اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

اشک شفق

سروده ها و دلنوشته های علی اسماعیلی وردنجانی

بایگانی
پیوندهای روزانه

شاعر ردیف و قافیه را انتخاب کن
عزم سرودن دو سه تا بیت ناب کن

شعری بگو که دیده و دل را جلا دهد
شاعر تو در سرودن شعر انقلاب کن

شعری بگو که مایه ی امید ما شود
راه صواب را برو، قصد ثواب کن

با شعر هم طریق سعادت میسر است
فکری برای موعد یوم الحساب کن

ما را ز وصف جام لب یار مست کن
کاری شبیه جام لبالب شراب کن

ما را بده تو وعده ی دیدار روی یار
با این شراب ناب تو ما را خراب کن

پنهان به پشت ابر شده چونکه آفتاب
تو از خدای خود طلب آفتاب کن

بار گناه مانع دیدار دلبر است
ما بین ما و یار تو رفع حجاب کن

مدح کسی مگوی به جز مدح اهل بیت(ع)
این شیوه را برای همیشه تو باب کن

نقشی بکش به لوح دل از پاکی و صفا
دل را برای آل محمد (ص) چو قاب کن

در گلشن ولایت و با یاد اهل بیت(ع)
خوشبوی عالمی ز شمیم گلاب کن  


  • ۲۰ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

شاعر که داشت در سر افکار فوق العاده
پیوسته داشت بر لب گفتار فوق العاده

وقت سخن همیشه توصیف یار می کرد
با واژگان ساده، اشعار فوق العاده

جز در مدیح دلبر هرگز سخن نمی گفت
دل برده بود از او دلدار فوق العاده

وصف جمال دلبر از این و آن شنیده
هرگز ندیده اما آن یار فوق العاده

او با شنیده هایش تصویر یار را ساخت
تصویر ساده ای از رخسار فوق العاده

یک عمر انتظار دیدار یار را داشت
تا فرصتی مناسب دیدار فوق العاده

یک عمر خوانده درس ایثار و جانفشانی
در پیش پای دلبر ایثار فوق العاده

درد فراق او را آزار می دهد سخت
خیلی فراتر از سخت، آزار فوق العاده

گفتا همیشه ای یار از چهره پرده بردار
اما میانشان بود دیوار فوق العاده

صاحب دلی به شاعر گفت از سر نصیحت
یک پند عاقلانه، اظهار فوق العاده

شرط وصال غیر از یک قلب صیقلی نیست
کن صیقلی دل از هر زنگار فوق العاده

خواهی اگر جهان را چون گلستان ببینی
باید که خود بسازی گلزار فوق العاده

اول برای وصل دلدار شو مهیا
تا بشنوی تو از او اخبار فوق العاده
---

هر چند ساده گفتم شرح فراق اما
شد ثبت در کتاب آثار فوق العاده

  • ۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی


باغ دین یک بار دیگر گشته آباد و مصفا
یک گل تازه در این گلزار گردیده شکوفا

پای زد بر خاک فرزندی ز فرزندان زهرا(س)
ماه مات و محو این زیبایی رخسار و سیما

تکیه زد بر کوهی و خورشید شد محو تماشا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

آسمانی ها ، زمینی ها همه شادند امروز
دست بیعت با ولای حیدری دادند امروز

شیعیان سرتا به پا از شوق فریادند امروز
غمگساران از غم و اندوه آزادند امروز

آمد و از مقدم او شد جهان زیبای زیبا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

هر که شد شاگرد دانشگاه او فهمید دین چیست
هر که شد شاگرد او فهمید قران مبین چیست

هر که شد شاگرد او فهمید حرف مومنین چیست
هر که شد شاگرد او فهمید معنای یقین چیست

با احادیثش کتاب وحی را بنمود معنا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

شیعیان صد مژده آمد صادق آل محمد(ص)
تا بشر را رهنمون سازد به راه دین سرمد

جنسش از نور خدا، خو و مرامش همچو احمد
غیر آل مصطفی(ص) دیگر کسی چون او نیامد

عاقل است آن کس که شد با دیدن او مست و شیدا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

در همه تاریخ او در علم و تقوا بی نظیر است
مثل حیدر(ع) دستگیر هر یتیم و هر اسیر است

مثل زهرا(س) مادرش او صاحب خیر کثیر است
دشمن او هر کسی باشد فریق فی السعیر است

دشمنان دین به دست او همه خوارند و رسوا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

بر خدای حضرت صادق (ع) کنم دایم توکل
می زنم بر دامن مولای خود دست توسل

شد معطر عالم از عطر خوش آن بهترین گل
طبع من از یمن میلادش شده پر از تغزل

چشم امیدم به دست حضرتش در صبح فردا
فرش راه صادق آل محمد(ص) دیده ی ما

  • ۱۴ آذر ۹۶ ، ۰۸:۴۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

خاتم پیغمبران و تاج فخر اولیاء
در قنوت هر نماز مومنان روح دعا

باعث آرامش روحی و بر دلها جلا
راضی از هرکس تو باشی حق شود از او رضا

بر فراز عرش نامت ثبت با آب طلا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

معنی و مفهوم بسم الله الرحمن الرحیم 
ترجمان آیه های ناب قران کریم

اسوه ی پاکی و تقوا، صاحب خلق عظیم
ای که بستی عهد یاری با خداوند از قدیم

 احمد مختار و زینت بخش عرش کبریا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

آمدی تا پایه های طاق کسری بشکند
آمدی تا هر چه بت، چون لات و عزی بشکند

تا ستون ظلم در هر جای دنیا بشکند
تا بساط ظلم  و جور و دست اعدا بشکند

ای مناجات سحرگاهان مردان خدا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

انبیا و اولیا حیران سیمایت شده
یوسف مصری ببین محو تماشایت شده

هر چه عاقل در جهان، مفتون و شیدایت شده
آیه های وحی حق مفهوم و معنایت شده

ای تو بر آلام ما مرهم، به درد ما دوا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

شب شکست از آسمان مهتاب می آید فرود
جبرئیل از عرش حق شاداب می آید فرود

بهر استقبال تو ارباب می آید فرود
از سما صد نعمت نایاب می آید فرود

زد منادی اهل عالم را به صد شور و نوا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

قبله گاه صبح و شام حیدر صفدر(ع) رسید
مصطفی(ص) آن انتخاب ویژه ی داور رسید

رهنمای مومنین و شافع محشر رسید
مژده مژده ای مسلمانان که پیغمبر رسید

حق شناسان یک به یک بر تار زلفت مبتلا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

آمد و دنیا گلستان شد به یمن مقدمش
شادمانی ها فراوان شد به یمن مقدمش

فصلها هریک بهاران شد به یمن مقدمش
سینه ها لبریز ایمان شد به یمن مقدمش

ای شده از یمن میلاد تو عالم با صفا
نام زیبای تو تسبیح تمام انبیا

  • ۱۳ آذر ۹۶ ، ۱۲:۵۴
  • علی اسماعیلی وردنجانی

کیستم من؟ رهبر اسلامیان و رهنمای مومنینم
کیستم من؟آیت حق، فخر آسمان ها و زمینم

کیستم من؟ مروه ام، رکنم، مقامم ، قبله ی اهل یقینم
کیستم؟ هستم محمد(ص) مونس روح الامینم

باعث ایجاد عالم، ملک هستی را نگینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

آمدم تا از قدومم خاک ها گردد گلستان
آمدم تا عالم هستی بگیرد بوی ایمان

آمدم تا هدیه آرم بر بشر آیات قران
آمدم تا بار دیگر زندگی بخشم به انسان

من همانم که ز حق آمد هزاران آفرینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

مصطفی و انتخاب ویژه ی الله هستم
آفریده حضرت حق این جهان را ناز شستم

سرخوشم من، مست مست از باده ی جام الستم
من ز نسل پاک ابراهیم(ع)هستم حق پرستم

تاج فخر انبیا از اولین تا آخرینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

شاهد ایجاد هر هفت آسمان بودم از اول
معنی و مفهوم قران و اذان بودم از اول

آگه از اسرار حی لامکان بودم از اول
باعث ایجاد هر چه کهکشان بودم از اول

شاهد خلقت منم، من رحمه للعالمینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

می رسد از حضرت حق صبح و ظهر و شب سلامم
من که در عرش خداوندی بسی والا مقامم

جز مدیح حضرت حق نیست حرفی در کلامم
من یتیم مکه اما در جهان پیچیده نامم

در تمام زندگی حق بوده همراه و معینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

می برد خورشید و ماه آسمان رشک از جمالم
صد سخنران عاجز از توصیف یک حرف از کمالم


عالمی حیران و سرگردان و مات و محو خالم
بین زیبا صورتان تا روز محشر بی مثالم

من میان، بهترین های دو عالم بهترینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

هر که را من رهنما هستم علی(ع) هم رهبر اوست
هر که مست از جام من باشد علی(ع) هم ساغر اوست

هر که را من مصطفی هستم علی(ع) هم حیدر اوست
هر که را پیغمبرم من، مرتضی(ع) هم باور اوست

با امیر المومنین حیدر(ع) انیس و همنشینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

حی سبحان کرده از  اهل دو عالم انتخابم
احمد مختار(ص) هستم معنی ام الکتابم

من شفیع مذنبین در سختی یوم الحسابم
آمدم تا طرح نو در افکنم با انقلابم

واسط فیض الهی هر زمانی بر زمینم
 کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

امر فرموده خدا تا کوه تعظیمم کند
وسعت خود را زمین یکباره تسلیمم کند

غنچه ها، گلهای خود را باغ تقدیمم کند
عالم هستی مرا با شوق تکریمم کند

من ابوالقاسم محمد(ص)  انبیا را آخرینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

آورم من بهتر از انجیل و تورات و زبور
آورم قران که لبریز است از آیات نور

هست شاگرد کلاس صبرم ایوب صبور
آمدم تا آورم اهل دوعالم را به شور

واقعه، کوثر، محمد(ص)، شمس و الرحمان و تینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم

خال من سیمای حیدر(ع) را کند یاد آوری
دخترم زهرا(س) کند قران حق را کوثری

از خدا بر اهل عالم می کنم پیغمبری
جانشینم در رکوعش می دهد انگشتری

من محمد ابن عبدالله(ص) و فخر عالمینم
کیستم؟ الگوی خوبیها و ختم المرسلینم


  • ۱۲ آذر ۹۶ ، ۰۹:۰۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


الم نشرح لک زهرا(س) و ما ادریک ما زهرا(س)
که هم معنای قران است و هم روح دعا زهرا(س)

خدا از نور خود چون آفریده حضرت او را
به چشم دل تماشا کن ببین نور خدا زهرا(س)

اگر گم کرده ای راه سعادت را مشو نومید
که ره گم کردگان را  هست مصباح الهدی زهر(س)

الا ای بی پناهان درد مندان مژده ای دارم
پناه بی پناهان دردمندان را دوا زهرا(س)

به قران کریم او را خدا کوثر خطابش کرد
و بودی طاهره در بین اصحاب کِسا زهرا(س)

میان کوچه پستی رذل سیلی زد به روی او
و دید از ضرب در در پشت در آزار ها زهرا(س)

تولی و تبری بال های دین و ایمانند
دو بال آور به دست گفتا اگر خواهی بقا زهرا(س)

اگر خواهی خدا راضی ز اعمالت شود باید
بکوشی تا رضا باشد ز اعمال شما زهرا(س)

به پای نامه ی اعمال اگر امضای زهرا(س) بود
ببخشایند جنت را به یک امضاء به ما زهرا(س)

  • ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۳:۱۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی


شعرم ردیف و قافیه هایش درست نیست
هر واژه نابجاست، به جایش درست نیست

می خواستم فضای قشنگی دهم به شعر
من مانده ام که از چه فضایش درست نیست

بیمار روی یار اگر شد کسی ز شوق
او را دوا مده که شفایش درست نیست

باید میان خوف و رجا زندگی کنیم
چون خوف اگر نبود رجایش درست نیست

خود را به خواب اگر زده باشد کسی شبی
تا صبح اگر کنیم صدایش درست نیست

پژمرده شد گلی اگر از دست باغبان
کوشش برای  نشو و نمایش درست نیست

تشبیه کرده ام به طلا جنس یار را
چون نور خالص است طلایش درست نیست

آن کس که کرده با تو جفا در تمام عمر
با او وفا نما که جفایش درست نیست

گر مستجاب هیچ دعایی نشد ز ما
از ماست عیب  یا که دعایش درست نیست

فرمان کردگار مطاع است گوش کن
تسلیم باش، چون و چرایش درست نیست

سر زد ز روی سهو خطایی اگر ز ما
بخشش سزاتر است جزایش درست نیست

رمز بقا ز آل محمد(ص) طلب کنم
جای دگر که رمز بقایش درست نیست

عمری ز هجر یار کشیدیم درد هجر
وصل است شرط عشق جدایش درست نیست

می خواستم غزل بسرایم ولی ببین
گفتم قصیده، حال و هوایش درست نیست

  • ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۱:۰۸
  • علی اسماعیلی وردنجانی

آنان که به دل حب علی(ع) را دارند
از نور ولای حیدری بیدارند

در سینه ی شان موج زند مهر علی(ع)
چونان که ز دشمنان او بیزارند

---
با خط جلی نوشته بر روی جبین
 بر گو سخنی ز روی ایمان و یقین

گفتم علی(ع) و هیچ نگفتم دیگر
هر کس که شده دشمن او هست لعین
---
پا تا به سر از حب علی(ع) سرشارم
جز مدح علی(ع) مجوی در گفتارم

با صوت جلی بگویم ای اهل جهان
از دشمن مرتضی علی(ع) بیزارم
---
در ظلمت شب چراغ راهی حیدر(ع)
سرگشته ام و توام پناهی حیدر(ع)

یک عمر نگفته ام به جز مدح تو را
شاهد تویی و خودت گواهی حیدر(ع)
---
باید که پای تا به سر خود یقین شویم
تا ما یکی ز قاطبه ی مومنین شویم

خواهی اگر بهشت نصیبت شود بیا
با دشمنان فاطمه(س) دشمن ترین شویم

  • ۰۵ آذر ۹۶ ، ۱۴:۲۱
  • علی اسماعیلی وردنجانی

گفتم رضا(ع) و قافیه ها هم ردیف شد
نزد ضریح دست و دعا هم ردیف شد

بیماری ام نداشت علاجی در این جهان
با یک نگاه دوست دوا هم ردیف شد

در هر رواق حاجت خود کرده ام طلب
حاجت طلب نکرده عطا هم ردیف شد

زنگار بسته بود دل از ظلمت گناه
شد ورد لب رضا(ع) و جلا هم ردیف شد

ایران ما بدون حضرت مولا صفا نداشت
آمد به میهنم که صفا هم ردیف شد

با نقشه های دشمن اسلام راستین
ناگه بساط ظلم و جفا هم ردیف شد

نوشید تا که زهر هلاهل امام دین
شد داغ شیعه تازه، بلا هم ردیف شد

روزی که بست بار سفر را از این جهان
یک باره درد و داغ و عزا هم ردیف شد

نام رضاست ذکر لبم صبح و ظهر و شام
یارب سپاس نام رضا(ع)هم ردیف شد

زیر لوای دولت او می کشم نفس
گفتیم یا علی(ع) و ولا هم ردیف شد

هستی ما فدای تو یا ثامن الحجج(ع)
گشتم فدای تو که بقا هم ردیف شد

می خواستم خدا شود از دست من رضا
گفتم رضا(ع)، رضای خدا هم ردیف شد


  • ۲۷ آبان ۹۶ ، ۰۸:۴۷
  • علی اسماعیلی وردنجانی

ز غصه سوره ی کوثر لباس غم پوشید
مدینه شهر پیمبر(ص) لباس غم پوشید

امام جن و بشر چون شهید شد از زهر
جهان ز غصه سراسر لباس غم پوشید

حسن(ع) ز زهر جفا چون به خویش می پیچید
حسین (ع) ز داغ برادر لباس غم پوشید

طلب نمود حسن (ع)تشت و زینب(س) از غم او
به حال زار و مکدر لباس غم پوشید

نرفت چون که به مسجد امام دین آن روز
ز غصه مسجد و منبر لباس غم پوشید

به عرش حضرت جبریل اشک غم می ریخت
به فرش شیعه حیدر(ع) لباس غم پوشید

زدند سنگ به تابوت آن امام همام
 و بعد زینب مضطر(س) لباس غم پوشید

خبر رسید به جنات عدن و در غم او
ز غصه فاتح خیبر لباس غم پوشید

ز آسمان به زمین سنگ غصه می بارد
دوباره گنبد اخضر لباس غم پوشید


  • ۲۵ آبان ۹۶ ، ۱۰:۳۵
  • علی اسماعیلی وردنجانی