شاعری گفت: چشم ما حق است
دیده ی ماست بهترین داور
گفتم او را به چشم خود شک کن
هر چه را دید او مکن باور
گر به بالای سر نگاه کنی
رنگ آبی آسمان پیداست
آسمانی که نیست در واقع،
این خطای نگاه ما و شماست
چشم های اهالی دنیا
از خدا جز عطا نمی بینند
همه بود و نبودشان از اوست
پس خدا را چرا نمی بینند؟
آسمانی که نیست می بینیم
و خدایی که هست ناپیداست
چشم معیار حق و باطل نیست
چشم لبریز اشتباه و خطاست
هست دنیا محقّر و کوچک
ساکنش مردمان بسیاری
نظر ما به هر کسی افتاد
چهره اش آشنا و تکراری
یک نفر را چرا نمی بینیم؟
هست شاید بزرگ این دنیا
شاید از چشم ماست این مشکل
که ندیدیم یوسف زهرا(س)
آدمی زاده بینوا باشد
ترس دارد ز تنگ دستی ها
بود ترسش اگر که از آتش
می رهید از تمام پستی ها
جای دل بستن به این دنیا
دوستی با بهشت مطلوب است
در مسیر بهشت چون باشیم
این جهان هم، عزیز و محبوب است
آنچنانی که مردم دنیا
ترسشان از بروز سختی هاست
ترسشان از عذاب روز معاد
باعث جمله نیکبختی هاست
ظاهرا گر چه چشم ما بیناست
مشکل اما خطای بینایی است
آنچه نادیدنی است باید دید
که خدای جهان تماشایی است
مشکل من شد آن زمان آغاز
که خدا را ندید چشمانم
هست نزدیک چون رگ گردن
آن خداوند حیّ سبحانم
به امید عطای حضرت او
سر زد از من گناه بسیاری
کار من شد گناه بعد گناه
من پشیمانم از چنین کاری
- ۲۷ آذر ۰۴ ، ۰۸:۴۴