يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۱ ب.ظ
یا امام رضا(ع)
دل شکسته ی من راهی خراسان شد
کنار پنجره فولاد عشق، مهمان شد
به یاد غربت سلطان عشق افتادم
درون سینه از این غصه سخت طوفان شد
رضا(ع) رضا(ع) به لبم بود و دست غم بر سر
دو چشم من ز غم او همیشه گریان شد
ز غصه جان تمام جهانیان می سوخت
سرور از دل خلق جهان گریزان شد
قسم به عشق، رضا(ع) ترجمان قران است
شهید گشت رضا(ع) و جفا به قران شد
رضا(ع) که بار سفز بست، دیده ها خون شد
چه گویمت که ز غم، پاره هر گریبان شد
گرفته زانوی غم در بغل مسلمانان
تمام خلق اگر چه ز غم پریشان شد
درست تا که رضا(ع) رفت از این جهان به جنان
قیامتی شد و دنیا به خط پایان شد
ولی امر خدا را به خاک بسپردند
و خاک غم به سر جن و هر چه انسان شد
ز داغ او دو جهان رخت غصه پوشیده
و بزم غصه به پا در سرای یزدان شد
- ۹۵/۰۹/۰۷