اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

رمضان رفت و عید فطر آمد
ماه ذِکر و دعا خدا حافظ
ماه مهمانی خدای رحیم
ماه حمد و ثنا خدا حافظ

عید فطر آمده خدا را شکر
حیف شد؛ شد تمام ماه صیام
می کشم انتظار مدت ها 
تا نمایم به ماه روزه سلام

عید فطر است عید صبر و رضا
عید شکر خدای عالمیان
عید یک ماه بندگی کردن
عید شُکر تلاوت قرآن

رمضان ماه توبه و غفران
ماه سجاده و نیایش بود
ماه شب زنده داری و توبه
موسم طاعت و ستایش بود

رمضان فصل عشق بازی بود
عاشقی با خدای بی همتا
تا سحرگاه یا علی(ع) گفتن
بیعتی عاشقانه با مولا

حیف شد حیف ماه رحمت رفت
ماه احسان و بخشش و برکات
ماه غفران و ماه آمرزش
ماه توبه و ماه فوز و نجات

عید فطر است و عید پاداش است
مزد یک ماه بندگی کردن
همه دم زیر پرچم اسلام
شاد و مسرور زندگی کردن

رمضان فرصتی طلایی بود
ماه شب های قدر و ماه صیام
ماه جوشن کبیر و ماه مجیر
ماه دوری ز هر گناه و حرام

رفت ماه صیام و عید آمد
عید یک ماه روزه و امساک
عید یک ماه با خدا بودن
عید پرواز روح تا افلاک

عید فطر است و وقت شکر خدا
شکر لله و حمد یا الله
حیف شد رفت ماه استغفار
ماه بخشایش خطا و گناه

رمضان ماه رحمت و برکت
رمضان ماه صبر بود و صلات
می فرستم به شکر این نعمت
به محمد و آل او صلوات

  • ۱۰ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۱۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

لب گشایم باز در مدح امیر مؤمنان(ع)
با زبان الکنم اوصاف او سازم بیان

خوبرویان جهان محو رخ زیبای او
می زند رخسار او طعنه به هر رنگین کمان

او به نص وحی آگاه است از علم الکتاب
بوده است او شاهد خلق همه هفت آسمان

کنده با یاری حق او درب خیبر را ز جا
او به اذن الله سازد خلق حتی کهکشان

مصطفی(ص) و مرتضی(ع) هستند با هم همنشین
در کنار نام حق شد نامشان جزو اذان

عشق او جاری است در رگهای ما از کودکی
مهرش از روز ازل در قلب ما دارد مکان

خلق کرد او را خدا از نور مخصوص خودش
هست قاصر وقت توصیف کمالاتش زبان

هست ذکر او عبادت طبق گفتار نبی(ص)
نام او اوراد تسبیح همه صاحب دلان 

اوست با اذن خدا حلال مشکل های ما
حل کند او مشکلات مرد و زن؛ پیر و جوان

در جوانمردی ندارد هیچ همتایی علی(ع)
اوست الگوی جوانمردی به هر عصر و زمان

بر سرم دارم اگر تاج تولای علی(ع)
هست در صحرای محشر بر سرِ ما سایبان

هر کسی شد شیعه ی او بُرد سود بی حساب
دشمن او دیده در دنیا و در عُقبا زیان

در تمام آزمون های خدا گشته قبول
از خدا بگرفته است او بیست در هر امتحان

راه حیدر(ع) هست مصداق صراط المستقیم
می رسد این راه بی شک تا خدای مهربان

نیست تا کوی سعادت هیچ راه دیگری
وعده در صحرای محشر این خط و این هم نشان

  • ۱۰ فروردين ۰۴ ، ۰۵:۳۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

گفت ما را خدایمان کافی است
گفتمش از چه کفر می گویی
این سخن فتنه ای ز شیطان است
تو طریق ضلال می پویی

بنده را گر خدای او کافی است
از چه شد خلق عالم هستی
کهکشان ها و آسمان ها، بعد
باغ و صحرا؛ بلندی و پستی

گفت: اَلَیسَ ..‌. بِکافٍ عَبدَه
نکته ای که صریح قرآن است
گفتم این آیه نقل قول خدا 
از عدوی امیر ایمان است

این سخن را به گوش خود آویز
که هدایت وسیله می خواهد
در عوض راه دشمنان خدا
مکر و نیرنگ و حیله می خواهد

مقصد ما اگر چه الله(جل جلاله) است
اهل بیت اند نور راه اله
بی وجود ائمه گم می شد
به خداوندی خدا این راه

آفریده شده چرا خورشید؟
خلقت کوکب و قمر از چیست؟
و من الماء کل شی حی
هیچ فردی بدون آب نزیست

همه ی آفریده های خدا
هست در خدمت تو ای انسان
تا به یاری این همه نعمت
بشود قلب تو پر از ایمان

شده بر قلب مصطفی(ص) نازل
آیه های کتاب حق قرآن
روشنی بخش راه خوشبختی است
این چراغ هدایت انسان

گشته واجب اطاعت از حیدر(ع)
چون اطاعت ز مصطفی(ص) و خدا
ما  همه بنده ی خدا هستیم
احمد(ص) و آل او به ما مولا

همه عالم قلیل خوانده شده
اهل بیتند کوثر قرآن
می شود پس به یاری الله(جل جلاله)
مرتضی(ع) شرح سوره ی فرقان

چارده نور آفریده خدا
که چراغ هدایت بشرند
تا ابد این چهارده خورشید
شرط خیر و سعادت بشرند

به خداوندی خدا سوگند
مدد از غیر او خطایی نیست
هدف است او و دیگران ابزار
به خدا جز «خدا» خدایی نیست

من خدا را گواه می گیرم
این سخن نکته ی خلافی نیست
چون تقرّب وسیله می خواهد
دم زدن از اله کافی نیست

  • ۰۷ فروردين ۰۴ ، ۰۵:۵۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

یاعلی(ع) ای که تویی آینه ی قبله نما
ای غبار حرمت آبروی عرش خدا

ای که راضی شود الله(جل جلاله) ز لبخند شما
ای که از داغ تو خون است دل اهل ولا

ای که تیغ دو لب توست همان خشم خدا
تو یدالله و ولی اللهی و چشم خدا

یاعلی(ع) ای که به احمد(ص) تو وزیری و وصی
ای نمک خورده ی تو هر چه رسول است و نبی

یاعلی(ع) منبع احسان و وفایی و سخا
شرح قرآن تویی و ترجمه ی ذکر و دعا

ای همه کاره ی خلقت، تو کریمی و امیر
چشم بر لطف تو مسکین و یتیم است و اسیر

یاعلی(ع) کعبه شده قبله به یمن قدمت
عرشیانند همه زائر طوف حرمت

تا که بر خاک تو بگذاشت حسینت سر خود
دید گریان و غمین از غم تو مادر خود

یاعلی(ع), فاطمه(س) با اشک دو چشم تر خود 
شستشو می دهد آن زخم سر همسر خود

کاش زخم سرت از فاطمه(س) بودی پنهان
که چنین فاطمه(س) از غصه نباشد گریان

حسنین(ع) از غم تو اشک فشانند علی(ع)
محسن(ع) و زینب(س) تو ناله کنانند علی(ع)

داغدار تو یتیمان و فقیران شده اند
از غمت مردم دنیا همه گریان شده اند

یاعلی(ع) رفتی و عالم شده غمگین ز غمت
رخت غم شد به تن مذهب و آیین ز غمت

یاعلی(ع)رفتی و بی تو شده تنها کعبه
 از فراق تو شده خانه ی غمها کعبه

یاعلی(ع) رفتی و گردید سماوات خراب
دیده ها خون شد و دل ها ز غمت گشت کباب

یاعلی(ع) بی تو زمین گستره ی غمها شد
تا ابد کار بشر ناله ی واویلا شد

زیر بار غم تو گشت کمانی قد ماه
بعد از تو شده بی همدم و بی مونس چاه

یاعلی(ع) بعد تو خورشید ندارد نوری 
صبح ها دیده گشاید ز سر مجبوری

فلک افتاد ز گردش ز غمت یا مولا
زیر بار غم سنگین تو افتاد از پا

کشتی دین ز غمت غرق مصیبتها شد
غم پس از غم به دل اهل دو عالم جا شد

خشک شد بحر ز بس اشک ز چشمش بارید
رعد خاموش شد از بس که ز داغت نالید

یاعلی(ع) یاد تو هم باعث رحمت باشد
باعث مغفرت و بخشش غفلت باشد

یاعلی(ع) گر چه ز داغت دل ما غمگین است
یاد تو بر دل غمگین بشر تسکین است

حل شود چون که به دست تو همه مشکل ها
مشکلات همه را جان حسن(ع) حل فرما

  • ۰۱ فروردين ۰۴ ، ۰۶:۱۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شب قدر است و به درگاه خدا می نالم
روسیاهم من و شرمنده از این احوالم

عمر من طی شده در گمرهی و بی خبری 
گر چه افتاده ام از شاخه من اما کالم

بی نوا هستم و بیچاره و محتاج و فقیر
گر چه عمریست پی ثروت و کسب مالم

توشه ام هیچ ولی بار گناهم سنگین
منم آن مرغ که بشکسته به سنگی بالم

راه دور است و پر از حادثه و پیشامد
سفری سخت و تهی دست و پریشان حالم

هست پرونده ی من تیره تر از شام سیاه
شرم بادا به من از زشتی این اعمالم

بار سنگین گناهان کمرم را خم کرد
شرم دارم من از این قامت همچون دالم

از سحر تا به شبانگاه خطا پشت خطا
همه روزه به همین شیوه و این منوالم

بار عصیان و گناهم شده میلیون ها تُن
نیست اما عمل نیک یکی مثقالم

هست بر گردن من حق هزاران انسان
عاقبت می شکند گردنم از این شالم

عمر من طی شده در گمرهی و بی خبری
شده پاشیده به فرقم همه خاک عالم

عمر من طی شد و من غافلم از قبر و معاد
غافلم کرده ز عُقبی همه ی آمالم

نیک نامان جهان جمله فروتن هستند
من به اعمال بد و زشت خودم می بالم

سخت می ترسم از آن صحنه که هنگام ورود
کسی از آل علی(ع) نیست به استقبالم

  • ۲۸ اسفند ۰۳ ، ۰۳:۴۰
  • علی اسماعیلی وردنجانی

فصل، فصل بهار قرآن است
باغ ایمان پر از شکوفه ی نور

اهل ایمان همه غزل خوانند
همه خوشحال و خرّم و مسرور

مردی از جنس نور آمده است
تا به روح بشر جلا بدهد 

آمده تا به ما زمینی ها
عزّت و شأن و اعتلا بدهد

شمس تابان، فروغ ایمان اوست
همه هفت آسمان به فرمانش

آمد او مقدمش مبارک باد
جان ما شیعیان به قربانش

او صفاتش همه محمدی است
گل زیبای گلشن طاهاست

تار و پود وجودش از نور است
صورت و سیرتش همه زیباست

کیست او، او کریم آل علی(ع) است
همه مهمان خوان او هستیم

شکر یارب که ما مسلمانیم
همگی شیعیان او هستیم

جنگ و صلحش همه برای خداست
با خدا بسته عهد و پیمان او

حافظ آیه های قرآن است
در ره حفظ دین دهد جان او

سینه اش مثل بحر پر گهر است
علم و حلمش زبانزد همگان

شرح و تفسیر آیه های خداست
حسن(ع) است و تجلّی ایمان

سخنانش نشانه ی نور است
روشنی بخش راه انسان هاست

به خداوندی خدا سوگند
رهنما در تمام دوران هاست

همه شب تا سحر علی(ع) گونه
گرم راز و نیاز با یار است

دست هایش بلند سوی خدا
چشم هایش ز خوف حق زار است

شده از مقدمش علی(ع) دل شاد
مصطفی(ص) شکر حق بجا آرد

فاطمه(س) شادمان و خرسند است
اشک شوق از دو‌ دیده می بارد

تهنیت بر تمام اهل جهان
روز میلاد حضرت نور است

هر که شد شیعه ی امام حسن(ع)
مزد او حوض کوثر و حور است

او کریم است و با خود آورده
معدنی از فضائل و برکات

می فرستیم ما به صوت جلی
دم به دم بر جمال او صلوات

  • ۲۳ اسفند ۰۳ ، ۱۸:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

فرق دارد راه ما من با شماها نیستم
شیعه هستم با شما مؤمن نماها نیستم 

می گذارم پا به جای پای مولایم علی(ع)
  هم مسیر جمعی از حیدر(ع) جداها نیستم

از خدا دم می زنید اما خدایتان بُت است
حق پرستم بنده ی این ناخداها نیستم

خواندن قرآنتان نوعی ادا بازی شده
من طرفدار چنین سبک و اداها نیستم

چون دعاهای شما یک نوع تنبل پروری است
هرگز آمین گوی این فرم از دعاها نیستم

راه حق رفتن بدون رهنما ناممکن است
همسفر با جمعی از بی رهنماها نیستم

نیست در رفتار من یک ذره هم رنگ ریا
عضو کانون شما اهل ریاها نیستم

بر سر عهدی که می بندم بمانم تا ابد
با هر آنکس کرده بر حیدر(ع) جفاها نیستم

می تواند هر کسی باشد برادر با شما 
من برادر با شما از خود رضاها نیستم

جای خون جاری است در رگ های من مهر علی(ع)
شکر یارب تابع حال و هواها نیستم 

یا علی(ع) گفتن کجا و با علی(ع) بودن کجا
با علی(ع) عشق است؛ با لحن و نواها نیستم

با علی(ع) هستی قدم بگذار بر چشمان من
نیستی گر با علی(ع)، من با شماها نیستم

  • ۲۲ اسفند ۰۳ ، ۰۷:۵۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

از پای تا به سر همه ایمان و باوری
تو بهترین انیس و ندیم پیمبری

دارایی تو خرج حمایت ز دین شده
اسلام را معین و مددکار و یاوری

ام الائمه حضرت زهراست، دخترت
این فخر بس که مادر زهرای اطهری

مولا علی(ع) وصی و وزیر محمد(ص) است
دارد بتول(س) دخترت این گونه شوهری

باشد مقام قرب تو هم شأن انبیاء
جز مصطفی(ص) ز باقی پیغمبران سری

رفتی و گشته چشمه ی خون در عزای تو
چشمان مصطفی(ع) که ندارد مکرری

هم ناله اند اهل سماء در عزای تو
نالند مثل ام ابیها(س) و کوثری

پوشیده است رخت عزا عرش کبریا
مانده برای اهل سما دیده ی تری

رفتی و در غم تو زند دست غم به سر
کنده ز جا اگر چه علی(ع) درب خیبری

هستند مسلمین جهان داغدار تو
بانو عزای توست عزای سراسری

فردا دو چشم ماست به لطف و عنایتت
بانو شفیعه چون که به فردای محشری

  • ۱۹ اسفند ۰۳ ، ۰۴:۲۲
  • علی اسماعیلی وردنجانی

راندگان درگه حیّ رحیم
جملگی در گرد شیطان رجیم

نقشه ها را یک به یک رو می کنند
جمله اُستادند و جادو می کنند

جمله ی آن نقشه ها ترکیب شد
تا که طرح جامعی تصویب شد

مجری آن نقشه شیطانی جوان
رفت در نزدِ یکی از عابدان

روز و شب با سینه ای پر سوز و آه
داشت در ظاهر سخن ها با اله

دید عابد چون عبادت های او
کرد از حال خوش او‌پرس و جو 

گفت شیطان کرده ام من یک زنا
یاد آرم چون که از آن ماجرا

اشگ جاری می شود بر گونه ام
در عبادت زان جهت این گونه ام

مرد عابد خورد از شیطان فریب
کرد او قصد زنایی عن قریب

رفت نزد فاحشه او با شتاب
تا نماید در عبادت انقلاب

دست عابد را گرفت آنجا اله
تا نیافتد او در آن دام گناه

فاحشه تا چهره ی عابد بدید
در وجودش آتشی شعله کشید

فاحشه با مرد چون کنکاش کرد
مرد عابد راز خود را فاش کرد
 
فاحشه گفتا که از راه گناه
هیچ کس همدم نگردد با اله

توبه کن این نقشه ای شیطانی است
این طریق کفر و بی ایمانی است

فاحشه آن نقشه را خنثی نمود
فاحشه ابلیس را رسوا نمود

مرد عابد شرم کرد از کار خود
فاحشه شرمنده از کردار خود

طرح نو افکنده در افکار خویش
توبه کردند آن دو از کردار خویش

کرد یاری هر دو را حیّ رحیم
رسته اند از دام شیطان رجیم

نقشه ی ابلیس شد چون بر ملا
هر دو آوردند شکر حق به جا

چون خدا باشد رحیم و مهربان
دستگیری می کند از بندگان

گر خدا سازد رها دست بشر
آدمی گردد اسیر دام شر

با توکل بر خداوند رحیم
می رهیم از دام شیطان رجیم

  • ۱۴ اسفند ۰۳ ، ۰۴:۱۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

مژده مژده بهار قرآن است
مؤمنین شادمان و مسرورند

همه هستند میهمان خدا
بر سر سفره هایی از نورند

ماه ماه انابه و توبه
موسم بخشش گناهان است

فصل یاری گرفتن از قرآن 
وقت نه گفتنِ به شیطان است

ماه ماه قرائت قرآن
ماه ماه عبادت است و دعا

ماه ماه خدا خدا گفتن
موسم عاشقی است ماه خدا

رمضان ماه راز و ماه نیاز
تا سحر با خدا سخن گفتن

لطف حق را ببین که در این ماه
اجر دارد برای ما خُفتن

رمضان موسم عبادت و عشق
رمضان ماه بندگی کردن

رمضان فرصتی است ناب و قشنگ
ماه با عشق زندگی کردن

ماه رقص ستاره های قشنگ
ماه فرّ و شکوه ایمان است

ورد لب های مسلمین جهان  
دم به دم آیه های قران است

ماه امید و ماه شور و نشاط
مؤمنان موسم شکیبایی است

ماه تمرین صبر و طاقت و حلم
موسم رویش و شکوفایی است

ماه شب های قدر، ماه علی(ع)
ماه جوشن کبیر و ماه مُجیر

ماه امداد خواهی از الله
مدد از خالقی که هست نصیر 

ماه میلاد حضرت نور است
پا گذارد به خاک امام حسن(ع)

با قدومش صفا دهد به جهان
چشم آل علی(ع) همه روشن

مؤمنان شاکر خدا هستند
در سحرها و موقع افطار

سجده ی شکر آورند بجا
چون که هستند در صف ابرار

روزه داران و شیعیان علی(ع)
موقع خواندن کتاب خدا

من که سر تا به پا خطا هستم 
از شما دارم التماس دعا

  • ۱۱ اسفند ۰۳ ، ۰۸:۴۹
  • علی اسماعیلی وردنجانی