اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۱۳۶ مطلب با موضوع «حضرت امام زمان عج» ثبت شده است

از آن زمان که برایت غزل سرا شده ام
پرم ز نور ولایت، پر از خدا شده ام

وجود من فقط از حق تو را طلب کرده
قسم به نام قشنگت پر از دعا شده ام

رضای حضرت حق چون رضای حضرت توست
هر آنچه را تو پسندی به آن رضا شده ام

من از خدا طلبیدم همیشه عشق تو را
سپاس چون که به عشق تو مبتلا شده ام

به جز طریق شما راه دیگری نروم
که از طریق شما با حق آشنا شده ام

تمام ارزش من در محبت به شماست
که بوده ام مس و از عشقتان طلا شده ام

مراست تاج شهنشاهی جهان بر سر
چو در سرای شما مدتی گدا شده ام

جهان فنا شود اما بقا از آن من است
دلیلش آن که بسی در شما فنا شده ام

مرا به جنت رضوان تو رهنمون هستی
ز نا کجا بنگر راهی کجا شده ام 
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۱۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی


در سر از روز ازل دارم هوای کوی یار
مردم چشمان من رو سوی کویش رهسپار

در تمام عمر خود با یاد دلبر زیستم
در تمام عمر از شوق وصالش بیقرار

گر بیاید چشم خود را فرش راهش می کنم
جان خود را هم به پیش پای او سازم نثار

فصل های سال بی رویش همه پائیز بود
پرده گر بردارد از رخ می شود فصل بهار

بی جمال روی او او دنیا شبی ظلمانی است
می رسد از راه تا روشن شود شبهای تار

زندگی کردم تمام عمر را با یاد او
بر لبم جاری است نامش روز و شب بی اختیار

من که می میرم ز هجر روی همچون ماه او
اف بر احوال من و  صد شکوه از این روزگار

گر گنه کرده مرا دور از تماشای رخش
تا ابد از کرده های خود منم در اعتذار

او تمام باور من بود و خواهد بود نیز
راز دل گفتم به او اما به دور از هر شعار

لطف کن یارب بده اذن ظهورش زود تر
جان زهرا(س) کن نصیب شیعیان این افتخار

در دبستان وفا شاگرد بودم مدتی
خاطراتی مانده از آنجا برایم یادگار

از دبستان وفا من درس ها آموختم
درس اول صبر بود و درس دیگر انتظار

شرح هجرانش نمی گنجد به صد دفتر ولی
گفتم از هجران او ابیات چندی اختصار

 

 

 

 

  • ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۰۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی


ای مجمع دل های پراکنده کجایی
ای ماه من و اختر تابنده کجایی

بی روی تو دنیاست سراسر همه ظلمت
ای حضرت خورشید فروزنده کجایی

لبخند تو زیباست بخند ای ای سبب عشق
ای باعث عشق، ای لب پر خنده کجایی

بی روی شما هر دو جهان فانی فانی است
ای بازدم و ای دم هر زنده کجایی

با تو همه ی عالمیان خرم و شادند
ای عید همه، موسم فرخنده کجایی

آینده ی ما روشن و زیباست به عشقت
ای باعث امید به آینده کجایی

در هر نفسی قلب به عشق تو طپیده است
 ای قلب من از مهر تو آکنده کجایی

ما از غم هجران تو جان باخته گانیم
ای تا به ابد زنده و پاینده کجایی

  • ۰۸ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۵۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

عالم شده لبریز از عطر حضورت
خورشید بگرفته است وام آقا ز نورت

چشم امید ما به دست توست مولا
کی می رسد مولای ما وقت ظهورت
---
آقا مثل تو مثل باران است
چشمان تو ترجمانی از قران است

بگذار قدم به چشم ما آقا جان
که از دوری تو دیده ما گریان است
---
مهمان هر سجاده هستی، تو دعایی
مرهم تویی بر دردهای ما دوایی

ما در کویر بیکسی دنبال آبیم
آقای من سرچشمه ی آب بقایی



  • ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۰۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی


از کف بداده ام من چندیست طاقتم را
بار غم فراقت خم کرده قامتم را

چشمان نافذ تو، ای قبله گاه عشاق
 افزوده بی نهایت، شوق عبادتم را

با شوق دیدن تو بیدار می شوم من
تکرار می کنم من هرصبح عادتم را

آقا لیاقت من در حد دیدنت نیست
اما تو از سر لطف، بنما رعایتم را

آقا بدام زلفت من مانده ام گرفتار
شادم که داده ای تو، حکم اسارتم را

یک عمر درد هجران، یک عمر چشم گریان
بشنو ز نای قلبم، آقا حکایتم را

یک دل مراست آقا، یک دوست نیز کافیست
پس با تو بسته ام من، عقد رفاقتم را

بر لب نیاورم من هرگز به غیر نامت
باور نمی نمایی، آقا صداقتم را ؟

یک عمر دیده بر در، یک عمر درد هجران
غم بود خاطراتم، بشنو روایتم را

از بس که من شمردم هر لحظه، لحظه ها را
آقا ببین به دستم، دلخسته ساعتم را

از درد دوری تو، افتاده ام به بستر
آقا به خاطر آور وقت عیادتم را

از بس صدات کردم، اما نیامدی تو
نزد خدا برم من، دیگر شکایتم را

تو اوج هر چه خوبی، من بدترین بدها
آقا ببخش بر من، اینک جسارتم را

کانال تلگرام ما

 http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۵۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی


بیا که با تو جهان با صفاست یا مهدی (عج)
و بی تو خانه دل در عزاست یا مهدی (عج)

زلال و ساده و پاکی شبیه آئینه
تو صادقی و دلت حق نماست یا مهدی (عج)

بلا اگر که ببارد ز آسمان بر ما
همیشه یاد تو دفع بلاست یا مهدی (عج)

هر آن دعا که شود مستجاب می دانم
که آمین تو بعد از دعاست یا مهدی (عج)

ز شیر مادرم آموختم ذکر تو را 
و تا ابد به لبم این نواست یا مهدی (عج)

خدا کند که تو از دست ما رضا باشی
رضای تو که رضای خداست یا مهدی (عج)

درست راه شما می رسد به باغ بهشت
خوش آن که رهرو راه شماست یا مهدی (عج)

کشیده ام همه ی عمر انتظار تو را
و انتظار چه  بی انتهاست یا مهدی (عج)

ندیده روی تو را می روم از این دنیا
ولی به دست تو آب بقاست یا مهدی (عج)

بیا که چشم به راهت نشسته ام همه عمر
که خاک مقدم تو توتیاست یا مهدی (عج)

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۰۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۰۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

گفتم به دلدارم شبی،تنهاتر از من را مجو
پروانه ی روی تو ام، شیداتر از من را مجو

گفتم چو من دارم تو را، دارا ترین عالمم
بین همه دلدادگان، داراتر از من را مجو

من از رقیب و از رفیق سنگ ملامت خورده ام
حالا میان عاشقان، رسواتر از من را مجو

هر کس در این عالم دل خود را به زلفی بسته است
دل بسته ام بر زلف تو، داناتر از من را مجو

 چشمان زیبای تو  چون آیات قران من است
بهر قرائت کردنش، شیواتر از من را مجو

از دوری روی مهت، هر چشم من یک رود خون
دامان من دریا شده، دریاتر از من را مجو

گفتم که بی تو این جهان ، غیر از کویری خشک نیست
اما تو ای جان جهان، صحراتر از من را مجو

بلبل به روی شاخ گل، ذکر تو را دارد به لب
ای زینت هر گلشنی، میناتر از من را مجو

گفتا چنین پاسخ مرا، آن دلبر و آن دلربا
هرجا که باشی با توام، پیداتر از من را مجو

وقت مناجات و دعا، هر جا که داری التجا
هر لحظه هستم با شما، آقاتر از من را مجو

معنا و مفهوم همه آیات قرانی منم  
بر آیه های وحی حق، معناتر از من را مجو

جویی اگر راه خدا، دائم به دنبالم بیا
راه سعادت راه من، مولاتر از من را مجو  

به کانال تلگرام ما بپیوندید: 

http://telegram.me/ashkeshafagh

  • ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


مردی که این جهان همه در اختیار اوست
چشم جهانیان همه درانتظار اوست

او ریشه کن کند ستم و ظلم و جور را
زیرا که ذوالفقار علی(ع) ذوالفقار اوست

دوران  شادمانی و شور و نشاط ما
دوران حکمرانی او، روزگار اوست

یاران او سر آمد مردان عالمند
ای خوش به حال آن که وفادار و یار اوست

او هست مرد کوشش و مرد تلاش و سعی
آسایش و سعادت انسان شعار اوست

آن کس که حب آل علی(ع) هست در دلش
جان را فدای او کند و دل دچار اوست

گر رنگ صلح و مهر و وفا دید این جهان
از ایده های ناب وی و ابتکار اوست

گر پا گذارد او به روی دیدگان ما
تقدیم او کنیم سر و جان نثار اوست

چون می رسد ز راه، جهان گلستان شود
خوشبخت آن که صبح و مسا در کنار اوست

  • ۰۴ آذر ۹۵ ، ۱۱:۰۶
  • علی اسماعیلی وردنجانی


گر شانه را تحمل این کوله بار نیست
هر گز دو دیده خسته از این انتظار نیست  

در انتظار  روی تو شد عمر  ما تمام
آقا بیا که این دل ما را قرار نیست

ما در تمام عمر ندیدیم جز خزان
آقا بدون تو خبری از بهار نیست

تازند دشمنان شیعه به اسلام  بی امان 
جز در نیام حضرت تو، ذوالفقار نیست

هر صبح و شام آمدنت را طلب کنیم  
آقا بیا که حرف دل است این، شعار نیست

ما سجده می کنیم به خاک قدوم تو
این افتخار ماست، بلی ننگ و عار نیست

دار و ندار ماست محبت به اهل بیت (ع)
غیر از محبت به شما اعتبار نیست

یابن الحسن(عج) که تاج سر ماست سایه ات
غیر از لوای تو به جهان افتخار نیست

نام تو را که می شنوم مست می شوم
آقا قسم به عشق مرا اختیار نیست

ترسم بمیرم و نشود دیدنت نصیب
هرکس تو را ندید که او رستگار نیست

  • ۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۱:۰۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی


خوشا به حال من آقا،کنار من هستی
انیس و مونس و دلدار و یار من هستی

تو در حوالی من بوده ای تمامی عمر
چه سر خوشم که تو آقا، قرار من هستی

به دشت زندگی من همیشه تابیدی
تو ماه روشن شب های تار من هستی

سکوت و حسرت و سرما چقدر بی معناست
برای آن که تو آقا بهار من هستی

اگر چه در سر من آرزوی دیدن توست 
ز روی شوق، تو در انتظار من هستی !

مرا به کار جهان هیچ التفاتی نیست
تویی که در دو جهان افتخار من هستی

ز هیچ کمترم آقا، اگر نباشی تو 
تمام هستی من، اعتبار من هستی

مرا ز مرگ نباشد هراس آقا جان
چرا که فاتحه خوان مزار من هستی

  • ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۲۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی