اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

ملیکه ی ارض و سما حضرت معصومه سلام

شفیعه ی روز جزا حضرت معصومه سلام

ای همه ی وجود تو پر از محبت رضا(ع)
زینب کبرای رضا(ع) حضرت معصومه سلام

سلاله ی کوثری و فاطمه ی مکرری
سوره کوثر خدا حضرت معصومه سلام

مایه ی فخر هفتمین امام شیعیان تویی
مایه ی فخر اولیاء حضرت معصومه سلام

گرد ضریح حرم تو انبیاء به استلام
قبله ی جمله انبیاء حضرت معصومه سلام

ای که به دربار تواند مریم و ساره خادمه
مایه ی عزّت نساء حضرت معصومه سلام

آمدی و ز مقدمت همه جهان صفا گرفت
ای گل گلشن هُدا حضرت معصومه سلام

عرش خدا ز مقدمت محفل جشن و شادی است
فرشته ی فرشته ها، حضرت معصومه سلام

ای که تمام مؤمنین زائر چشمان تواند
وی تو به شیعه مقتدا حضرت معصومه سلام

ای که تویی نمونه ی عفاف و پاکدامنی
الگو و اسوی حیا حضرت معصومه سلام

ای که توسّلِ به تو دوای دردهای ماست
به دردهای ما دوا حضرت معصومه سلام

نام تو آمّین هر دعای مستجاب ماست
علت پاسخ دعا حضرت معصومه سلام

ملک زمین ز مقدمت مهبط قدسیان شده
زینت عرش کبریا حضرت معصومه سلام

خوش آمدی خوش آمدی مقدم تو مبارک است
بر لب ماست این نوا حضرت معصومه سلام

به روی لب ز مقدمت غنچه ی گل شکغته است
نغمه ی شیعه یک صدا، حضرت معصومه سلام

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۲ ، ۲۰:۲۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستی؟ جلوه ی جمال خدا، کیستی؟ فقه شیعه را بانی

شرح و تفسیر وحی هستی تو، معنی آیه های قرآنی

ترجمان حدیث لولاکی، هست مدیون تو همه افلاک
خرٌمی بخش باغ و بستان و زینت افزای هر گلستانی

معدن جمله ی کراماتی، از بدی ها ولی به دوری تو
پاک و طاهر چو آیه ی تطهیر، تو به هر کار نیک بنیانی

تو سراپا فضیلتی آقا، تو چراغ هدایتی آقا
بی تو گم می شد ای چراغ هدی، در جهان شیوه ی مسلمانی

دستهای تو بسته اند چرا؟ می کِشندت چرا توی کوچه؟
از چه بی احترامیت کردند؟ چون که هستی تو حیدر(ع) ثانی

بر روی خاک کوچه افتاده از چه عمامه  و عبای تو؟
دشمنان خدا و قرآن و طرح این نقشه های شیطانی

دشمنت می دهد تو را آزار، ناسزا گویدت عدو بسیار
جرم تو بی گناهیت باشد، تو بَری از همه گناهانی

کوه ایمان و معدن صبری، معنی آیه ی اولوالامری 
طاعت از تو اطاعت حق است، تو ولیّ خدای سبحانی

مثل زهرا(س) تو هم کتک خوردی، مثل مادر شکست پهلویت
مثل حیدر(ع) به نیمه ی شب ها، با خدا گفتگوی پنهانی

احترامی ندیده ای اما، هتک حرمت شدی هزاران بار
هتک حرمت نشد در این عالم، هیچ کس با چنین فراوانی

دست های تو را که می بستند، یاد غم های زینب(س) افتادی
یاد بند اسارت و ره شام، یاد بزم شراب و مهمانی

پاره می شد تو را چو پیراهن، یاد آن کهنه پیرهن بودی
یاد راس حسین(ع) بر سر نی، زلف خونین و مو پریشانی

روضه ی کوچه را که می خواندی چشم تو چشمه سار خون می شد
روضه ی کوچه می شود تکرار، در همین لحظه های پایانی

  • ۲۳ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۶:۵۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

سیّد ما حضرت عبدالعظیم

خانه ی دل جای تو بود از قدیم

ای حرمت قبله ی اهل یقین
شیعه ز داغت شده ماتم نشین

رفتی و در خانه ی دل های ما
بزم عزا گشته ز داغت به پا

بر سر ما از غم تو دست غم
سینه ی ما معدن رنج و الم

ری شده گر مدفن تو یاکریم
خانه ی دل مسکن تو یاکریم

حضرت جبریل گرفتار توست
عرش خدا نیز عزادار توست

حضرت جبریل شده نوحه خوان
در غم تو ناله کنان قدسیان

گشته سیه پوش ز داغت فلک
دست عزا بر سر جنّ و ملک

گریه کند از غم تو آسمان
داغ غم توست غمی بیکران

شال عزا بر سر خورشید و ماه
بر تن انجم شده رخت سیاه

آهوی صحراست فغان در غمت
مرغ هوا ناله کنان در غمت

ماهی دریاست به داغت عجین
خاک عزا بر سر اهل زمین

مدح تو زینت به سخن می دهد
مدفن تو بوی حسن(ع) می دهد

مثل حسن(ع) چون که تو هستی کریم
مثل حسن(ع) شأن تو باشد عظیم

ای که تویی شیعه ی آل عبا
هست دو چشمان تو مشکل گشا

ای که تویی عاشق پروردگار
در غم تو شیعه شده داغدار

ای حرمت کرب و بلای حسین(ع)
آل عبا(ع) را تو شدی نور عین

دور مزار تو ملائک غمین
در غم تو عالَم و آدم حزین

صحن و سرای تو دیار غم است
بر سر ما گَرد و غبار غم است

دلبر ما حضرت عبدالعظیم
زائر چشمان توایم از قدیم

هر که تو را داد سلام ای زعیم
ریزه خور خوان تو شد ای کریم

داغ تو آتش زده بر جان ما
در غم تو ناله کُنان انبیاء 

در غمت ای تاج سر شهر ری
می چکد اشک از بصر شهر ری

در غم تو هر که به غم مبتلاست
زائر دلخسته ی کرب و بلاست

  • ۱۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۸:۲۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

چون که خود را عده ای تسلیم شیطان می کنند

جنگ حتی با خدای حیّ سبحان می کنند

کشتی دینی که ما را سوی ساحل می برد
منحرف کرده اسیر موج طوفان می کنند 

با جفا و ظلم بر آل محمد(ص) روز و شب
جاری از چشمان شیعه سیل باران می کنند

فصل سر سبز بهار گلشن اسلام را
مثل پائیز و زمان برگ ریزان می کنند

آنقدر در ظلمت شب خویش را گم می کنند
تا که انکار مَه و خورشید تابان می کنند

غرق در دریای بی دینی و کفر و ظلمتند
دعوی فرمانبری از امر رحمان می کنند

خنجر آنان سر از اسلام و قرآن می بُرد
تا قیامت ننگ را تقدیم انسان می کنند

چون سپاه ابرهه بر کعبه یورش می برند
مرقد آل علی(ع) را نیز ویران می کنند

کشتی دین را اسیر فتنه و شر می کنند 
ظلم بر کشتی سوار اهل ایمان می کنند

سلب آرامش کنند از جای جای این جهان
 آتش کینه به پا در باغ و بستان می کنند

گر به ظاهر با خدا پیمان یاری بسته اند
در عمل اما همیشه نقض پیمان می کنند

ریزه خوار سفره دینند در هر روز و شب
نعمت حق را ولی پیوسته کفران می کنند

گر چه هر گز عامل آیات قرآن نیستند
عمر خود را صرف صدها ختم قرآن می کنند

هست سر تا پایشان لبریز کفر و ارتداد
با وقاحت از چه تکفیر مسلمان می کنند

ای خدا بشکن تو دست دشمنان اهل بیت(ع) 
دست آنهایی که تخریب گلستان می کنند

  • ۰۸ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۸:۰۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی