يكشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۳۹ ب.ظ
خیلی مهم نیست
راندی مرا بیرون ز در خیلی مهم نیست
از من شکستی بال و پر خیلی مهم نیست
من خورده ام یک دانه گندم از بهشتت
بخت از چه برگشت از بشر؟ خیلی مهم نیست
گفتم که باشد جای آسایش بهشتت
دیدم در آنجا هم خطر خیلی مهم نیست
گفتی مرا بیرون کنند از باغ رضوان
هر چند تلخ است این خبر خیلی مهم نیست
با خوردن گندم به فکر سود بودم
اما نمودم من ضرر خیلی مهم نیست
چون آمدم در این جهان پر ز آشوب
بود و نبودم شد هدر خیلی مهم نیست
پر بود دنیا چون ز طوفان حوادث
کردم ز طوفان ها گذر خیلی مهم نیست
هر روز سختی دیدم و رنج و مصیبت
هر روز نوعی درد سر خیلی مهم نیست
در زیر بار غصه و رنج و مصیبت
بشکسته شد از من کمر خیلی مهم نیست
قرآن و آل مصطفی(ص) بی حد مهمند
اما مرا چیز دگر خیلی مهم نیست
- ۰۳/۰۷/۰۱