اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

۶۴ مطلب با موضوع «حضرت فاطمه زهرا س» ثبت شده است

کیستم من ؟ معنی آیات قران مبینم
همسر شیر خدا و قبله ی اهل یقینم

کیستم؟ انگشتر ختم رسالت را نگینم
دختر پیغمبرم من، وجه رب العالمینم

کشتی اسلامیان را لنگرم من، لنگرم من
در ره حفظ ولایت سنگرم من، سنگرم من

ترجمان وحی هستم، کوثرم من، کوثرم من
کیستم؟ ام ابیهایم، به بابا، مادرم من مادرم من

باغ سرسبز ولایت خرمی دارد ز نامم
هست از آیات قران هم مطهرتر کلامم

دسته دسته عرشیان گویند صبح و شب سلامم
قبله گاه اهل عالم، کعبه ام ، رکنم  مقامم 

کیستم ؟ کوثر منم، یاسین منم، ام الکتابم
محور آل عبایم ، معدن  ایمان نابم

زهره و زهرا(س) زکیه، پای تا سر آفتابم
گلشن آل محمد(س) را گل ناب و گلابم

کیستم من؟ پاکتر از آِیه ی تطهیر هستم
کیستم من؟ ترجمان سوره تکویر هستم

کیستم  من؟ آیه های وحی را تفسیر هستم  
فاطمه، صدیقه،زهرا(س)، معنی تبشیر هستم   

کیستم من؟ بازتاب نور توحید و نبوت
کیستم من؟ حامی قران و ایمان و امامت

ترجمان وحی ام و الگوی پاکی و طهارت
شافعه در وقت رستاخیز و میزان عدالت

خنده هایم غصه از قلب پیمبر(ص) می زداید
دست مجروحم طناب از دست حیدر( ع) می گشاید

حضرت روح الامین هم مدح من را می سراید
روز و شب صدها فرشته بهر دیدارم بیاید

کشتی اسلامیان را می رسانم من به ساحل
کیستم آنکس که می بخشد گلوبندش به سائل

آیه های هل اتی در شان من گردیده نازل
عرشیان را نام من شد زینت و نقل محافل

کعبه شد  آئینه بندان  دختر پیغمبر(ص) آمد
گشت خرم باغ و بستان دختر پیغمبر(ص) آمد

 شادمانی شد فراوان دختر پیغمبر(ص) آمد
شد عطارد باده گردان دختر پیغمبر(ص) امد

شد فلک روشن، ملک خندان به یمن مقدم او
شد زمین گلشن بشر شادان ز یمن مقدم او

شیعه شد لبریز از ایمان به یمن مقدم او
دین و ایمان گشت جاویدان به یمن مقدم او

قدسیان شکرانه ی میلاد او تسبیح گویند
شیعیان او صراط المستقیمش را بپویند

جملگی تسلیم امر و  تابع فرمان اویند
هر کجا پا می گذارد خاک پایش را ببویند

مقدم  دخت پیمبر(ص) حضرت زهرا (س)مبارک
مقدم  همتای حیدر(ع) حضرت زهرا(س) مبارک

مقدم معنای کوثر حضرت زهرا (س)مبارک
مقدم خورشید انور حضرت زهرا (س)مبارک 

  • ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۰۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی

چون خدیجه دختری از جنس نورالله زاد کهیعص 
یا محمد(ص) چشم تو روشن از این مولود باد کهیعص

آسمان لبریز شادی شد زمین هم غرق نور 
شیر یزدان، حیدر کرار(ع) شد خندان و شاد کهیعص

باز شد دروازه های آسمان ای مومنان
مکه شد لبریز عطر و حق در رحمت گشاد کهیعص

شادمانی ها فراوان شد ز یمن مقدمش 
دردمندان، آرزومندان رسید آب مراد کهیعص

جبرئیل آمد به خاک و در کنارش عرشیان 
سر ز پای خویش نشناسند از شوق زیاد کهیعص

آی ملتهای عالم اوست چون حصنی حصین
دین و ایمان و یقین را او ستون است و عماد کهیعص

هر که زهرا(س) شد از او راضی، خدا راضی از اوست
دشمنانش تابع شرکند و کفر و ارتداد کهیعص

آمد او تا الگوی دینداری و ایمان شود
تا شود بازار بی دینی ز میلادش کساد کهیعص

در صراط المستقیم او هست شمع راه ما 
مومنان مژده شفیعه اوست هنگام معاد کهیعص

  • ۰۴ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۵۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

زنی از سوره طه و  اعطینا مطهر تر
زنی از آسمان، از کرسی اعلی مطهر تر
زنی از آفتاب ظهر عاشورا مطهر تر
زنی از مریم و از هاجر و حوا مطهر تر

زن اما دختر پیغمبر(ص) و ام ابیها اوست
زن اما بر تمام آیه های وحی معنا اوست
زن اما نقطه ی آغاز خلقت، نقطه ی پایان دنیا اوست
که انفاس خوشش همچون نفسهای مسیحا اوست

زنی خاکی که سر تا پای این زن پاک و افلاکی است
 زکیه، فاطمه، معصومه، زهرا(س)، اسوه ی پاکی است
چرا او خورده سیلی، چادر او پس چرا خاکی است؟
چرا پس سرنوشت او قرین با درد و غمناکی است؟

ملائک در طواف خانه اش دائم به پروازند
گدایانش به عرش کبریائی نیز می نازند
میان اهل عالم شیعیانش خوب و ممتازند
به تاجی که به سر دارند می بالند و می نازند

زن اما ماه و خورشیدند شمعی از وجود او
میان اهل عالم شهره گردیده است جود او
شده وقف ولایت هستی و بود و نبود او
ندارد مرهمی ای وای پهلوی کبود او

زن اما دختر پیغمبر(ص) است و همسر حیدر(ع)
که نازل شد به شانش آیه های سوره کوثر
زن اما او به کشتی دو عالم هست چون لنگر
که باشد او شفیعه مومنان را موقع محشر

ولی افسوس بشکسته است پهلویش ز ضرب در
ولی افسوس رنگ غم گرفته خانه ی حیدر(ع)
ولی افسوس سوزانده است دشمن سوره کوثر
ولی افسوس با داغش عجین شد زینب(س) مضطر

زنی از جنس نور اینبار سیلی خورده از دشمن
زنی از جنس نور آزرده از نیرنگ اهریمن
بگوش آید مدام از خانه ی او ناله و شیون
ز ظلم و جور اهریمن گرفته آتش آن گلشن

صدای کودکش لرزاند وقتی آسمان ها را
گرفته رنگ و بوی غصه بعد از آن اذان ها را
ببین گریان ز داغش کودک و پیر و جوان ها را
ببین شرمنده هیزم ها و چوب خیزران ها را

صدای گریه آمد مادری و درد پهلویش
صدای گریه آمد خورد سیلی نیز بر رویش
صدای گریه آمد مادری بشکست بازویش
صدای گریه آمد دختری می کند گیسویش

شب از غم شد سیه پوش و قمر نالید از غصه
همان شب تا سحرگه میخ در نالید از غصه
سما خون گریه می کرد و سحر نالید از غصه
علی(ع) با بچه ها خونین جگر نالید از غصه

میان آن در و دیوار دین آزرده شد ای وای
ولایت غصب شد حق المبین آزرده شد ای وای
گل گلزار خیرالمرسلین(ص) آزرده شد ای وای 
ز غم قلب امیر المومنین(ع) آزرده شد ای وای

تمام خانه ها از داغ زهرا(س) بیت الاحزانند
تمام سینه ها از داغ او غمگین و نالانند
تمام دیده ها از داغ او پیوسته گریانند
تمام قدسیان از داغ او سر در گریبان اند

شده آن میخ در، در سالیان بعد هی تکثیر
شده آن میخ در در کربلا هم نیزه هم شمشیر
بخیزد تا ابد از نای شیعه ناله ی شبگیر
برائت جوید از قوم ریا و حیله و تزویر

  • ۱۳ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۱۳
  • علی اسماعیلی وردنجانی


رو مگردان باغ رضوان هم جهنم می شود
بی تو حتی عرش رحمن هم جهنم می شود

برگ ریزان می شود فصل بهار و خرمی
بعد تو فصل بهاران هم جهنم می شود

هر چه دارد باغ گل یکباره پر پر می شود
بی تو باغ و راغ و بستان هم جهنم می شود

روز ها بعد از شما تاریک خواهد شد چو شب
بی شما خورشید تابان هم جهنم می شود

چون تو هستی معنی و مفهوم آیات خدا
بعد تو آیات قران هم جهنم می شود

ای که نام تو به درد اهل عالم مرهم است
رو مگردان چون که درمان هم جهنم می شود

قلب بی مهر شما یک قطعه سنگی بیش نیست
بی وجودت قلب انسان هم جهنم می شود

آب مهر توست با لطف تو می بخشد حیات
بی تو اما آب حیوان هم جهنم می شود

نیست در احسان بی مهر شما یک ذره سود
بی شما هر لطف و احسان هم جهنم می شود

بی ولای تو مسلمانیست نوعی کافری
بی شما حتی مسلمان هم جهنم می شود

آسمان از داغ تو خونابه می ریزد ز چشم
قطره های ناب باران هم جهنم می شود

  • ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۳۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی


فاطمیه فصل رنج و ماتم است
فصل گریه فصل اندوه و غم است

از جفای قوم نیرنگ و ریا
گشته ویران خیمه ی آل عبا

آیه ی تطهیر را سوزانده اند
کوثر و تکویر را سوزانده اند

حرف حرف آیه ی مباهله
زیر پا افتاده و گردیده له

آن که هجرت کرده در راه خدا
صورتش نیلی است حالا پس چرا؟

افتخار حضرت روح الامین
ضربه از در خورد و شد نقش زمین

مادر ائمه ی اطهار(ع) اوست
رنجه از ضرب در و مسمار اوست

شان زهرا(س) آیه های کوثر است
پس چرا او کشته از میخ در است

آن که بودی بر محمد(ص) یادگار
دیده اش از ضرب سیلی گشته تار

بر زنان هر دو عالم سرور اوست
با امیرالمومنین(ع) همسنگر اوست

اشبه الناس است زهرا(س) با رسول(ص)
پس چرا افسرده حال است و ملول

آن که حالا تکیه دارد بر عصا
دست او را بوسه می زد مصطفی(ص)

آن که در دنیا بهشت مصطفی(ص) است
شاخه ی بشکسته ی باغ هداست

قامتش خم گر چه همچون دال بود
آیه های وحی را اکمال بود

پاره ی قلب محمد(ص) بود او
وای من بشکسته پهلویش عدو

هیچ کس عابدتر از زهرا(س) نبود
پس چرا پهلوی زهرا(س) شد کبود

هست شرمنده از او دیوار و در
ناله کرده در غمش مسمار و در

در دعایش یاد هر همسایه بود
میخ در بر سینه اش آمد فرود

چشم و پهلو و سر او درد داشت
شکوه ها در دل ز یک نامرد داشت

آن که احمد(ص) شاد بود از دیدنش
در جوانی شد کفن پیراهنش

آن که دارد پیش خالق آبرو
رفت و دنیا شد جهنم بعد از او

بعد از او درهای رحمت بسته شد
دیده ها خون، آدمی دل خسته شد

رفت و فصل حزن و ماتم شد شروع
ماه خون، ماه محرم شد شروع

مرغ جانش چون ز دنیا پر کشید
قامت حیدر(ع) از این ماتم خمید

تا قیامت چشم ما از غم تر است
اشک ما تسکین قلب حیدر(ع) است

  • ۲۴ دی ۹۷ ، ۱۳:۵۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی


گویاترین فریاد حق زهراست زهرا(س)
روح دعا همزاد حق زهراست زهرا(س)

تفسیر ناب آیه های نور زهراست
هرجا سخن از نور شد منظور زهراست

اسرار پنهان مانده ی لولاک زهراست
آن که به نازش خلق شد افلاک زهراست

عالم همه تاریک و زهرا(س) نور ناب است
مثل علی(ع) تفسیری از ام الکتاب است

آئینه ی پاک خدا زهراست زهرا(س)
بر حق پرستان مقتدا زهراست زهرا(س)

او عصمت الله است و او ام ابیهاست
سرتا به پا نور است او، زهراست زهراست

روح پیمبر(ص) در وجودش منجلی بود
آری علی(ع) زهرا(س)و زهرا(س) هم علی(ع) بود

انوار حق را مطلع الانوار زهراست
آل عبا را نقطه ی پرگار زهراست

خورشید از انوار زهرا(س) با وضو شد
شیعه ز  مهر فاطمه(س) با آبرو شد

دخت نبی(ص) کفو امیر المومنین است
ام ابیها بلکه ام المرسلین است

زهرا(س) بهشت حضرت خیرالانام است
در ماه روزه، لیله القدر صیام است

خیر کثیر است و به قران کوثر است او
در روز محشر مومنان را یاور است او

زهرا(س) شد از لطف خداپاک و مطهر
از هر دعایی نام او مشکل گشاتر

او راضیه او مرضیه او مطلع الفجر
او کوثر وحی خدا، او لیله القدر

میلاد آن انسیه ی حورا مبارک
عید سعید مولد زهرا(س) مبارک

  • ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۴۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

سبب خلقت افلاک تویی یازهراء(س)
راز پنهانی لولاک تویی یا زهراء(س)

چشم، خاک قدمت وقت تولد بانو
عرش باشد حرمت وقت تولد بانو

هست جبریل امین چاکر دربار شما
عرشیان شیفته ی شیوه ی گفتار شما

بسکه هر روز تو معراج دمادم داری
باور ماست که درعرش تو پرچمداری

عشق از پلک زدن های تو آمد به وجود
عرشیان پیش قدم های تو هریک به سجود

آیه نور خداوند تو هستی با نو
به گمانم تو می ناب الستی بانو

چه کسی مثل تو با حضرت حق همدم شد
دختر ختم نبوت شده و اعظم شد

به لب از مقدم تو نغمه ی یا قدوس است
پیش نور رخ تو شمس و قمر فانوس است

چون خدا صبح و مسا با تو تکلم می کرد
زیر لب حضرت جبریل تبسم می کرد

دخت پیغمبری و ام ابیها هستی
همسر حیدری و شیعه ی مولا هستی

هرکه مدح تو کند شوق عبادت دارد
نص قران به همین نکته صراحت دارد

قلب پر نور تو گنجینه ی اسرار خداست
هر که شد طالب تو طالب دیدار خداست

آمدی چشم نبی(ص) از قدمت روشن شد
آسمان ها و زمین از قدمت گلشن شد

قدسیان صبح و مسا نام تو بر لب دارند
با مدد از تو ملائک همه منصب دارند

صدق و تقوا و سخاوت همه از آن شماست
تا ابد عالم و آدم همه مهمان شماست

عرشیان جمله به دیدار شما مشتاقند
شیعیان مهر تو دارند و بر این میثاقند

ریزه خواران کرمخانه ی بانو هستیم
از می ناب ولایت همگی سر مستیم

آیه ی نور که در شان شما نازل شد
هرچه می خواست خدا از قدمت حاصل شد

 به خداوند قسم جلوه ی ایمانی تو
نه فقط سوره کوثر، همه قرانی تو

چرخ گردون مدد از لطف شما می گیرد
روح با یاد شما نور و صفا می گیرد

چادر ساده ی تو مظهر تقوا و عفاف
ماه و خورشید و فلک گرد تو در حال طواف

باغ فردوس ز عطر خوش تو عطر آگین
آسمان ها و زمین در قدمت شد آذین

چه بگویم که خدا داده سلامت بانو
تا ابد حضرت جبریل غلامت بانو

آب چون مهر تو شد پاک و مطهر گردید
باغ رضوان ز قدوم تو معطر گردید

ای که تو معنی و مفهوم همه قرانی
جان ناقابل ما در قدمت قربانی

  • ۱۴ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۴۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


کوثر وحی و گوهر یکتا
ترجمان عفافی و تقوا

گل گلزار احمد(ص) مرسل
ای تو محور برای آل عبا(ع)

مثل آئینه پاک و شفافی
تو لطیفی، لطیف چون رویا

هر چه خوبی است را تو آغازی
هر چه پاکی است را تویی معنا

با تو دنیا پر از صفا شده است
حجت حق تویی و روح دعا

ای تو ذکر قنوت وقت صلات
تا قیامت ز حق تو را صلوات

هر دو چشم تو اختر تابان
قلب پاک تو معدن ایمان

همه عالم قلیل و تو کوثر
حجتم نص آیه ی قران

ای تو آرامش قلوب بشر
ای تو بر دردهای ما درمان

آمدی و خدا به خود بالید
لب شیعه ز مقدمت خندان

کهکشان ها چو موم در دستت
به دو عالم امیری و سلطان

ای تو ذکر قنوت وقت صلات
تا قیامت ز حق تو را صلوات

کعبه و رکنی و مقامی تو
حجت حق به هر امامی تو

نور الله و اکبری بانو
قمری، اختری، کدامی تو؟

نور حق در کلام حق پیداست
به خداوند آن کلامی تو

داده ما را خدای تو پیغام
وحی منزل تویی، پیامی تو

تو مهیمن، تو مومن و تو عزیز
و مصور تو و سلامی تو

ای تو ذکر قنوت وقت صلات
تا قیامت ز حق تو را صلوات

کعبه ی بی نشان شیعه تویی
ترجمان اذان شیعه تویی

سرور بانوان هر دو جهان
افتخار زنان شیعه تویی

جان شیعه فدای مقدم تو
مادر مهربان شیعه تویی

سایه ی لطف توست بر سرما
تا ابد سایبان شیعه تویی

بی تو ما زندگان بی جانیم
به خدا روح و جان شیعه تویی

ای تو ذکر قنوت وقت صلات
تا قیامت ز حق تو را صلوات

قاری وحی چون تلاوت کرد
همه فضل تو را قرائت کرد

در کتابش خدای بی همتا
همه از فضل تو روایت کرد

کافر است آن که بی محبت تو
ادعا بر سر دیانت کرد

در سلام نماز خود مومن
عاشقانه تو را زیارت کرد

و خدا آفرین به خود می گفت
محشر آمد، خدا قیامت کرد

ای تو ذکر قنوت وقت صلات
تا قیامت ز حق تو را صلوات

  • ۰۸ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۳۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی


شب است و ابر چشم شیعه خونبار
شب است و عالم هستی عزادار

همه عالم لباس غم به تن کرد
و از غم چاک چاک آن پیرهن کرد

همه عالم ز غم سر در گریبان
خلایق جملگی زار و پریشان

شب است و خفته در تابوت زهرا(س)
کنارش خون روان از چشم مولا

غبار غم گرفته آسمان را
موذن نالد و گوید اذان را

شب است و قدسیان اندوهگینند
همه هم ناله با اهل زمینند

شب است ماه در تابوت خواب است
همه دلها از این غصه کباب است

علی(ع) بر سر زنان در زیر تابوت
همه عالم ز غصه مات و مبهوت

علی(ع) تابوت خود را داشت بر دوش
ز غصه بارها می رفت از هوش

شب است و زینب(س) و یک کوه ماتم
زند بر سر دو دست غم دمادم

حسن(ع) از داغ مادر دل غمین است
دلش خون چون امیر المومنین(ع) است

حسین(ع) سر در گریبان است امشب
دو چشمش زار و گریان است امشب

چو دست غم به سر کوبید مولا
ز غم لرزید عرش حق تعالی

کتاب وحی را همتاست زهرا(س)
به آیات خدا معناست زهرا(س)

به قران دفن شد قران شبانه
همان بانوی خورده تازیانه

همان بانو که سیلی خورد سیلی
همان بانو که شد رخساره نیلی

همان بانو که شد مسمار آن در
برای کشتن او مثل خنجر

دو چشم شیعیان از غصه خونبار
و از اهل سقیفه سخت بیزار

  • ۲۹ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۲۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شاخه گل محمدی ز ضرب در شکسته شد
شاخه ی گل شکست و از علی(ع) کمر شکسته شد

خبر رسید شاخه ی گل محمدی شکست
ستون هفت آسمان از این خبر شکسته شد

گرفته اند در بغل زانوی غم فرشتگان
شمس ز غم در آتش و قرص قمر شکسته شد

هزار بار چشم ها ریخته اند اشک غم
رکورد آه و آتش و اشک بصر شکسته شد

دختر حضرت نبی(ص) همسر حضرت علی(ع)
سوره ی کوثر خدا، فخر بشر شکسته شد

شد سپر ولایت امیر مومنان علی(ع)
بر اثر فشار در، وای سپر شکسته شد

در آسمان شده به پا بزم عزای فاطمه(س)
ز غصه از فرشتگان هزار پر شکسته شد

بشکند آن دست که زد، ضربه به صورت بتول(س)
که بین اهل کاینات، بشر چه سر شکسته شد

  • ۲۸ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۳۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی