ای کریم کریم های جهان
حجت الله و معنی قرآن
مؤمنین را تو تاج سرهایی
زینت افزای عرش اعلایی
مایه ی فخر اولیایی تو
عزت جمله انبیایی تو
تو امید امید وارانی
داروی درد دردمندانی
شاهد ظلم بودی و کینه
داشتی درد و غصه در سینه
خون دل خورده ای تو آقاجان
در دلت بوده غصه ها پنهان
قصه ی کوچه سوخت جانت را
برد از کف همه توانت را
چون که از شاخه شد جدا گل یاس
کوه غم را تو کرده ای احساس
شاهد کوچه بودی و سیلی
دیده ای صورتی که شد نیلی
دیده ای درد و رنج مادر را
غم و اندوه و حزن خواهر را
چادر مادر تو خاکی شد
ظلم ها بر نماد پاکی شد
دیده ای تو خسوف را در ماه
تو شنیدی ندای یا اُمّاه
مادر قد خمیده را دیدی
گونه ی خون چکیده را دیدی
دیده نادید و گوش نشنیده
آنچه را دیدگان تو دیده
طفل بودی و خون دل خوردی
و از این رنج و غصه افسردی
خون دل ها که خورده ای آقا
ریخت در طشت جملگی حالا
رفتی و غصه ها فراوان شد
جاری از ابر دیده باران شد
در عزایت حسین(ع) گریان است
قلب زینب(س) ز غصه بریان است
هر دلی گشته خانه ی غم تو
سوخت جان ها ز سوز ماتم تو
چون که زد زهر شعله بر جانت
سوخته از غمت مسلمانت
گر چه نوشیده ای تو زهر جفا
سرت از تن جدا نشد ز قفا
تیر زد گر چه بر تنت دشمن
سرت اما جدا نشد از تن
شده از زهر گر تنت رنجور
سرت اما نرفته کنج تنور
گر چه زینب(س) می آمدت از پی
سرت اما نبود بر سر نی
جان ما شیعیان به قربانت
مرغ دل در بقیع مهمانت
- ۳۰ مرداد ۰۴ ، ۰۸:۴۷