اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۴۲ مطلب با موضوع «حضرت امام زمان عج» ثبت شده است


چه می شود اگر آن گلعذار باز آید
دوباره فصل گل و نوبهار باز آید

غبار غم به روی چهره های ما بنشست
خوشا کسی که زداید غبار، باز آید

جهان ما به لب پرتگاه ویرانی است
نجات یابد اگر شهریار باز آید

بدون یار نمانده قرار در دل ها
خدا کند که به دلها قرار باز آید

نشسته ام همه ی عمر بر سر راهش
بدان امید که از این رهگذار باز آید

به چشم ، خار غم هجر یار رفت، ای کاش
کسی که می کشد از دیده خار باز آید

کجاست یکه سواری که ناجی بشر است
چه می شود اگر آن تکسوار باز آید

اسیر حسن کمال و جمال او شده ام
چه می شود که گل هشت و چار باز آید

بدان امید بریزم ز دیده اشک فراق
که آن که پاک کند چشم زار باز آید

نجات مردم دنیا برای او سهل است
خوشا که ناجی این روزگار باز آید

نفس کشیدن من، مردنی است تدریجی
دوباره زنده شوم گر نگار باز آید

برای آمدنش انتظار کافی نیست
که از انتظار فقط انتظار باز آید

  • ۱۵ مهر ۹۷ ، ۰۹:۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

خلق می پرسند جانان تو را منزل کجاست؟
آن که برده وصف او از ما هزاران دل کجاست؟

آدمی سر تا به پا نقص است سرتا پاست عیب!
آن که سرتا پا کمال است، آدم کامل کجاست؟

وصف روی یار بشنیدیم و مجنونش شدیم
 عقل می پرسد که ای مجنون بگو عاقل کجاست؟

در تمام عمر خود باید ز شمع یار سوخت
گر نسوزد بال و پر از عشق پس حاصل کجاست؟

یار ما آنجاست که تسبیح و تحمید خداست
یار اگر خواهی تماشا کن، چنین محفل کجاست؟

یار ما سر تا به پا نور است، در خاکش مجو
مثل او یاری چنین پیدا ز آب و گل کجاست؟

او نگین پادشاهی می دهد بر سائلش
او جواد است و سخاوتمند، گو سائل کجاست؟

کشتی عالم به طوفان حوادث غرق شد
ناخدایی که او بَرَد کشتی سوی ساحل کجاست؟

جمعه جمعه، ندبه ندبه اشک هجران ریختیم
یار ما اما نیامد پس چرا؟ مشکل کجاست؟

تا طلوع صبح فردا چشم در راهیم ما
ما فرج را از خدا خواهیم، مستعجل کجاست؟

  • ۰۴ مهر ۹۷ ، ۰۸:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


هنگام ظهر و تشنه و تابستان
در شوره زار وادی شورستان

خشکیده است هر دو لبم اما
می ریزد از دو دیده ی من باران

در دل به غیر غصه نمی یابم
در سینه نیز داغ غم هجران

از یار نیست هیچ خبر اما
غمها همه به سینه ی من مهمان

اینجا اسیر غصه و دردم من
اینجا اسیر سلطه ی صد طوفان

گشتم ولی نجستم اثر هرگز
از آنچه نام اوست سر و سامان

حلال مشکلات در اینجا نیست
اینجاست دردها همه بی درمان

در انتظار فصل بهارم من
باید که صبر پیشه کنم الان

پس بشمرم تمام دقایق را
شهریور ماه و مهر و سپس آبان

چندی اگر که صبر کنم پیشه
خواهد گرفت فصل خزان پایان

آید بهار خرمی و شادی
سرسبز می شود همه ی بستان

آید ز راه منجی انسان ها
تا کاخ ظلم و جور کند ویران

دلها شود ز نور خدا روشن
لبها همه به لطف خدا خندان

هر آن کسی که لب به سخن بگشود
آرد به لب فقط سخن از قران

هرگز دگر شکسته نخواهد شد
در آن زمان میان بشر پیمان

گلشن شود تمام جهان آن روز
سینه پر از یقین شود و ایمان

نفس اماره به بند خواهد شد
آن گونه که اسیر شود شیطان

شور و شوق و شعف شود زنده
خوش طعم، طعم زندگی انسان

از ظلم و جور اثر نخواهد ماند
عدل است شیوه ی حکومت هر سلطان

ما منتظر طلوع خورشیدیم
تا غصه و رنج و غم رسد پایان

  • ۰۳ مهر ۹۷ ، ۰۹:۳۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی


نومید و دلشکسته پس از انتظارها
هر روز می روند از اینجا هزارها

صد طعنه بشنویم گروهی که مانده ایم
یعنی که مانده ایم به زیر فشارها

جان می دهیم از غم هجران روی یار
آری اگر چه زنده بگردیم بارها

در جستجوی گل به گلستان که می رویم
سخت است سخت طعنه شنیدن ز خارها

چون طالبیم، طالب دیدار روی یار
شوئیم ما زدیده و دلها غبارها

آن سبز پوش یکه سوار عرب کجاست؟
ما را چه حاجت است به دیگر سوارها

تا وعده ی رسیدن دلبر به ما رسید
ما بشمریم یک یک لیل و نهارها

وقت عمل رسیده بکوشیم روز و شب
چون بی نتیجه است تمام شعارها

طرفندها زدیم و نیامد نگار ما
تدبیر تازه ، طرح نو و ابتکارها

آقا بیا که شیعه اسیر دو صد بلاست
بشکن به دست حیدری خود حصارها

دیگر نمانده است قراری برای ما
ما شهره ایم بین همه بی قرار ها

آقا بیا که گرد تو گردیم روز و شب
ما را خوش است گردش در این مدارها

یک عمر در فراق تو آقا گریستیم
شاهد به روی گونه ی ما این شیارها

از بس گریست دیده ز هجر تو خشک شد
یک بار پا گذار تو در این دیارها

دین خدا به دست بشر سر بریده شد
بیرون کن از غلاف دگر ذوالفقارها

ای آن کسی که مایه ی هر زندگی تویی
ما مرده ایم بی تو درون مزارها

قران و اهل بیت(ع) دو حصن حصین ماست
ما شیعه ایم شیعه ی این هشت و چارها

  • ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


همیشه گر که نگاه بشر به ظاهرهاست
به جستجوی کسی در میان نادرهاست

کسی که خوبترین بین جمع خوبان است
کسی که پاکترین بین جمع طاهرهاست

برای دیدن رخسار بهتر از ماهش
همیشه خانه ی او مقصد مسافرهاست

گمان مبر که فقط شیعه محو چهره ی اوست
که محو چهره ی دلبر نگاه کافرهاست

به وصف چهره ی دلبر ز بس دل انگیز است
همیشه ناب ترین بیت شعر شاعرهاست

نگار من که ربوده است دل ز اهل جهان
به کار دلبری استاد کار ماهرهاست

خوشم که در صف دلدادگان او هستم
اگر چه جای من خسته جان، در آخرهاست

  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی


بگذشته اگر هزار و اندی سالی
از دوست نپرسیده کسی احوالی

پنهان شده ماه پشت ابری تیره
تشکیل نشد ستاد استهلالی
---
ای یکه سوار عشق کی می آیی
معنای بهار عشق کی می آیی

بی تو لغت عشق فقط یک واژه است
ای باعث اعتبار عشق کی می آیی
---
با یار زمین به رایگان از من شد
دریا و تمام آسمان از من شد

دوزخ سندش به نام دیگرها خورد
اما سند باغ جنان از من شد
---
این جمعه  بیا، دیده ی ما بینا کن
یک گوشه نظر به مردم دنیا کن

زشت است بدون تو تمام زیبائی ها
آقا تو بیا جهان ما زیبا کن
---
دلها همگی پر اضطراب است بیا
از هجر تو حال ما خراب است بیا

بی تو همه جای این جهان تاریک است
محتاج طلوع آفتاب است بیا
---
در سایه سار لطف خداوند سرمدی
گر شیعه ای و در طلب راه احمدی

لبریز کن ز عطر خوش عشق جان و تن
یعنی روانه کن صلواتی محمدی(ص)

  • ۱۰ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۰۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی


یابن الحسن(عج) بدون تو عمرم تباه شد
ساعات عمر من همه صرف گناه شد

حالا که پای من لب گور است ای دریغ
عمرم تباه گشته و رویم سیاه شد
---
جمعی برای دیدن رویت در انتظار
جمعی همیشه دیده به سویت در انتظار

یک عده نیز چشم به راه تو مانده اند
در آرزوی آب وضویت در انتظار
---
تسبیح لحظه لحظه ی عمرم بیا بیا
ای علت همیشه ی شکرم بیا بیا

عمر بدون روی تو عسر است ای امام
ای کرده یاد تو همه یسرم بیا بیا
---
یابن الحسن(عج) بیا و بیاور بهار را
پایان ببخش فصل غم و انتظار را

دشمن به جنگ دین خدا کرده عزم جزم
بیرون کن از غلاف دگر ذوالفقار را
---
در شیعه گری که شهرگان شهریم
معروفترین منتظران دهریم

یک عمر به انتظار تو می مانیم
ما شیعه ی شهره ی فراق و صبریم

  • ۲۰ تیر ۹۷ ، ۰۹:۳۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی


ای که تو مامول دل حیدری
وی که در این عصر به ما رهبری

شکر خدا را که در این انجمن
من به مدیح تو بگویم سخن

نور علی نور گل فاطمه(س)
ماشع و مامور گل فاطمه(س)

مبداء الایات خدا مهدی(عج) است
مبطل احکام دغا مهدی(عج) است

مجتهد و محسن و مامون تویی
اصل تویی، فرع تو، کانون تویی

مجدد دین خدا جز تو کیست؟
جاهد آئین خدا جز تو کیست؟

حافظ دین ، محیطی و محمد
واسطه ی فیض خدای سرمد

محقق و محیی ایمان تویی
معنی آیه های قران تویی

نقطه ی پرگار دو دنیا تویی
ما همگی بنده و مولا تویی

مخبر و مخزون و مدبر تویی
پاک تر از پاک و مطهر تویی

مرکز امید و مدخر تویی
مرتقب شیعه ، مذکر تویی

ای تو مذل همه اعدای دین
منتظرانت همه ی مومنین

ای به شب تار بشر چون قمر
مرشد و مرضی تویی و مستتر

ای که تو مستنصری و مشتهر
ای به شباهت خود خیر البشر

ای که تو مستوری و مشهور نیز
کعبه ی مقصودی و موجود نیز

چون که ز خورشید فروزانتری
از همگان یک تنه دل می بری

ای که سرآغازی و پایان کار
برده ای از ما دل و دین بی شمار

معدن هر علم و معبر تویی
در شب تاریک منور تویی

هم تو معز هستی و هم معلنی
معدن ایمان تویی و مومنی

مهدی زهرا و معاذ بشر
مفرج الکرب، دلیل ظفر

مقتصر و مفضل و مفزع تویی
نور تویی طالع و مطلع تویی

ای تو مقدم تو تواناترین
نور دل جمله ی اهل یقین

منتصر و منتظر و منتقم
هست ز توصیف تو عاجز قلم

منعمی و ناجی امت تویی
مهتدی و هادی امت تویی

مهدی زهرایی و روشنگری
لیل، ضحی، بینه و کوثری

ای خجل از روی تو آئینه ها
حاضری و غایبی از چشم ما

ای که ترازویی و میزان حق
در همه دم گوش به فرمان حق

موءتمر و موءتمن و موءملی
چشم به راهیم، بیا، یاعلی(ع)

موفق و مهذب و موءید
صل علی احمد(ص) و آل احمد(ص)

  • ۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۵۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


بر علت ایجاد دو دنیا صلوات
بر حیدر(ع) و بر ام ابیها صلوات

ما منتظران صبح فردا هستیم
بر صبح ظهور گل زهرا(س) صلوات
***
جویی تو اگر طریق ایمان و نجات
یا تشنه لبی تشنه لب آب حیات

بفرست تو با صوت جلی در همه دم
بر پنج تن آل محمد(ص) صلوات
***
بر ترجمه سوره ی کوثر صلوات
بر نور دل بتول(س) و حیدر(ع) صلوات

امروز که روز نیمه ی شعبان است
بر مهدی فاطمه(س) مکرر صلوات
***

بر رهبر و رهنمای امت صلوات
بر باعث هر رحمت و نعمت صلوات

بر منجی عالم از همه ظلمت و ستم
بر اصل ولایت و امامت صلوات
***
گویند فرشتگان به مهدی(عج) صلوات
با شوق و ز عمق جان مهدی(عج) صلوات

با حضرت دوست هم سخن باید شد
هر جا و به هر زمان به مهدی(عج) صلوات
***
بر چهره ی با صفای مهدی(عج) صلوات
بر دست گره گشای مهدی(عج) صلوات

دائم به دعا دو دست او سوی خداست
بر صوت خوش و دعای مهدی(عج) صلوات

  • ۱۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۳۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


نیمه ی شعبان شد و هنگام عید
عید گل فاطمه(س)، عید سعید

ای همه ی منتظران ظهور
ای همگی منتظرانی صبور

شعر من امروز اگر مثنوی است
حامل صدها سخن معنوی است

شرح گل فاطمه(س) است این مقال
او که سراپاست کمال و جمال

مهدی زهرا (س) و ابوالقاسم است
اوست اباصالح و او قائم است

او پسر فاطمه (س) و حیدر(ع) است
آمر معروف و به ما رهبر است

معنی احسان و فداکاری است
اسوه ی دین داری و بیداری است

بدر تمام است گل فاطمه(س)
اوست به تاریکی شب خاتمه

تالی و همتای کتاب خداست
معنی قران و به ما مقتداست

اوست تقی، اوست تلاد النعم
باعث نابودی ظلم و ستم

جعفر و جمعه و جواد است او
شافع محشر و معاد است او

جامع الکلم است و جابر است
دشمن هر مشرک و هر کافر است

حاشر و حاصد و حاضر است
حافظ الاسرار و به حق یاور است

اوست حلیم ، اوست حق الجدید
آمد و شد شام سیاهم سپید

خیر و خلیل است و خلف نیز اوست
پاک تر از آب طهور وضوست

خائف و خاتمه ی اوصیاست
خاک قدمهاش همه توتیاست

داعی و دیان و دلیل است او
ماهتر از ماه و جمیل است او

اوست ذوالحلم و همو ذوالفقار
کشت مرا در غم او انتظار

رحمت گسترده حق مهدی(عج) است
ریشه کن ظالم و بدعهدی است

مالک گیتی، پسر حیدر(ع) است
او به یقین منتقم مادر است

مایه ی امید و رشید و رضی است
او به پیام آور از حق وصی است

او زکی و سابق و سراله است
از همه اسرار خدا آگه است

واسطه ی فیض خداوند اوست
بر روی لب غنچه ی لبخند اوست

سید و سیف الله و ستر الله است
هر که به راهش نرود گمره است

اوست سراج، اوست سروش خدا
اوست به درد بشریت دوا

شافع و شاهد است و شمس الظلام
سایه ی او بر سر ما مستدام

صاحب دین مهدی(عج) صاحب زمان
ترجمه ی صوم و صلات و اذان

صاحب صمصام  به یوم الفتوح
کشتی او ناجی امت چو نوح

صدق و صراط ، صابر و شایسته است
مثل علی(ع) صالح و وارسته است

اوست ضحی، اوست ضیاء، اوست تین
ترجمه ی ساده ی حق الیقین

اوست که طاووس بهشت خداست
گلشن دین از قدمش با صفاست

منتقم خون حسین(ع) است او
نور دل و نور دوعین است او

اوست که هم طیب و هم طاهر است
ترجمه ساده ای از کوثر است

اوست اباصالح و او طالب است
اوست که بر دشمن دین غالب است

عصمت دین، عاقبه الدار اوست
باعث سرسبزی گلزار اوست

عبد خدا، عدل خدا، عالم است
اوست ابا صالح و او قائم است

او علم النور و علم الهداست
اوست که سر چشمه ی آب بقاست

اوست فقیه، او فرج المومنین
اوست به حق قبله ی اهل یقین

فطره الانام ، فرج الاعظم است
بر همه ی درد بشر مرهم است

اوست که هم فاتح و هم فاضل است
اوست که هم فاتق و هم عادل است

او قمر الزاهر و قران هم اوست
قصر مشید، قیم زمان هم اوست

قائم و قابض و قوام اوست
ناجی دین، منجی اسلام اوست

اوست کریم ،اوست کاشف الغطاء
معنی قران و کتاب و دعاء

معنی وحی است و زبان خدا
اوست صراط، اوست طریق هدا

دست دعا سوی خدا می برم
شکر خداوند به جای آورم

شکر که مهدی(عج) است امام زمان
شکر که نامش شده ورد زبان

سایه ی مهدی(عج) به سرم جاودان
عید مبارک به همه شیعیان

  • ۰۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۷:۴۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی