و خدا غمگین است
قاصد مرگ خبر داد مرا
خبر از غصه و اندوه و عزا
خبر از ظلم و ستم
خبر از حادثه ی کرب و بلا
همه عالم شده لبریز عزا
سینه لبریز غم است
می چکد خون ز دو چشمان ترم
همه جا رنگ عزاست
نه فقط خاک
که افلاک شده خانه ی غم
و در عرش ملائک همه مغموم
و خدا غمگین است
نوحه خوان جبریل است
عرشیان مویه کنان
در غم نورِ دو چشم علی(ع) و
میوه ی قلب و پسر حضرت زهرا(س)
گوئیا قطع شده پاره ای از دین خدا
کاش
دنیا به عقب بر می گشت
تا کمی پیشتر از واقعه ی عاشورا
تا کمی قبل تر از قصه ی اصحاب کساء
تا شب میلاد حسین ابن علی(ع)
تا همان لحظه که جبریل محمد(ص) را گفت:
اقرأ
تا زمانی که خداوند به آدم آموخت
همه ی اسماء را
قبل تر
قبل تر از خلقت آدم و حوا
به کمی قبل تر از خلقت افلاک
به آن لحظه که شد خلق
پیغمبر اسلام(ص)
و جگر گوشه ی او فاطمه ی امّ ابیها
و علی(ع) و حسن ابن علی(ع)
آنگاه
حسین ابن علی آن گل زهرا(س)،
که آگاه شود
هر که شود ساکن دنیا
اگر این عالم هستی
به وجود آمده
با عشق حسین(ع) است و حسن(ع)
عشق علی ابن ابی طالب(ع) و صدیقه ی کبراست
که با عشق محمد(ص)
همان فخر همه مردم دنیاست
و این پنج تنند
پاک تر از پاک
که فرمود خداوند:
لولاک لما خلقت الافلاک
- ۰۳/۰۵/۰۴