باغ رضوان چشمه ای چون سلسبیلند

آنان سراپا معدن فضل و امیدند
آنها همه معنای قران مجیدند
در آزمون های الهی روسپیدند
جان در ره حق داده و جنت خریدند
آنان می ناب و شراب زنجبلیند

«امشب زمین را عرش اعلی کرد اکبر(ع)»
تا صبح بابا را تماشا کرد اکبر(ع)
گمگشته ی خود را که پیدا کرد اکبر(ع)
خود را مطیع امر مولا کرد اکبر(ع)
این لحظه های ناب، زیبا و جلیلند

«لبخند او در سینه ها قند آب کرده»
با خنده هایش شیعه را شاداب کرده
شور و شعف را هدیه بر ارباب کرده
شوق تماشایش مرا بی تاب کرده
دل می برند آنان که جذاب و جمیلند

  • ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۱۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آسمان با چشم دل امشب تماشا کن زمین را
 سجده ی شکر علی(ع) آن قبله ی اهل یقین را
چشم بگشا و تماشا کن یل ام البنین(س) را
آسمان امشب ببین ماه امیرالمومنین(ع) را

حضرت عباس(ع) را بنگر به بالای دو عالم
او ز او ج آسمان کرده تماشای دو عالم
راه و رسم او شده اکنون معمای دو عالم
اوست ابراهیم و موسی یا مسیحای دو عالم

ماه و خورشیدند هر دو ذره ای از نور رویش
هر که او را دید شد مست از می ناب سبویش
آب دریاهای عالم قطره ای از آبرویش
مرغ جان دائم به پرواز است در بالای کویش

چشم تا بگشود دل را کرد تقدیم حسین(ع) او
می کند در عمر خود تکریم و تعظیم حسین(ع) او
هستی و بود و نبودش هست تسلیم حسین(ع) او
سر به فرمان و مطیع محض تصمیم حسین(ع) او

دستهایش تا قیامت تکیه گاه آسمان هاست
نامش اما باعث نیروی دست پهلوان هاست
یاد او آرامش قلب تمام ناتوان هاست
مومنان را ذکر تسبیح و امان بی امان هاست

دست بوس اوست لبهای امیر عشق حیدر(ع)
زاده ی ام البنین(س)، اما به او زهراست مادر
دست ها و چشمهای اوست تقدیم برادر
در همه عالم نباشد هیچ از او با وفاتر

آسمان شور قیامت را ببین در چشمهایش
 اهل عالم درس آموزید از مهر و وفایش
دستگیر ناتوانان دست از پیکر جدایش
برده دل از شیعیان او، اهل ایمان مبتلایش

صبح میلادش تماشا کرده او ظهر عطش را
دیده با چشمان خود او کودک در حال غش را
دیده او در خون شناور سرو ناز قامتش را
کرده وقف عاشقی شور و وفای بی حدش را

چشمهایش چشمه ی خورشید و شادی آفرین است
شیر میدان نبرد است او، یل ام البنین(س) است
او ابوالفضل است و محبوب امیرالمومنین(ع) است
زینت هفت آسمان و باعث فخر زمین است

از لب هر شیعه بشنو نغمه های ربنا را
بوی عطر یاس پر کرده فضای شهر ها را
آسمان امشب ببین پور علی مرتضی(ع) را  
آسمان در چهره ی حیدر(ص) ببین شوق و رضا را 

  • ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۰۸:۰۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی


ای ماه بنی هاشم(ع) جان ها به فدای تو
جاری است به لب نامت، دل کرده هوای تو

تو سرو گلستان سرسبز ولا هستی
بگرفته صفا عالم، از شور و صفای تو

ای اسوه ایمان و الگوی فداکاری
تاج سر هرشیعه ، نازم به وفای تو  

بگذاشته ام بر سر من تاج شهنشاهی
زیرا که شدم آقا یک عمر گدای تو

یک عمر صدا کردم یا ماه بنی هاشم (ع)
تا زنده ام آقا جان، دل هست سرای تو

تا چشم گشودم من، چشمم به دو دستت بود
بر ما نظری فرما، قربان عطای تو

ای سرو خرامان بستان خداوندی
عالم همه در ظل آن قد رسای تو

صدها گره بسته، بگشوده شود مولا
با یک نظر ساده، با دست جدای تو

ای جان مرا جانان، ای درد مرا درمان
درد است سراپایم، محتاج دوای تو

من از تو مدد جویم، تا راه تو را پویم
شاید برسم روزی چون تو به خدای تو

  • ۳۰ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

 

سینه ها لبریز داغ و حال مردم خوب نیست
در میان اشکها یک قطره نامرغوب نیست

شد محرم سینه ها لبریز اندوه و عزاست
کافر است آن کس دلش لبریز از آشوب نیست

اشک اطفال حرم از تشنگی خشکیده است
مشک هم خشک است، حتی لا اقل مرطوب نیست

عده ای با ضرب شمشیر عده ای با سنگ غم
کیست در کرببلا کز ضربتی مضروب نیست ؟

چونکه چوب خیزران آزرده لبهای حسین(ع)
از برای سوختن شایسته تر از چوب نیست

دست غم بر سینه و از دیده باید خون گریست
از برای غصه خوردن، شیوه و اسلوب نیست

بار این غم بسکه سنگین است و سخت و جانگزا
صبر حتی در توان حضرت ایوب (ع) نیست

شاعری در شعر خود ظهر عطش را می سرود
سوژه شعری که چیزی مثل او مجذوب نیست

تا محرم می شود دل غرق ماتم می شود
این چه قانونی است؟ در جایی که این مکتوب نیست

گر چه محبوبند بسیاری در این عالم ولی
هیچکس همچون حسین ابن علی(ع) محبوب نیست

ذکر لب این روز و شب ها نیست الا یا حسین(ع)
غیر از این آوای شیرین، نغمه ای مطلوب نیست

 

 

  • ۱۸ مهر ۹۵ ، ۰۸:۳۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی