اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۶ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

زینبم در کودکی داغ پیمبر(ص) دیده ام

چند روزی بعد از آن هم داغ مادر دیده ام

تخته های درب خانه شعله می زد تا سماء
 مادر پهلو شکسته پشت آن در دیده ام

با غم بی مادری می سوختم هر روز و شب
بیشتر آتش گرفتم، داغ حیدر(ع) دیده ام

لخته های خون میان تشت دیدم وای من
زینبم داغ غم مرگ برادر دیده ام 

دست و پا می زد حسین ابن علی(ع) در شط خون
من برادر را به زیر تیغ و خنجر دیده ام

در میان قتلگه در زیر صدها تیغ و نی
من تن خورشید را مجروح و بی سر دیده ام

یک طرف خونین بدن دیدم ابوالفضل(ع) رشید
یک طرف در خون طپیده نعش اکبر(ع) دیده ام

دیدم عبدالله(ع) و قاسم(ع) را که در خون خفته اند
شد فراموشم که داغ عون(ع) و جعفر(ع) دیده ام

داغ هفتاد و دو تن را دیده ام در کربلا
روی دستان برادر نعش اصغر(ع) دیده ام

پای نیزه می زدم از غصه بر سر دست غم
بر سر نیزه سر خورشید انور دیده ام 

می شنیدم نغمه ی قرآن من از بالای نی
آری آری نیزه را من مثل منبر دیده ام

در اسارت رفته ام از کربلا تا شام غم
من سر خورشید را در تشتی از زر دیده ام

در خرابه با رقیه(س) همنوا بودم شبی
در میان یک طبق راس مطهّر  دیده ام

زینبم ام المصائب، زینبم ام البکاء
من در این دنیای فانی روز محشر دیده ام

می روم از این جهان با کوله بار درد و غم
من که در دنیا فقط داغ مکرر دیده ام

غیر زیبائی ندیدم در جهان پر بلا
چون وجود خویش را لبریز باور دیده ام

 

  • ۲۷ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۲۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی

باز هم با استعانت از خدا

می سرایم در مدیح مرتضی(ع)

مرتضی(ع) یعنی ولای حیدری
مرتضی(ع) یعنی ولایت محوری

وارث علم نبی(ع) مولا علی(ع) است
پس شهادت می دهم حیدر(ع) ولی است

مرتضی(ع) یعنی علی(ع) حق المبین
مرتضی(ع) یعنی علی(ع) حبل المتین

کیست حیدر(ع)؟ رهنمای امّت است
رهبر و فرمانروای امّت است

کیست حیدر(ع)؟ سرپرست مؤمنین
مرشد و مولای اصحاب یمین

کیست حیدر(ع)؟ اوست هم شأن رسول(ص)
هم طراز کوثر و شوی بتول(س)

هست احمد(ص) را علی(ع) قائم مقام
او اولوالامر است و مولا و امام

در عبادت اوست بی مثل و نظیر 
مؤمنین را اوست مولا و امیر

سر به فرمان رسول الله(ص) اوست
از همه اسرار حق آگاه اوست

از همه خلق جهان زاهدتر اوست
ترجمان وحی و ثقل اکبر اوست

هیچ کس مانند او مظلوم نیست
مثل او از حق خود محروم نیست

قهرمان قهرمانان است او
مملو از تقوا و ایمان است او

در میان مؤمنین ممتاز اوست
از برای حفظ دین سرباز اوست

هست قلب مرتضی(ع) قلب سلیم
خُلق او چون مصطفی(ص) خُلق عظیم

طینتش پاک است و خوی او نکوست
طیّب و طاهرتر از آب وضوست

پاسدار دین اسلام است او
دشمن طاغوت و اصنام است او

او حقیقت را دلیل محکم است
این جهان چون قطره امّا او یمّ است

او که همراه است و همراز نبیّ
یار ممتاز است و سرباز نبیّ

هست شهر علم وقتی مصطفی(ص)
باب شهر علم باشد مرتضی(ع)

اوست مولا و امیر مؤمنین
بال پرواز است بهر متقین

اوست باب الله و هم باب المراد
شافع مؤمن به هنگام معاد

هست حیدر(ع) وارث نور مبین
روشنی بخش قلوب مؤمنین

مرتضی(ع) با حق و حق با مرتضاست
او به حق جویان عالم مقتداست

او حکیمان را امام و پیشواست
حاصل سعی و تلاش انبیاست

آن وصی و یار خیرالمرسلین(ص)
هست مثل مصطفی(ص) پاک و امین

او به امّت هست عیسای نبیّ
اوست چون هارون به موسای نبیّ

او یدالله است و او شیر خداست
خاک پایش توتیای چشم ماست

  • ۲۴ بهمن ۰۰ ، ۱۴:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

السّلام ای امام جود و سخا

السّلام ای امام مهر و وفا

تو جواد الائمه ی مائی
پای تا سر خلوص و تقوائی

سخنت آیه های قرآن است
خاک پایت سخا و احسان است

ذکر تسبیح انبیاء نامت
مؤمنان جمله سرخوش از جامت

پرچم تو لوای توحید است
سائل تو گدای خورشید است

مرغ روحم نشسته بر بامت
مرغ دل هم اسیر در دامت

ما همه عاجزیم و تو اعجاز
تو اولوالامر و ما همه سرباز

تو جوادی و ما گدایانت
ریزه خواران خوان احسانت

مرغ عشق تو جبرئیل امین
سر به فرمانت آسمان و زمین

قدسیان ساکن سر کویت
خاکیان جملگی ثنا گویت

پای تا سر سخا و احسانی
معنی آیه های قرآنی

نور الله و اکبری آقا
شافع روز محشری آقا

چهره ات آفتاب و بدر تمام
شیعیان را تو رهبری و امام

خوان احسان توست عالمگیر
بر سر خوان تو غنیّ و فقیر

تو خدای سخا و احسانی
بنده ی کردگار سبحانی

مقدمت باعث طرب شده است
نام تو زینت رجب شده است

بهترین بنده ی خدائی تو
پسر حضرت رضائی تو

ای تو مرات چارده معصوم(ع)
وحی را ترجمانی و مفهوم

تاج فخر بشر توئی آقا
شب ما را قمر توئی آقا

ماهمه سرخوشیم و سرمستت
چشم امید ماست بر دستت

شیعه مست از نگاه تو آقا
چشم ما فرش راه تو آقا

شافع ما توئی به روز جزا
روشن از مقدم تو چشم رضا(ع)

آمدی تا جهان شود گلشن
چشم زهرا(س) ز مقدمت روشن

شادی شیعیان شده افزون
مقدم تو مبارک و میمون
@ashkeshafagh

  • ۲۱ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۴۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

السلام ای امام باقر علم

ای امام هُمام باقر علم

 ای شکافنده ی تمام علوم
 به مدیح تو هست این منظوم

سینه ات بحر پر تلاطم علم
قلبت اما پر از لطافت و حلم

باقرالعلم و پور زهرائی
فاتح قله های تقوائی

پای تا سر فضیلتی آقا
تو چراغ حقیقتی آقا

گفته های تو نور ایمان است
ترجمان کتاب قرآن است

باقر العلمی و سراسر نور
مثل آب وضو زلال و طهور

حکمت آموز توست جبرائیل
تحت فرمان توست اسرافیل

پرچم علم هست بر دوشت
شیعیان یک به یک کفن پوشت

منبر تو نماد معراج است
تا ابد شیعه بر تو محتاج است

تو نماد حقیقت و علمی
مظهر مهربانی و حلمی

تو برای همیشه جاویدی
 علم را اعتبار بخشیدی

هر کجا منبر خطابه به پاست
قال باقر(ع) کلام واعظ هاست

ای احادیث تو چراغ بشر
سخنانت حدیث درّ و گهر

جلوه ی ذات کبریائی تو
پسر سید البکائی تو

ریشه ات هل اتی و یاسین است
پیشه ات حفظ دین و آئین است

ای تمام علوم در چنگت 
جهل و جاهل هماره در جنگت

معدن فضل و علم و ایمانی
معنی آیه های قرآنی

باعث فیض حیّ سبحانی
ما کویر و تو مثل بارانی

قلم تو سلاح اسلام است
تبر انهدام اصنام است

علم تو رهنمای انسان است
مایه ی فخر هر مسلمان است

علم را آفتاب و خورشیدی
روشنی بخش راه توحیدی

شده عالم ز مقدمت گلشن 
چشم شیعه ز مقدمت روشن

عید میلاد تو مبارک باد
همه عالم ز مقدمت دلشاد

 

  • ۱۲ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۲۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مهبط الوحی و معدن الرحمه، در عزای تو دیده گریان است

امرکم رشد و شانکم حق است ، شان تو همطراز قرآن است 

هستی و جان خویش را دادی تا که دین خدا شود احیاء 
در عزای تو ایها الهادی(ع)، چشمها چشمه های جوشان است

ای که مولای مؤمنان هستی، همه جان ها فدای تو آقا
تا که بستی به این جهان دیده، همه عالم اسیر طوفان است

ای که اصل الاصول اسلامی، همه عالم نشسته در غم تو
تو که لبریز نور توحیدی شیعه از داغ تو پریشان است

آسمان ها سیاه پوشیدند، خیمه ی غم به عرش برپا شد
نوحه خوان گشته است اسرافیل، حضرت جبرئیل نالان است

تو که نور هدایتی آقا، ماه و خورشید امّتی آقا
نور تو تا زمان رستاخیز ، روشنی بخش راه انسان است

کهکشان ها که واژگون شده اند، دیده ها چشمه ها ی خون شده اند
آتشی که نمی شودخاموش، آتش غصه فراوان است 

کمر عرش و فرش و لوح و قلم، زیر بار غمت شکسته شده
صاحب مجلس عزای شما، تا قیامت خدای سبحان است

انبیاء جمله زار و دل خونند، اولیاء داغدار و محزونند
رفتی و رفت فصل بهار، فصل اندوه و آه و افغان است

  • ۰۸ بهمن ۰۰ ، ۱۸:۵۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی

 

به نام حضرت داور، به نام حضرت زهرا(س)

سلام حضرت مادر، سلام حضرت زهرا(س)

یگانه دخت پیمبر(ص)، گشوده چشم به عالم
ملائکند همه مست جام حضرت زهرا(س)

به شان او شده نازل اگر که سوره ی کوثر
خدای اوست که داند مقام حضرت زهرا(س)

به شکر سر به سجودند جن و انس و ملائک
به یمن مقدم و با احترام حضرت زهرا(س)

شدند مرغ سر کوی او تمام ملائک
و جبرئیل امین مرغ بام حضرت زهرا(س)

به حال روزه ببخشد طعام خویش به سائل
نمونه است به عالم صیام حضرت زهرا(س)

اگر که لب بگشاید برای نطق و بیانی
 طلا و لوء لوء و مرجان کلام حضرت زهرا(س)

بهشت روی زمین بود گوشه گوشه ی عالم
به شرط طاعت امر و مرام حضرت زهرا(س)

مقام و منزلتش را خدای فاطمه(س) داند
هم او که هست از او احتشام حضرت زهرا(س)

مطیع امر ولیّ بود در تمامی عمرش 
اطاعتش ز ولایت پیام حضرت زهرا(س)

رضای حضرت حق در رضای حضرت زهراست
رضای حضرت حق اهتمام حضرت زهرا(س)

علی(ع) ولی خدا و علی(ع) وصی رسول(ص) است 
علی(ع) است همسر ناب و امام حضرت زهرا(س)

نشسته است روی شانه ام همای سعادت
علی(ع) امام من و من غلام حضرت زهرا(س)

  • ۰۱ بهمن ۰۰ ، ۰۹:۱۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی