شنبه, ۶ مرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۱۵ ق.ظ
خانه های ساکت
خسته
غمگین
مجروح
بار غم ها بر دوش
بازگشتیم به شهر
شهر ساکت
آرام
قهرمانان همگی
زیر تلّی از خاک
خانه هاشان اما
منتظر
چشم به راه
بی صدا و خاموش
عقده هاشان در دل
همگی خون دل خویش
روان از دیده
خانه ها ی غمگین
همگی افسرده
سرد و آرام و صبور
همه در جستجوی
ساکن سابق خود
می گرفتند سراغ
از همه ی رهگذران
آتش حزن و غم و غصه و رنج
شعله ور بود و روانه سوی اعصار و زمان
تا که تسخیر کند
تار و پود همه آفاق جهان
خانه ها ساکت و آرام
سخن می گفتند:
آی مردم
این کشتگان که در غمشان گریه می کنیم
خورشید روز و ماه شب تار بوده اند
عمری برای راز و نیاز و مناجات با خدا
شب تا سحر نخفته و بیدار بوده اند
صد حیف رفته اند
افسوس و صد دریغ
از داغشان برای ابد
مردم جهان
در دام درد و رنج و غصه
گرفتار مانده اند
- ۰۳/۰۵/۰۶