اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۳ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

امشب همه جا محفل شادی است که بر پاست

امشب شب  یلداست
خوش باش بساط طرب و عیش مهیاست
امشب شب یلداست

یاران بشتابید شب عیش و سرور است
هنگامه ی شور است

لبخند بزن خنده و شادی تو زیباست
امشب شب یلداست

برخیز شب غصه و اندوه سر آمد
وقت سحر آمد

شادی پس از این ساکن دل هاست
امشب شب یلداست

شادند در این جشن همه ملت ایران
این کشور شیران

خنده روی لبهای همه مردم دنیاست
امشب شب یلداست

در را به روی غصه و اندوه ببندید
تا صبح بخندید

خیزید و برقصید، نه هنگام تماشاست
امشب شب یلداست

امشب شب سیب و شب کیوی و انار است
غم ها به کنار است 

خنده روی لب های زن و مرد شکوفاست
امشب شب یلداست

ما خربزه داریم و عرب رگّی و بطّیخ
جوجه شده بر سیخ

آغاز زمستان و شب اول سرماست
امشب شب یلداست

امشب شب دور همی و خوشگذرانی است
جشنی همگانی است

شادی و نشاط و طرب و عیش هویداست
امشب شب یلداست

ای ملت ایران بخندید و بخندید و بخندید 
با غصه بجنگید

از خنده ی ما غصه و غم در دل اعداست 
امشب شب یلداست

شادی و نشاطند دو آموزه ی دینی
پس از چه غمینی

خیزید و برقصید و بخندیدکه فتواست
امشب شب یلداست

  • ۲۸ آذر ۰۲ ، ۰۷:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

بین کوچه مقابل چشمم

اتفاقی عجیب خورد رقم

خورد سیلی به صورت مادر
شد وجودم پر از مصیبت و غم

صورت مادرم که نیلی شد 
خاک غم بر سرم نشست آن روز

همه ی تار و پود زندگی ام 
از غم او ز هم گسست آن روز

پدرم چون که قصه را فهمید 
شد سراسیمه راهی خانه

پدرم گرد شمع مادر من
چرخ می زد شبیه پروانه

چند نامرد بی خبر ز خدا
سوی خانه هجوم آوردند

بهر بیعت گرفتن زوری
پدرم را به زور می بردند

بارها گفته بود پیغمبر(ص)
که مودت کنید با زهرا(س)

خیر دنیا و آخرت باشد
در محبت به عترت طه

پشت در بود مادرم آن روز
که در خانه شعله ور گردید

مادرم در حمایت از حیدر(ع)
پیش عصیانگران سپرگردید

با هجوم چهل نفر کافر
در خانه گسسته شد آن روز

پهلوی مادرم ز ضربه ی در
مثل شیشه شکسته شد آن روز

پهلوی مادرم که شد مجروح
بار شیشه به دوش مادر بود

کشته شد از فشار در محسن(ع)
سخت ما را غم برادر بود

مادرم زیر دست و پا افتاد
بازویش زیر دست و پا بشکست

دست مادر ز کار چون افتاد
شد وبال تنش دگر آن دست

تا که از جا بلند شد مادر
ضرب سیلی نصیب رویش شد

زد عدو با غلاف شمشیرش
جای ضربه به رنگ مویش شد

مدتی هست مادرم زهرا(س)
مانده در رختخواب بیماری

خواهر دل غمین و محزونم
کند از مادرم پرستاری

مادرم دست بر کمر امروز
خانه را می زند خودش جارو

شکر یارب که حال او خوب است
کرده بر درد او اثر دارو

مدتی هست مادرم زهرا(س)
شده دلتنگ حضرت بابا

برو بر مأذنه بلالِ رسول(ص)
بار دیگر اذان بگو حالا

الله اکبر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر

اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمد رسول الله
اشهد ان محمد رسول الله

رفت از هوش مادرم، کافیست
ای مؤذن اذان مگو دیگر

این اذان شد اذان آخر او
وای بر من شدیم بی مادر

پدرم وقت غسل مادر من
خورد دستش به بازوی مادر

پدرم هم ز هوش رفت ای وای
قامتم خم شد و شکست کمر

پدرم گفت: با رسول خدا(ص)
پس بگیر این امانت خود را

می شود همنشین تو زهرا(س)
من و درد و مصیبت و غم ها.‌..

  • ۱۹ آذر ۰۲ ، ۲۱:۱۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستم من؟ دختر پیغمبر(ص) و امّ ابیهایم

کیستم من؟ کفو حیدر(ع) همسر و همراه مولایم

زهره و زهرا منم، من قره العین رسولم
من نگین خاتم پیغمبران و فخر بابایم 

تک تک آیات قرآن را منم معنا و مفهوم
کیستم؟ متن مفاتیح الجنان، شرح دعاهایم

کیستم من؟ بهترین الگوی تقوی و عفافم
کوثر قرآن منم، من برترین بانوی دنیایم

معجز موسی ابن عمرانم ید بیضا منم من
وقت اثبات نبوّت من عصای دست موسایم

می دمید عیسی دمی تا مردگان را زنده می کرد
معجز عیسی منم، من آن دم گرم مسیحایم

حاصل پیوند دو دریاست اگر لؤلؤ وَ مرجان
بی گمان ای اهل عالم من یکی از آن دو دریایم

من به اذن حق مددکارم به هر امداد خواهی
من به هر دردی که درمانی ندارد هم مداوایم

کیستم من؟ مطلع الفجرم، کی ام من؟لیله القدر
آیه ی تطهیر را تفسیرم و تکویر و اعلایم

کیستم من؟ آن که هم‌ّ و غمّ او اسلام و دین است
پاسدار دینم و حامی قرآن و توّلایم

کیستم؟ شرح حدیث قدسی لولاک هستم
کیستم؟ خیر کثیرم، راضیه، مرضیه، زهرایم

  • ۰۵ آذر ۰۲ ، ۰۷:۰۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی