اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۲۴ مطلب با موضوع «حضرت امام رضا ع» ثبت شده است


بارگاهت قسمتی از روضه ی رضوان رضا(ع)
مقتدای مومنین و معنی قران رضا(ع)

تا گشودی چشم عالم روشن از روی تو شد
گشت حیران تو خورشید و مه تابان رضا(ع)

حضرت موسی ابن جعفر(ع) بوسه می زد بر لبت
بود از شادی لبان حضرتش خندان رضا(ع)

عالم هستی صفا بگرفته از میلاد تو
زینت باغ ولایت ، رونق بستان رضا(ع)

مهربانی را برای ما تو معنا کرده ای
ای امام مهربانی اسوه ی نیکان رضا(ع)

اغنیا حج می روند و ما فقیران سوی تو
ای فقیران را تو یاور، حج درویشان رضا(ع)

دردمندیم و شفا را از تو می خواهیم ما
چون به درد ما تو هستی دارو و درمان رضا(ع)

سائلی پرسید ایمان چیست؟ من گفتم به او
هست هم معنای دین هم معنی ایمان رضا(ع)

جز طریق تو به جنت نیست راهی منتهی
چون تو در یوم الحسابی معنی میزان رضا(ع)

کل عالم یک طرف، ایران ما هم یک طرف
بارگاهت تاج فخر کشور ایران رضا(ع)

  • ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دارم حضور حضرت آقا ارادت از قدیم

پیوسته درسر داشتم شوق زیارت از قدیم


هر بار می گفتم رضا(ع) یاد علی(ع) افتاده ام

انگار دارد با علی(ع) صدها شباهت از قدیم


در سینه بغض دشمن آل محمد(ص) منجلی است

الحمد لله من شدم اهل برائت از قدیم


در طول عمرم لحظه ای غافل نبود از من رضا(ع)

آری به ما آقای ما دارد عنایت از قدیم


هر دردمندی در حرم می گیرد از آقا شفا

یکباره می گردد حرم مثل قیامت از قدیم


در این حرم هر حاجتی بی شک اجابت می شود

پخش است هر جای حرم روح اجابت از قدیم


تا هست در تن جان مرا، هرلحظه می گویم رضا(ع)

زیرا خدا از کار من دارد رضایت از قدیم


دل پر کشیده سوی او، باشم گدای کوی او

او بر گدای درگهش دارد کرامت از قدیم


او شاه و من هستم گدا، من رهرو و او رهنما

او رهنمون بوده مرا، سوی سعادت از قدیم


بودم من از آن ابتدا، بر تار زلفش مبتلا

من بسته ام با حضرتش عقد رفاقت از قدیم


دنیای ما دار فناست، عقبی ولی دار بقاست

عقبی طلب بودم شدم فکر شفاعت از قدیم


شیرینتر از قند و عسل، کوشاترین وقت عمل 

هم شیعیانش باصفا، هم با طراوت از قدیم


هستم مطیع امر او، دارم من از او آبرو

کرده مرا سوی خدا دائم هدایت از قدیم


شیر حلال مادرم، من را ولایی کرده است

صد شکر یارب من شدم اهل ولایت از قدیم

  • ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

دل شکسته ی من راهی خراسان شد
کنار پنجره فولاد عشق، مهمان شد

به یاد غربت سلطان عشق افتادم
درون سینه از این غصه سخت طوفان شد

رضا(ع) رضا(ع) به لبم بود و دست غم بر سر
دو چشم  من ز غم او همیشه گریان شد

ز غصه جان تمام جهانیان می سوخت
سرور از دل خلق جهان گریزان شد

قسم به عشق، رضا(ع) ترجمان قران است
شهید گشت رضا(ع) و جفا به قران شد

رضا(ع) که بار سفز بست، دیده ها خون شد
چه گویمت که ز غم، پاره هر گریبان شد

گرفته زانوی غم در بغل مسلمانان
تمام خلق اگر چه ز غم پریشان شد

درست تا که رضا(ع) رفت از این جهان به جنان
قیامتی شد و دنیا به خط پایان شد

ولی امر خدا را به خاک بسپردند
و خاک غم به سر جن و هر چه انسان شد

ز داغ او دو جهان رخت غصه پوشیده
و بزم غصه به پا در سرای یزدان شد

  • ۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۳:۵۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


پرتو نور خدا در دل انسان، عشق است
معنی دیگر دین داری و ایمان، عشق است 

روز میلاد رضا(ع) موسم عیش است و سرور
قدمش باد مبارک، لب خندان عشق است 

زینت کشور ایران،حرم پاک رضا(ع) ست
افتخار همه ی ملت ایران عشق است

عرش از مقدم او یکسره گل باران شد
خاک را بارش الطاف فراوان عشق است

آمد و هر دو جهان از قدمش روشن شد
تابش روز و شب نور درخشان عشق است

میهمان دل ما تا به ابد هست رضا(ع)
از سر شوق و رضا خدمت مهمان عشق است

زنده هستیم که جان در راه جانان بدهیم
دادن جان به ره حضرت جانان عشق است

همه ی سال بهاری شده از مقدم او
عشق بازی همه در فصل بهاران عشق است

چون گلستان شده از مقدم او باغ بهشت
باعث زینت هر باغ و گلستان عشق است

عاشقانیم و سراپا همه لبریز از عشق
حرف هر مومن و دیندار و مسلمان عشق است 

 نیست جز نام رضا(ع) بر لب ما نام دگر
ورد لب نام شهنشاه خراسان عشق است

مست مستیم و رضا(ع) باعث این مستی ماست
مستی از نام رضا(ع) بر همه مستان عشق است

از ازل تا به ابد ورد لب ماست رضا(ع)
مصرع اول و هم مصرع پایان عشق است

  • ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی