اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۶ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

ما شیعیان حضرت موسی ابن جعغریم

از عطر ناب باغ ولایت معطریم

شادیم از ولادت مولای شیعیان
تهلیل گو و  ذاکرِ الله اکبریم 

با عشق اهل بیت(ع) تعالی گرفته ایم
با ساکنان عالم بالا برابریم

غیر از مدیح آل محمّد(ص) نگفته ایم
جز مدحشان سخن به زبان ها نمی بریم

ما زائران قبر شریفش به کاظمین
دلدادگان کوی وصی پیمبریم

در ما مجوی هیچ نشانی ز خستگی
ما ذاکران آل محمد(ص) مکرریم

تاج شرف به روی سر ما گرفته جا
ما بر سر تمام خلایق چو افسریم

ما دشمنان دشمن آل محمّدیم
با دوستان آل محمد(ص) برادریم

ما زیر بار ظلم و جنایت نمی رویم
پیوسته در تقابل ظلم و ستمگریم

ما مست جام باده ی قالوا بلی شدیم
ما تشنگان جرعه ای از حوض کوثریم

ما با علی(ع) و فاطمه(س) هم عهد گشته ایم
تا زنده ایم در صف یاران حیدریم

از شیر مادر است که ما شیعه گشته ایم
مدیون پاک دامنی و شیر مادریم

ما را چه غم ز وحشت صحرای محشر است
ما سالهاست منتظر روز محشریم

یک ذره نیست در دل ما شک و شبهه ای
سر تا به پا عقیده و ایمان و باوریم

خوشحال از ولادت موسی ابن جعفریم
با لطف حق همیشه به او یار و یاوریم

ما را برای شیعه گری آفریده اند
ما از تمام خلق بدین ویژگی سریم

چون راه ماست راه سعادت قسم به عشق
با یاری خدای توانا مظفریم

  • ۲۷ تیر ۰۱ ، ۱۶:۴۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

عید ولایت است و به لب ذکر یا علی(ع) است

یک عمر دیده و دل ما هر دو با علی(ع) است
نامی که هست زینت عرش خدا علی(ع) است
ورد لب ملائکه صبح و مسا علی(ع) است

شد انتخاب چون که به حقّ، مرتضی علی(ع)
روح الامین به صوت جلی گفت یا علی(ع)

ورد زبان مردم هر دو سرا علی(ع) است
فریاد جنّ و انس و همه ماسوا علی(ع) است
تسبیح و ذکر ماهی و مرغ هوا علی(ع) است
آیات وحی و شرح اذان و دعا علی(ع) است

حق الیقین و معنی ایمان و باور است
هر کس که زیر پرچم او نیست کافر است

جشن ولای آل محمّد(ص) مبارک است
اکمال دین خالق سرمد مبارک است
جشن و سرور امّت احمد مبارک است
مولا علی(ع)نشسته به مسند، مبارک است

عید غدیر افضل اعیاد امّت است
اکمال دین و موقع اتمام نعمت است

عید غدیر، عید علی(ع) عید حیدر(ع) است
جشن ولایت است و دو عالم منوّر است
حیدر(ع) امیر شیعه، وصیّ پیمبر(ص) است
ذکر لب ملائکه، الله اکبر است

تبریک و تهنیت که علی(ع) مقتدای ماست
 مولای ما و تاج سر جمله انبیاست

روح الامین به مدح علی(ع) شد ترانه خوان
روح القدس به ماذنه سر می دهد اذان
تسبیح کردگار شده کار قدسیان
هستند ماه و انجم و خورشید شادمان

تهلیل ذکر دم به دم جبرئیل شد
تکبیر ذکر نوح و کلیم و خلیل شد

امّ الکتاب و معنی علم الکتاب اوست
مولای ما و هم سخن آفتاب اوست
گلزار عشق و معدن عطر و گلاب اوست
ای شیعه مژده شافع روز حساب اوست

با خطبه ی غدیر علی(ع) را شناختیم
گفتیم یا علی(ع) و به عشقش گداختیم

او حیدر(ع) است و احمد(ص) مرسل برادرش
او مرتضی(ع) و دخت رسول(ص) است همسرش
تا اوج کبریاست بلندای باورش 
سیراب مؤمنان همه از حوض کوثرش

او هست حقّ و حقّ همه در اوست منجلی
شکر خدا که ذکر لب ماست یا علی(ع)
 
مردی که بود یاور پیر فقیر اوست
مردی که بود مونس طفل صغیر اوست
در راه حفظ دین بَطَلِ بی نظیر اوست
با امر حقّ به عالم هستی امیر اوست

مولای مؤمنان و وصیّ محمّد است
او نیز انتخاب خداوند سرمد است

حلال مشکلات بشر کیست جز علی(ع)؟
دست گره گشای دگر کیست جز علی(ع)؟
یار رسول(ص) وقت خطر کیست جز علی(ع)؟
شب زنده دار تا به سحر کیست جز علی(ع)؟

کم گفته ایم هر چه بگوئیم یا علی(ع)
کم بوده ایم هر چه که باشیم با علی(ع)

ای مؤمنان وصی رسول خدا(ص) علی(ع) است
شان نزول و ترجمه ی هل اتی علی(ع) است
تسبیح و حمد و ذکر و نماز و دعا علی(ع) است
یارب سپاس رهبر و مولای ما علی(ع) است

در آزمون سخت الهی قبول شد
شایسته ی خلافت بعد از رسول(ص) شد

عید غدیر عید همه آفرینش است
عید نجاح و موسم فتح و گشایش است
عید سپاس و حمد و ثنا و ستایش است
عید کمال و حکمت و ایمان و رویش است

شادند مؤمنان همه از پیر تا صغیر
نوشند جرعه از مِیِ ناب خُم غدیر

بعد از رسول(ص) افضل آل عبا علی(ع) است
بر درد و رنج و محنت شیعه دوا علی(ع) است
آن کس که هست زینت عرش خدا، علی(ع) است
بر ساکنان عرش خدا، مقتدا علی(ع) است

هر صبح و شام ذکر لب ما علی(ع) علی(ع) است
شکر خدا که او به همه مؤمنان ولی است

 هارون احمد(ص) است و وزیر پیمبر(ص) است
کفو بتول و معنی و مصداق کوثر است
وقت نبرد او اسدالله و صفدر(ع) است
میزان حقّ به صحنه ی فردای محشر است

دین را نماز فرع و علی(ع) هست از اصول 
تنها نماز شیعیان علی(ع) می شود قبول

بعد از غدیر مردم عالم وظیفه چیست؟
آن ظالمی که غصب ولایت نموده کیست؟
عاقل که پیرو ره و رسم سقیفه نیست
ای خوش به حال آن که فقط شیعه ی علی(ع) است

لعنت به دشمنان علی(ع) روز و شب مدام
تنها علی(ع) وزیر رسول(ص) است والسّلام
 
    

  • ۲۶ تیر ۰۱ ، ۰۹:۰۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستم؟ من روشنی بخش همه ملک زمینم

من امام هادی ام، من قبله ی اهل یقینم
کیستم؟ من زاده ی حیدر(ع) امیر المؤمنینم
من گلی خوشبو، درختی پر ثمر از باغ دینم 

من علی ابن الجواد(ع) و معدن جود و سخایم
مادرم زهراست، فرزند علی(ع) مرتضایم
شرح و تفسیر اذانم، حمد و تسبیح و ثنایم
باعث ایجاد خلقت، واسط فیض خدایم

کیستم؟ یس و طه، معنی ام الکتابم
حجت الله و یدالله و دلیل آفتابم
گلشن و باغ ولایت را صفا بخش و گلابم
یاور درماندگان و شافع روز حسابم

من امام هادی ام، من رهنمای مؤمنانم
زینت عرش الهی، تاج فخر قدسیانم
آگه از اسرار غیب و رازهای آسمانم
مادرم زهراست من پیروز در هر امتحانم

وجه رب العالمین یعنی علی ابن الجوادم
من به حاجات و نیاز مؤمنین باب المرادم 
من سراپا شور و ایمان و یقین و اعتقادم
من شفیع المذنبین در موسم سخت معادم 

من سراپا نور هستم روشنی بخش جهانم
یاور درماندگان در هر زمان و هر مکانم
من به آیات الهی معنی و شرح و بیانم
بر سر هر مؤمنی من تاج فخر و سایبانم

راه من راه خدا و مقصدم کوی سعادت
مظهر پاکی و تقوا اختر برج ولایت
مرد ایمان و عمل، اسطوره ی صبر و شجاعت
من پرم از باور و تقوا و ایمان و صداقت

هادی اسلامیانم من صراط المستقیمم
بر مسلمانان عالم مقتدا هستم، زعیمم
ناجی خلق جهان از نار سوزان جحیمم
من سراپا بخشش و احسان و جودم، من کریمم

 کیستم من؟ آفرینش را منم انسان کامل
بر تمام مشکلات مسلمین حل المسائل
می رسانم کشتی اسلام را سالم به ساحل
هست بزم قدسیان را نام من نقل محافل 

جامعه یک قطره از بحر کمال اهل بیت(ع) است 
گلشن رضوان نمائی از جمال اهل بیت(ع) است
لیله ی معراج شرح اعتدال اهل بیت(ع) است
آرزوی هر مسلمانی وصال اهل بیت(ع) است

کوتر قران منم، من میوه ی قلب بتولم
شرط دین داری منم، اسلام را اصل الاصولم
من یکی از جانشینان و وصایای رسولم
در تمام آزمون های خداوندی قبولم

من به جنّ و انس و موجودات این عالم امامم
تا به نزدیک خدای مهربان ارج و مقامم
راست گوئی و درستی و صداقت در کلامم
بر شما ای مؤمنان تقدیم تکریم و سلامم

  • ۲۲ تیر ۰۱ ، ۰۹:۲۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

سوغات من از کربلا رنج و عزا بود

هر روزم عاشورا و هرجا کربلا بود

سوغات من از کربلا اندوه و غم بود
هر خاطره یادآور ظلم و ستم بود

من رنگ غم دارد تمام خاطراتم
رنگ عزا، رنگ مصیبت، رنگ ماتم

احساس کردم درد و رنج و تشنگی را
حزن و غم عباس(ع) و آن شرمندگی را

با اصغر(ع)  شش ماهه همبازی شدم من
مانند او سرباز ممتازی شدم من

بهر عطش پیدا نمی شد هیچ چاره
دیدم که شد حلقوم اصغر(ع) پاره پاره

دیدم خیام از آتش کین شعله ور بود
خون دل زینب(س) که جاری از بصر بود

دیدم میان قتلگه افتاده بی سر 
جسم حسین ابن علی(ع) سبط پیمبر(ص)

دیدم که چون صحرای محشر کربلا شد
دیدم سر جدّم حسین(ع) از تن جدا شد

دیدم که دشمن جای تشییع جنازه
می زد به دست و پای اسبان نعل تازه 

دیدم که زینب(س) خاک غم می ریخت بر سر
خون گریه می کرد از غم داغ برادر

با کودکان بودم اسیر بند اعداء
خوردم کتک از دشمنان مانند زهرا(س)

می شد فرو در پای من خار مغیلان
پای برهنه می دویدم در بیابان

دیدم سری خاکستری بالای نیزه
دیدم زنی می سوخت از غم پای نیزه

دیدم خودم، از ناقه افتادند اطفال
دیدم که روی خاک طفلی بود بی حال

دیدم به روی نی سر سردارها را
دیدم کف پای یتیمان خارها را

ویرانه ی شام بلا شد خانه ی ما
پر بود از رنج و محن کاشانه ی ما

از کربلا تا شام بودم در اسارت
دیدم ز دشمن بارها جور و جسارت

بزم شرابم برده اند همراه زینب(س)
می سوختم با ناله ی جانکاه زینب(س)

مانند زینب(س) خورده ام من تازیانه
در دل مرا زخمی است، زخمی جاودانه

از پشت بام خانه ها شد سنگباران
هم کاروان غصه، هم راس شهیدان

دیدم رقیه(س) راس  بابا را بغل کرد
در شام غم محشر به پا با این عمل کرد

هرگز کسی مانند من ماتم ندیده
من باقرم با قامتی از غم خمیده

هرچند حالا کشته از زهر هشامم
من کشته ی رنج و مصیبت های شامم

  • ۱۴ تیر ۰۱ ، ۱۸:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


1
مکان عرش خدا، یک ازدواج ساده، دلها شاد
محمد(ص) شاهد و از بند درد و رنج و غم آزاد
شده در لوح محفوظ الهی ثبت این مضمون
خداوند عاقد و زهرا(س) عروس است و علی(ع) داماد
2
حریر ناب بر تن داشت کوثر 
کنار دست او بنشسته حیدر(ع)
خداوند عاقد و جبریل شاهد
تبسم روی لبهای پیمبر(ص)
3
تهنیت یاران که یک دریا به دریا می رسد
آیه های وحی را تفسیر و معنا می رسد
«مرج البحرین یلتقیان» دلیل عاشقی است
مژده مژده سوره ی کوثر به اعلی می رسد
4
گفت جبریل امین حیدر(ع) تماشائی شده
مرتضائی بود و سرتا پای، زهرائی شده
عرشیان و شیعیان هستند دست افشان همه
فاطمه(س) ذوب در ولایت گشته مولائی شده
5
دو تا دریا به یکدیگر رسیدند
دو تا دریا که سرشار از امیدند
دو تا دریا که لبریزند از نور
بیان و شرح قرآن مجیدند

  • ۰۹ تیر ۰۱ ، ۱۰:۴۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

وای از آن ساعت که مولایم ز پا افتاده بود

بر زمین آن معدن جود و سخا افتاده بود

حجت اللهی که باب رحمت و فیض خداست
در میان حجره، در حال دعا افتاده بود

در همه عمرش نشد یک لحظه غافل از حسین(ع)
آخرین دم هم به یاد کربلا افتاده بود 

آسمان شهرها آن شب به رنگ غصه بود
سایه اندوه و غم بر شهرها افتاده بود

عرشیان از غصه دست غم به سرها داشتند
اشکشان از دیده بر عرش خدا افتاده بود

آن که بر درد بشر دارو و درمان و شفاست
خود سراپا درد بود و بی دوا افتاده بود

آن چنان می سوخت قلب شیعیان از داغ او
کز غمش هر شیعه در شور و نوا افتاده بود

صوت قرآنش دل پیر و جوان را می ربود
کی کنم باور که مولا از صدا افتاده بود 

یک گل دیگر  که شد پژمرده از باغ ولا
گلشن دین دیگر از نشو و نما افتاده بود

خیمه ی شادی ما شد بی ستون بعد از جواد(ع)
بار غم بر دوش ما از نا کجا افتاده بود 

چون جواد ابن الرضا(ع) بار سفر بست از جهان
زیر بار غصه اش شاه و گدا افتاده بود 

ماه و خورشید و ستاره دستشان بر دوش هم
وای من از دست آنها هم عصا افتاده بود 

ماجرای کربلا تکرار شد بار دگر
چون که در سرهای ما شور عزا افتاده بود

  • ۰۷ تیر ۰۱ ، ۱۲:۰۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی