اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه
سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۰ ب.ظ

حضرت خورشید

می سوخت پرش چون پر پروانه ی خورشید
بگذاشت سرش را به روی شانه ی خورشید

در آرزوی دیدن خورشید به هر صبح
می رفت به صد شوق  به میخانه ی خورشید

سرمست ترین بود میان همه مستان
نوشید چو می از لب پیمانه ی خورشید

در دل به جز از مهر علی(ع) هیچ نبودش
صد بوسه زده بر لب جانانه ی خورشید

آموخته از حضرت خورشید وفا را
آن مست خراباتی و دیوانه ی خورشید

می گفت مرا خانه ی دل خانه ی یار است
شد خانه ی دل، خانه ی ویرانه ی خورشید

شد شاخه درختی هدف تیر نگاهش
آن نقطه که گردیده بنا لانه ی خورشید

هر صبح کشد شانه به گیسوی سیاهش
اما ز سر شانه ی شاهانه ی خورشید

  • ۹۶/۰۹/۲۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.